اخبار دیجیتال مارکتینگ

در این بلاگ میخواهم آموزش ها و اخبارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ را به اشتراک بزارم

اخبار دیجیتال مارکتینگ

در این بلاگ میخواهم آموزش ها و اخبارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ را به اشتراک بزارم

من سعی میکنم اندوخته های خودم را به همراه مقالاتی که میخوانم در حوزه دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی اینترنتی و بازاریابی آنلاین و کسب درآمد از اینترنتی و کسب و کار اینترنتی در اختیار شما عزیزان قرار دهم

  • ۰
  • ۰

این ورودی توسط یکی از اعضای انجمن ما ارسال شده است. نظرات نویسنده کاملاً خود اوست (به استثنای موارد غیرمحتمل هیپنوتیزم) و ممکن است منعکس کننده نظرات موز نباشد.

PROLOGUE: من احساس می کنم که در این صنعت نزدیک به دو دهه پیر شده ام. مانند بسیاری دیگر از قدیمی ها ، کمی طولانی بودن می تواند بینش ها و تجربیاتی را ارائه دهد که ممکن است به دیگران در سفر کمک کند. اگرچه مخاطبان این مقاله ممکن است سایر متخصصان بازاریابی جستجو باشند ، اما امیدوارم این اطلاعات بتواند به دست چند صاحب مشاغل برسد تا به آنها کمک کند در جستجوی یک سئو یا آژانس بازاریابی دیجیتال با کیفیت - و یا در حداقل به آنها کمک می کند تا از موارد بد واقع جلوگیری کنند.

من حدس می زنم این تنها تلاش کوچک من برای پاکسازی صنعتی است که با هنرمندان و کلاهبرداران رو به گسترش است. من مطمئن هستم که برادران سئو من بینش و دیدگاه بیشتری برای افزودن به بحث خواهند داشت.

به عنوان یک صاحب مشاغل یا حامی بالقوه خدمات بازاریابی جستجو ، ممکن است خود را قربانی راه های فروش سریع یا ایمیل هایی در زمینه راه های "افزایش رتبه خود" در Google کرده باشید. در اینجا لیستی کوچک از مواردی است که باید قبل از امضای قرارداد با هر شرکت بازاریابی دیجیتال یا سئو به آن توجه کنید.

چگونه می توان از RIPPED OFF استفاده کرد
1) اعتبارپذیری: اولین تاکتیکی که اغلب فروشندگان از آن استفاده می کنند این است که شما را متقاعد کند که آنها متفاوت هستند. آنها حتی ممکن است تصدیق کنند که هنرمندان هنرمند خارج وجود دارند (حتی اگر خودشان یکی باشند). آنها ممکن است توضیح دهند که چگونه سالهاست در آنجا هستند. آنها ممکن است با افتخار تصاویر دفتر خود را به نمایش بگذارند تا به نظر برسد که آنها بزرگ و قابل احترام هستند. ممکن است لیستی از جوایزی که آنها برنده شده اند ، لوگوی مشتریانی که با آنها کار کرده اند یا سایتهایی که در آنها بوده اند را مشاهده کنید.

نکته 1: SIZE & AGE: اندازه و سن شرکت با کیفیت برابر نیست. چندین شرکت چند میلیون دلاری وجود دارند که هنوز محصولات و خدمات بی کیفیت تولید می کنند. فقط به این دلیل که شرکتی سالهاست که وجود دارد می تواند به این معنی باشد که آنها در بازی پوسته خود بسیار موفق هستند. لازم نیست طول عمر را به طور کامل تخفیف دهید ، اما به آن نیز ایمان زیادی نداشته باشید.

جوایز SEO

نکته 2: جوایز: جوایز قانونی می توانند نمایانگر کیفیت باشند ، اما جوایز / گواهینامه ها / نشان های زیادی وجود دارد که می توان آنها را به معنای واقعی کلمه خریداری کرد. آنها در واقع اصلاً "جایزه" ندارند. سایت هایی مانند TopTenReviews نقاط برتر را بفروشید. آنها درآمد ندارند.

لیست هایی مانند Inc 500 و Inc 5000 می توانند معتبر باشند ، اما معیارها بر اساس درصد رشد درآمد ناخالص و نه سودآوری است و مطمئناً هیچ ارتباطی با کیفیت کار یا رفتار اخلاقی ندارد.

تعیین نوع "سریعترین رشد" دوباره بر اساس رشد درآمد است. آنقدر جوایز ساختگی در اطراف وجود دارد که برخی از شرکت ها حتی سایت های جعلی جایزه ایجاد کرده و آنها را به هرکسی که می خواهند (از جمله خودشان) می دهند.

بررسی کنید که آیا این جوایز معتبر هستند و در 2 سال گذشته اعطا شده اند یا خیر. بسیاری از شرکتها هستند که تمایل دارند همان جایزه های قدیمی را از سالهای قبل قبل از اینکه شهرت و خدمات آنها به سمت پایین بیاید ، تجدید کنند.

نکته 3: مشتریان: هر کسی می تواند دسته ای از لوگوهای مشتریانی را که می گویند با آنها کار کرده اند ، لیست کند. از چندین شرکت بزرگ بخواهید با یک مرجع صحبت کنند و در مورد ماهیت خاص کار انجام شده بپرسید. از آنها بخواهید به نتایجی که با آن مشتری بزرگ به دست آورده اند ، اشاره کنند. اگر هیچ توصیفی وجود ندارد از آنها بپرسید چرا آنها در این رابطه بسیار موفق و افتخار می کردند.

معمولاً آنچه اتفاق می افتد این است که برخی از شرکت ها یک قرارداد کوچک از یک زیرمجموعه یا مشاغل فرعی یک شرکت بزرگتر دریافت می کنند و آن را به گونه ای منتقل می کنند که گویی سبدی از مشتریان بزرگ دارند. ایده این است که شهرت یک مارک معتبر را جلب کرده و شما را فریب دهند که فکر کنید آنها نیز توسط انجمن مورد احترام هستند. در مواقع دیگر آنها حتی به صورت رایگان کار می کنند (خواه خوب باشد یا نه) فقط به این دلیل که بتوانند بگویند با آن شرکت ها کار کرده اند.

در برخی موارد ، این شرکت ها از فروشندگان برون سپاری (بیشتر در یک لحظه) استفاده می کنند و این فروشندگان هستند که با این سازمان های بزرگتر همکاری کرده اند ، بنابراین آژانس به معنای واقعی کلمه از موفقیت یک شرکت دیگر پشتیبانی می کند. برخی از شرکت ها را خواهید دید که به معنای واقعی کلمه فروشندگان محصولاتی را که استفاده می کنند لیست می کنند اما آن را به گونه ای ارائه می دهند که به نظر می رسد با آن شرکت ها کار کرده اند. به عنوان مثال ، اگر حساب توسعه دهنده Adobe دارید آیا این بدان معناست که Adobe یک "شریک استراتژیک" است؟ می تواند بسیار گمراه کننده باشد.

در نهایت ، کسانی هستند که کاملاً دروغ می گویند و می دانند که هرگز مرجع را بررسی نمی کنید. حتی اگر از هر 100 نفر 1 نفر سعی کند منابع را تأیید کند ، مهم نیست زیرا 99 نفر دیگر این کار را نمی کنند.

نکته 4: همانطور که دیده می شود: علاوه بر تلاش برای به نظر رسیدن کار با شرکت های بزرگ ، این نیز یک شیوه معمول است که وانمود کنیم که ارزش خبری دارند و در رسانه ها "برجسته" شده اند. یک روش معمول این است که سعی کنید به سایت هایی مانند آسوشیتدپرس ، CNN یا واشنگتن پست مراجعه کنید.

حدس بزنید ترفند چیست؟

شما

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

اندازه گیری ، یا اندازه گیری نکردن؟

وقتی صحبت از ترسیم معیارهای بالقوه در بازاریابی دیجیتال می شود ، من همیشه از خودم یک س askال می پرسم: "آیا می توانم این را اندازه گیری کنم؟"

برای مهمترین عناصر استراتژی شما ، احتمالاً پاسخ مثبت است. اما بازاریابی دیجیتال شامل معیارهای متفاوتی است که ما باید روزانه آنها را دنبال کنیم. اکثر داده هایی که جمع آوری می کنیم درک کلی از آنچه در حال انجام است به ما می دهد ، اما ما را از رسیدن به اهداف تجاری خود بسیار دور می کند. به عنوان مثال ، Google Analytics به تنهایی بیش از 75 گزارش استاندارد دارد و هر یک از آنها را می توان تغییر داد و حتی اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار داد. به من اعتماد کنید ، اگر در تجزیه و تحلیل عمیق عمل کنید ، سخت است که به هدف خود پایبند باشید. بنابراین ، بله ، مبارزه واقعی است.

من قصد ندارم چرخ را اینجا اختراع کنم. در این مقاله من مهمترین اقداماتی را که باید انجام دهید هنگامی که در نقطه تلاقی برای تعیین اهداف بازاریابی دیجیتال کوتاه مدت یا بلند مدت شرکت خود قرار دارید ، بیان می کنم. شما می پرسید اگر همه چیز به سمت جنوب پیش برود چه؟ چگونه می توانم انتظارات رئیس خود را برآورده کنم؟ آیا من هرگز قادر به غلبه بر یک شکست هستم؟ خوب ، اجازه دهید در اینجا بیش از حد نمایشی نباشیم. ادامه مطلب را بخوانید تا بدانید چرا من به قدرت KPI ها اعتقاد دارم ، دلایلی که نباید از آزمایش بترسید ، اهمیت خارج شدن از محدوده راحتی خود ، نحوه تنظیم صحیح برنامه "برنامه ریزی ، عمل ، اندازه گیری ، بهبود" ، و هنگامی که با کانال های بازاریابی دیجیتال کار می کنید (و چگونه از آنها اشتباه نگیرید) کدام معیارها قابل اعتماد هستند.

انتخاب اهداف مناسب
یک س thatالی که واقعاً نمی خواهید بیش از چند ثانیه برای پاسخ دادن به آن وقت بگذارید این است: "آیا ارزشش را داشت؟" برای اطمینان از اینکه تلاش ، زمان و پولی که برای سفر بازاریابی خود صرف می کنید به هدر نمی رود ، باید دید روشنی از مقصد خود داشته باشید.

بنابراین چگونه می دانید که کدام اهداف برای شما مناسب است؟


بهترین گزینه این است که اهداف خود را به دو گروه جداگانه تقسیم کنید که بر آنها تمرکز دارند:

اهداف کسب و کار
پیگیری پیشرفت داخلی خود
حال ، بیایید ببینیم این اهداف به چه معناست و دستیابی به آنها به چه معناست.

اهداف تجاری
برتی چارلز فوربز یکبار گفت: "اگر تجارت خود را اداره نکنید ، از تجارت رانده خواهید شد."

هدایت هر نوع مشاغل در مسیر درست هرگز یک تکه کیک نیست. و هیچ کس هرگز یافتن نقشه راه برای رسیدن به آنجا را بیهوده ندانسته است.

اهداف ماهیت انتظارات هستند - انتظارات رئیس ، مشتریان ، مدیرعامل شرکت شما یا هر شخص دیگری که در مورد استراتژی تجاری شما باید به آنها توجه شود. آیا جایی برای مصالحه باقی می ماند؟ تصمیم با شماست ، زیرا این اهداف "یکپارچه برای همه" نیستند.

اما آنچه می توانم با اطمینان به شما بگویم این است که شما باید "آن را واقعی نگه دارید" و اطمینان حاصل کنید که اهداف تجاری شما قابل دستیابی و واقع بینانه است. تنظیم آنها مستلزم قاطعیت ، سخت کوشی و پشتکار است. در اینجا چند نکته مفید برای شما وجود دارد:

کمی تحقیق کنید و دریابید که عمده ترین روندهای فعلی در صنعت شما چیست. آیا صنعت شما به سرعت در حال رشد است؟ اعداد دروغ نمی گویند موضوع را بررسی کنید و درصد رشد را بیابید.
برای اطلاع از روندهای کلی صنعت خود از Statista.com استفاده کنید. Statista به ویژه در مورد بازارهای دیجیتال مفید است.
مکان عالی دیگر برای یادگیری در مورد روندهای صنعت ، SimilarWeb است. آنها فهرست جامعی از صنایع را در اختیار دارند که باید به شما در مورد اینکه کدام منابع ترافیکی مفیدتر هستند و چرا آنها را ارائه می دهند ، اطلاعاتی ارائه دهند.
گذشته را به یاد آورید ، در زمان حال زندگی کنید و به آینده فکر کنید. تا آنجا که ممکن است اطلاعات تاریخی جمع آوری کنید. داده های تاریخی حیاتی هستند - به پیش بینی آینده یک شرکت و بازار کمک می کند.

نتایج اینجا باید بر اساس داده های داخلی جمع آوری شده از Google Analytics و Google Tag Manager با تأکید بر تعداد و نوع تراکنش ها و اطلاعات مربوط به مشتریان شما ارائه شود. برای اینکه نتایج دقیق باشد ، این داده ها باید حداقل برای چند ماه جمع آوری شوند. تشخیص روند ضروری است زیرا باید مسائل زیر را درک کنید:
آیا کسب و کار شما تحت تأثیر فصلی قرار می گیرد یا خیر. به عنوان مثال ، صنعت B2B SaaS به طور معمول نزدیک به اواسط ماه ژوئیه دچار رکود می شود و در ابتدای ماه سپتامبر وارد حالت افزایش می شود. اما بدون مقایسه YOY در دست ، نمی توانید بگویید این روند است یا نه. علاوه بر این ، اگر قصد افزایش تبدیلات خود را دارید ، فصلی بودن نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
Trends به شما کمک می کند تشخیص دهید کدام کانال ها عملکرد بهتری داشته اند. گاهی اوقات می بینید که روند کلی جلسات در Google Analytics به صورت ماهانه در حال افزایش است ، اما ممکن است به دلیل افزایش کانال های پولی جریان ترافیک شما باشد. در این مورد ، ممکن است مشکلی در ترافیک ارگانیک وجود داشته باشد. تجزیه و تحلیل روندها به شما این امکان را می دهد که ببینید کانال های مختلف بازاریابی دیجیتال چگونه با یکدیگر تفاوت دارند ، چه تاکتیک هایی را باید در نظر داشته باشید و بر چه جنبه های خاصی تمرکز کنید.
آیا به دنبال افزایش نتیجه خود هستید؟ آیا مایل به افزایش فروش خود هستید؟ رم در یک روز ساخته نشده است. به هدف کوچکتری فکر کنید که می تواند گسترده باشد

به جای عذرخواهی در پایان سه ماهه ، تصمیم بگیرید. اما زیاد راحت نباشید اهداف باید شما را به چالش بکشند. اینگونه اتفاقات عالی می افتد!

و هر زمان که اهداف تجاری خود را اندازه گیری می کنید ، پول دقیق ترین شاخص است. هرچه بیشتر ، بهتر. این همه کار سختی که انجام می دهید در صورتی که ضرر و زیان شما را به حداکثر نرساند چیست؟

پیگیری پیشرفت داخلی شما
قبلاً اشاره کردم که ما توسط انواع داده های بازاریابی دیجیتال که از کانال ها یا ابزارهای مختلف سرچشمه می گیرد ، مورد بمباران قرار می گیریم. این داده ها بی ثمر می مانند مگر اینکه با اهداف تجاری شما ارتباط داشته باشند ، اما اینجاست که شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) بسیار مرتبط می شوند. KPI اندازه گیری ای است که نشان می دهد یک شرکت تا چه حد به اهداف اصلی تجاری خود دست یافته است.

اگر KPI های مناسب را برای ردیابی قفل کنید ، خود را در برابر اتخاذ تصمیمات بازاریابی بی سواد بیمه خواهید کرد. هر شرکتی نیازهای منحصر به فردی دارد. بنابراین هنگامی که با انتخاب KPI خود روبرو می شوید ، بدیهی است که باید به دنبال آنهایی باشید که به شما در رسیدن به اهداف تجاری شما کمک می کنند ، نه اینکه مانع شما شوند.

در اینجا می خواهم KPI هایی را که در دستیابی به اهداف تجاری شما کمک نمی کنند ، مورد تأکید قرار دهم.

بر اساس تجربیات گذشته ، آنچه را که من به آن پی برده ام نشان می دهد:

در بازاریابی رویدادی ، استفاده از تعداد سرنخ های جمع آوری شده در طول یک رویداد به عنوان شاخص موفقیت ، معمول است: هرچه بیشتر ، بهتر. با این حال ، مشکل این است که این معیار واقعاً برای فعالیت فروش صحبت نمی کند. شما سعی می کنید تا آنجا که می توانید امتیاز کسب کنید ، هر یک از نشان ها ، از جمله افرادی که در غرفه نزدیک هستند را به شدت اسکن کنید تا بتوانید رئیس خود را با تعداد زیادی تحت تأثیر قرار دهید. در نهایت ، شما ممکن است تعداد زیادی از سرنخ ها را داشته باشید ، اما اکثر آنها بی فایده خواهند بود. اگر KPI غالب شما فروش باشد ، داشتن تعداد زیادی سرنخ چیست؟ شما می توانید تنها دو جلسه فروش موفق داشته باشید اما هنوز به سهمیه خود برسید.
معیار دیگری که من فکر می کنم بازاریابان ایمیل نباید اصلاً عرق کنند این است که نرخ لغو اشتراک شما را تا آنجا که ممکن است پایین نگه دارید.

اگر چیزی که دنبال آن هستید فروش باشد ، منطقی نیست. بدون شک ، شما باید نرخ لغو اشتراک خود را زیر نظر داشته باشید ، اما در اینجا معیار اصلی نیست. کاربرانی که اشتراک خود را لغو کرده اند به خدمات شما علاقه مند نیستند ، بنابراین از این مشتریان عبور کنید و روی کسانی که با پیام های شما در تعامل هستند تمرکز کنید. سعی کنید تعداد این کاربران را افزایش دهید. شما به افراد کمتری نیاز دارید که به طور تصادفی در لیست شما مشترک شده اند و افراد بیشتری باز می شوند ، کلیک می کنند و سپس خرید می کنند. به همین سادگی!
فرض کنید می خواهید برای استراتژی SEO خود اهدافی تعیین کنید. هدف کسب و کار در اینجا افزایش جریان درآمد شما از ترافیک ارگانیک است. شما همچنین باید یک عدد دقیق برای هدف گذاری در کوتاه مدت و بلند مدت تعریف کنید. با این حال ، برای اجرای این تاکتیک ها ، باید فرآیندهای داخلی مانند:

قابلیت مشاهده سایت (رتبه بندی ، محتوا ، بک لینک)
رفتار کاربر در صفحه (نرخ بازگشت/خروج ، قابلیت استفاده ، مدت زمان جلسه)
ملاحظات فنی (سرعت سایت ، تغییر مسیرها ، دسترسی ، ساختار سایت)
این گروه ها عمومی هستند و تقریباً برای هر سایتی متفاوت است ، بسته به اینکه بیشتر روی چه فرآیندهایی تمرکز کرده اید. نکته خوب این است که پس از تعیین دقیق ، این معیارهای داخلی باید به شما کمک کند بفهمید که آیا اهداف تجاری شما در مراحل اولیه قابل دستیابی است یا خیر.

قدرت آزمایش
وقتی نوبت به هر فرآیند تجاری می رسد ، باید آماده آزمایش باشید. داده ها می توانند سرنخ هایی در مورد رفتارهای گذشته کاربران به ما بدهند ، نه در مورد نحوه واکنش آنها در برابر تغییرات جسورانه آینده - یعنی اگر فرآیند شما و تعداد کاربران شما این اجازه را بدهند. اگر فقط 100 کاربر به طور روزانه دارید ، در چنین تمرین بی اهمیتی مانند آزمایش A/B هیچ فایده ای ندارد. خوشبختانه موارد زیادی وجود دارد که می توانید روی آنها کار کنید ، مانند کار در کانال هایی که به شما امکان می دهد نتایج را در یک چشم انداز کوتاه مدت مشاهده کنید. و در مورد SEO ، این قطعاً شامل تجزیه و تحلیل ترافیک است ، به طوری که می توانید ببینید پیوند از یک سایت خاص به دردسر می خورد یا خیر.

به گفته جیم منزی ، بنیانگذار فناوری های پیش بینی کاربردی و استفان تامکه ، استاد دانشکده تجارت هاروارد ، به دلیل بی شمار چالش های سازمانی و فنی ، فرایند آزمایش آسان تر از انجام آن است.

نویسندگان مقاله نتیجه می گیرند که شرکت ها باید از خود چندین س crucialال مهم و در عین حال دردناک آشکار بپرسند: آیا این آزمایش هدف مشخصی دارد؟ آیا آزمایش امکان پذیر است؟ چگونه می توانیم نتایج قابل اطمینان را تضمین کنیم؟ آیا بیشترین ارزش را از آزمایش بدست آورده ایم؟

یک لحظه وقت بگذارید و فکر کنید اگر می توانید به هر یک از این موارد پاسخ دهید.

برنامه ریزی ، عمل ، اندازه گیری ، بهبود
من بازاریابی دیجیتال را ترکیبی از حقایق و قضاوت می دانم. هیچ رویکرد تحلیلی وجود ندارد که بتواند در نهایت به شما بگوید که در مسیر درستی هستید ، به شما پشت بزند و بگوید: "کار بسیار خوبی است ، رفیق! راهی برای رفتن! " به همین دلیل احساس می کنم فضای صنعت بازاریابی دیجیتال مملو از تردید ، عدم اطمینان و تردید است.

سوم

 

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

معرفی
کلاس بازاریابی دیجیتالی ما در تابستان امسال به ما اعتباراتی که شامل فارغ التحصیلی می شود (در واقع ، برخی از ما در بهار 2020 فارغ التحصیل شدیم) و نمره ای به ما نداد. در عوض ، ما با جستجوی پولی و جستجوی ارگانیک همراه با برخی از مفاهیم کلیدی اصلی بازاریابی دیجیتال آشنا شدیم. ما همچنین در جستجوی Google Ads Search در طول راه مجوز گرفتیم.

هریک از ما دلایل متفاوتی برای گذراندن این دوره داشتیم ، اما همه ما معتقدیم که بازاریابی دیجیتال برای ما در زندگی ما ارزشمند خواهد بود.

در ابتدای دوره ، در ژوئن 2020 ، از ما پرسیدند: "چه چیزی امیدوار هستید که از این کلاس خارج شوید؟" در اینجا برخی از پاسخهای ما به این سال آمده است:

امیدوارم درک خوبی از سئو و Google Ads بدست آورم و تجربه عملی را برای درک نحوه استفاده از هر دو در محیط کار بدست آورم.
من می خواهم چیزی در مورد بازاریابی یاد بگیرم که ممکن است در کلاس درس یاد نگیرم.
امیدوارم در این بازار کار دشوار بتوانم رقابتی تر شوم.
امیدوارم که رزومه خود را تقویت کرده و مهارت هایی را برای استفاده شخصی ایجاد کنم.
من می خواهم یک مهارت اساسی یاد بگیرم که می تواند در بسیاری از جنبه های مختلف تجارت استفاده شود.
اکنون که کلاس را به اتمام رسانده ایم ، می خواستیم نظرات خود را در مورد اینکه چرا ما معتقدیم بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد - هم برای زندگی امروزمان و هم به عنوان آینده ای که به آینده نگاه می کنیم - به اشتراک بگذاریم. ما همچنین قصد داریم پنج مورد از مهمترین اجزای سازنده ای را که در تابستان امسال آموختیم ، بررسی کنیم که به ما کمک کرده است ببینیم چگونه تمام اجزای بازاریابی دیجیتال با یکدیگر مطابقت دارند.


قسمت 1: چرا بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد
چرا آموزش بازاریابی دیجیتال در حال حاضر اهمیت دارد
برای تبدیل شدن به کاندیداهای رقابتی تر در درخواست شغل
برخی از ما فارغ التحصیلان اخیر در میانه جستجوی اولین شغل خود پس از دانشگاه هستیم. برخی از ما هنوز در مدرسه هستیم و به طور فعال به دنبال کارآموزی هستیم. همه ما سهم عادلانه خود را از لیست مشاغل برای موقعیت هایی مانند "کارآموز بازاریابی دیجیتال" یا "همکار بازاریابی دیجیتال" دیده ایم. با توجه به اینکه اکثریت ما دارای گرایش بازاریابی هستیم ، ممکن است تصور کنید که فرض کنیم صلاحیت حداقل برای مصاحبه برای آن موقعیت ها را داریم.

جواب منفی.

قبل از به دست آوردن یک پایه محکم در بازاریابی دیجیتال ، ما اغلب در لیست هایی که واجد شرایط بودیم بسیار محدود بود. اما همه چیز در حال تغییر است که می توان گفت گواهینامه جستجوی Google Ads را داریم و می توانیم با موضوعاتی مانند تجزیه و تحلیل دیجیتال ، SEO و اهمیت درک قیف بازاریابی صحبت کنیم.

برای کمک به رشد مشاغل جانبی مستقل
در اوایل شروع همه گیری ، چند نفر از ما به طور خطرناکی به فارغ التحصیلی نزدیک بودیم و امیدی برای یافتن شغل بازاریابی نداشتیم. کارآفرینان ما به جای تماشای کل روز Netflix و امیدوار بودن فرصتی فوق العاده به راه ما ، تصمیم گرفت ببیند چگونه می توانیم از مهارت های فعلی خود برای درآمدزایی استفاده کنیم.

یکی از ما به طور خاص به طراحی گرافیک علاقه مند است و همه چیز را که باید در Adobe Creative Suite بدانید آموخت تا بتوانید یک طراح گرافیک مستقل شوید ، یک کسب و کار جانبی در زمینه طراحی گرافیک ایجاد کرده و لوگوها ، برچسب ها ، منوها و موارد دیگر را طراحی کنید.

پس از این کلاس ، یافتن مشتری در حال حاضر به طرز چشمگیری تغییر کرده است. دانش بازاریابی دیجیتال به جای محدود شدن به جستجوی مشتریان در گروه های رسانه های اجتماعی ، دنیای کاملاً جدیدی را باز می کند. با داشتن وب سایت کارآمد و آگاهی از جستجوی پولی و جستجوی ارگانیک ، روند یافتن مشتریان جدید به طور چشمگیری تغییر کرده است (برای بهتر!).

شخصی که کت و شلوار و کراوات می پوشد

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
تا مصرف کنندگان آگاهتر باشند
در حالی که سابقه بازاریابی دیجیتال فوراً به فرصت های شغلی برای همه تبدیل نمی شود ، می تواند به همه ما کمک کند تا مصرف کنندگان آگاه تر شویم.

به عنوان مصرف کننده ، ما می خواهیم برای کالاها و خدمات با کیفیت و قیمت مناسب پرداخت کنیم. برخی از دانش اساسی بازاریابی دیجیتال به ما درک بهتری از این که چرا نتایج موتورهای جستجو (SERP) به ترتیبی که نشان داده می شود نشان می دهد. آگاهی از کلمات کلیدی ، اعتبار دامنه (برای جستجوی ارگانیک) و نمرات کیفیت (برای نتایج پولی) می تواند همه چیز را ابهام زدایی کند. و این فقط در SERP است.

پس از خروج از SERP ، مفید است بدانیم که تقریباً هر تبلیغاتی که می بینیم به نحوی برای ما هدف گرفته شده است. اگر آگهی می بینید ، احتمال زیادی وجود دارد که در بخش مخاطبی قرار بگیرید که یک برند آن را به عنوان یک هدف بالقوه شناسایی کرده است. همچنین ممکن است به دلیل بازدید قبلی از وب سایت نام تجاری ، آگهی را مشاهده کرده باشید و اکنون در بین مخاطبین مجدد مورد نظر قرار گرفته باشید (در صورت ناراحتی آنها را پاک کنید!).

هرچه اطلاعات بیشتری به عنوان یک مصرف کننده داشته باشید ، احتمال خرید بهتر شما بیشتر می شود. این چند مثال فقط نشان می دهد که آموزش بازاریابی دیجیتال در حال حاضر چگونه اهمیت دارد ، حتی اگر شما به طور فعال بازاریابی دیجیتال را انجام نمی دهید.

چگونه یک بنیاد بازاریابی دیجیتال در آینده مفید خواهد بود
در ایجاد و رشد یک نام تجاری شخصی مفید است
برند شما تنها در صورتی اهمیت دارد که مردم از آن مطلع باشند. شما می توانید در اتاق خود بنشینید و عالی ترین وب سایت نمونه کارها را برای خود تنظیم کنید و یک هویت نام تجاری محکم ایجاد کنید ، اما اگر n

 

یا شخص دیگری در مورد آن می داند ، منظور چیست؟ مفاهیم بازاریابی دیجیتال مانند درک اصول SEO می تواند به شما کمک کند تا حضور خود را برای مشتریان بالقوه ، کارفرمایان و مشتریان بشناسانید.

بسیار وحشتناک خواهد بود اگر رقابت شما تمام کسب و کار را به این دلیل انجام دهد که از ابزارهای ساده بازاریابی دیجیتال در دسترس استفاده نکرده اید ، درست است؟ تلاش های بازاریابی دیجیتال می تواند اهداف متفاوتی داشته باشد ، از جمله فروش تا افزایش آگاهی عمومی از نام تجاری شما ، بنابراین دست به کار شوید و شروع کنید!

برای مشارکت انعطاف پذیرتر در فرصت های شغلی آینده
چیزی که ما در فرایند جستجوی شغل به طور مداوم شنیده ایم این است که کارفرمایان عاشق کارکنان منعطف و متقابل هستند. به نظر می رسد موفق ترین و ارزشمندترین کارکنان اغلب کسانی هستند که نه تنها در زمینه خود متخصص هستند ، بلکه درک خوبی از سایر موضوعاتی که بر کار آنها تأثیر می گذارد ، دارند. فرض کنید شما مدیر حساب یک آژانس دیجیتالی هستید و بینش فوق العاده ای دارید که فکر می کنید می تواند در ایجاد آزمایش جدید کپی آگهی برای بزرگترین مشتری شما مفید باشد. اگر از نحوه ساخت تبلیغات متنی آگاهی داشته باشید ، صحبت با نویسنده نسخه و تیم رسانه ای شما (و جدی گرفتن آنها) بسیار آسان تر خواهد بود.

دو نفر جلوی پنجره ایستاده بودند

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
برای مشاهده داده ها به عنوان فرصتی برای عمل ، در مقابل اعداد و ارقام
آیا شما فردی هستید که از اعداد و معیارهای عملکرد لذت می برید؟ عالیه! ما هم همینطور! اما این اعداد بدون سابقه بازاریابی دیجیتال برای ارائه زمینه برای داده ها بی معنی هستند.

درک داده ها یک ابزار ارزشمند برای شناخت مخاطبان و ارزیابی کمپین های تبلیغاتی است. مشاهده اینکه تبلیغات متنی جستجوی Google شما دارای نرخ کلیک ضعیفی است تنها در صورتی قابل انجام است که بتوانید اقدامات لازم را برای بهبود آن انجام دهید. اگر نقاط بین اعداد و معنی آنها را برای طراحی وب سایت یا محتوای درون صفحه خود به هم متصل نکنید ، تجزیه و تحلیل معیارهای وب سایت خود و یافتن اینکه مدت زمان جلسه شما پایین است بی معنی است.

کاملاً واضح است که اعداد و ارقام ارزش چندانی برای بازاریاب یا مشاغل ندارند ، بدون این که بتوانند معیارهای این معیارها و اقدامات لازم برای رفع آنها را تشخیص دهند. همانطور که ما در حرفه خود پیشرفت می کنیم و مسئولیت بیشتری برای تصمیم گیری داریم ، اصول بازاریابی دیجیتال می تواند تجربه ما را با تبدیل داده ها به یک عمل بینش محور افزایش دهد.

تصویری حاوی شخص ، شخص ، تاریک ، تخته

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
برای بهینه سازی برای تبدیل - همیشه
هدف هرچه باشد ، مهم است بدانید که آیا از نظر تبدیل به طور مثر عمل می کنید. به عبارت دیگر ، شما باید بدانید که آیا برای سرمایه گذاری (زمان ، پول یا هر دو) بازدهی دریافت می کنید یا خیر. هنگامی که فعالیت می کنید تا بیشترین تبدیل را با کمترین هزینه بدست آورید ، مشغول به کار هستید طرز فکری که به تلاش های بازاریابی شما کمک می کند تا آنجا که می توانند عمل کنند.

داشتن یک بنیاد بازاریابی دیجیتال به شما امکان می دهد در مورد "تبدیل" یا انواع نتایجی که می خواهید تلاش های بازاریابی خود را به دست آورید ، هوشمندانه فکر کنید. تبدیل ممکن است یک فروش کامل برای یک شرکت تجارت الکترونیک ، یک فرم ارسال شده برای یک شرکت نرم افزاری B2B یا یک مشترک جدید برای یک انتشار آنلاین باشد.

هرگونه اقدام تبدیل دلخواه ، تفکر در مورد آنها به عنوان هدف به شما کمک می کند تا زمینه را برای درک نحوه عملکرد تلاش های بازاریابی متفاوت ارائه دهید. آیا تبلیغ شما خوب عمل می کند و باید هزینه رسانه ای بیشتری دریافت کند یا فقط هدر دادن پول است؟

تصویری حاوی متن ، شخص ، پخش کننده ، علامت

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
فکر کردن در مورد تبدیل ها همیشه آسان نیست و ممکن است آزمایش و خطایی داشته باشد ، اما می تواند به تصمیمات هوشمندانه ، قابل اندازه گیری و مقرون به صرفه منجر شود. و با آشنایی بیشتر و آشنایی بیشتر با پنج عنصر اصلی بازاریابی دیجیتال (حداقل پنج مورد که به نظر ما آموزنده است) ، این تصمیمات می توانند با گذشت زمان هوشمندتر شوند.


بخش دوم: درک پنج عنصر اصلی بازاریابی دیجیتال
1. قیف بازاریابی (سفر مشتری)
قیف بازاریابی (یا سفر کاربر/مشتری) به فرایندی اطلاق می شود که طی آن مشتری احتمالی در مورد یک محصول یا خدمات می شنود ، در مورد محصول یا خدمات مطلع می شود و در مورد خرید یا عدم خرید محصول یا خدمات مورد نظر تصمیم می گیرد. .

این شامل همه چیز از اولین باری است که آگاهی از نام تجاری تا خرید احتمالی مشتری انجام می شود. مرحله آگاهی را می توان "بالای قیف" نامید و چشم اندازهای بالقوه زیادی در آن مخاطب وجود دارد.

از آنجا ، برخی از مشتریان با یادگیری بیشتر و آموزش درباره محصول یا خدمات "از قیف پایین می روند". گفته می شود کسانی که از قیف پایین نمی روند و در سفر خود پیشرفت نمی کنند از قیف "سقوط می کنند".

با ادامه سفر ، مشتریان نزدیک به مشتری شدن می شوند. کسانی که سرانجام "تغییر دین" می دهند کسانی هستند که سفر را در بطری به پایان رساندند

 

om از قیف


درک اینکه چیزی به نام سفر به مشتری وجود دارد ، به تفکر ما برای انواع مختلف چالش های بازاریابی کمک کرده است. اساساً این امر به درک این نکته مربوط می شود که کجا ، چرا ، چه موقع و چگونه مشتریان شما با نام تجاری شما در ارتباط هستند و در مسیر تبدیل به چه اطلاعاتی نیاز خواهند داشت.

2. جستجوی پولی در مقابل جستجوی ارگانیک و SERP
برای بسیاری از ما ، یکی از اولین مراحل درک جستجوی پولی در مقایسه با ارگانیک ، دستیابی به SERP بود.

اسلاید زیر اسلاید "SERP Landscape" ما از کلاس است. این نشان می دهد چه چیزی از پرداخت (Google Ads) و چه چیزی از جستجوی ارگانیک حاصل می شود. در این مورد ، نتایج ارگانیک هم نتایج SEO محلی Google My Business و هم نتایج SEO در صفحه است. در اینجا پیوندی به یک ویدیوی 92 ثانیه ای با محتوای مشابه از کلاس وجود دارد.

ما یاد گرفتیم که در کنار تبلیغات متنی پولی که اغلب در بالای SERP قرار دارند ، به دنبال نام "Ad" باشیم.

اینها نتایج جستجو با بالاترین AdRank هستند که احتمالاً مایلند بیشترین کلمه کلیدی مورد نظر را ارائه دهند. از آنجا که جستجوی پولی بر اساس قیمت CPC (هزینه هر کلیک) است ، متوجه شدیم که تبلیغ کننده هیچ هزینه ای برای نمایش آگهی خود ندارد ، اما هر بار که روی تبلیغ کلیک می شود ، هزینه می پردازد.

اگرچه ممکن است بسیاری از CPC ها در محدوده 2 تا 3 دلار متغیر باشند ، برخی از آنها 10 دلار و بالاتر هستند. با چنین سرمایه گذاری برای هر کلیک ، تبلیغ کنندگان واقعاً باید بر داشتن صفحات فرود عالی با محتوای مفید تمرکز کنند که به افزایش تبدیل کمک می کند.

از طرف دیگر ، جستجوی ارگانیک برای هر کلیک "رایگان" است. اما همچنین به محتوای عالی متکی است ، شاید حتی بیشتر از جستجوی پولی. به این دلیل است که تنها راه رسیدن به رتبه های برتر جستجوی ارگانیک ، به دست آوردن آن است. اینجا پولی وجود ندارد!

موتورهای جستجو مانند Google به دنبال تخصص ، اقتدارپذیری و قابلیت اعتماد (E-A-T) در محتوا هستند تا رتبه بالایی در SERP کسب کنند. همانطور که اسلاید زیر نشان می دهد ، علاوه بر ایجاد حس خوب محلی برای گوگل ، همه چیز به هسته اصلی مدل تجاری Alphabet باز می گردد.


درک انگیزه های Google به ما کمک می کند تا بفهمیم چه چیزی باعث جستجوی ارگانیک و به طور کلی چشم انداز SERP می شود. و درک اصول جستجوی پولی و ارگانیک یک پایه مهم برای همه بازاریابان دیجیتال مشتاق است که می خواهند در این زمینه کار کنند.

3. بازاریابی ورودی در مقابل خروجی
آیا در حال تلاش برای ارسال پیامی به مخاطبی هستید که امیدوارید به محصول یا خدمات شما علاقه مند باشد؟ اگر چنین است ، در حال انجام بازاریابی در خارج از کشور هستید ، خواه رسانه های سنتی مانند بیلبوردها ، تلویزیون یا مجلات ، یا حتی انواع خاصی از تبلیغات دیجیتال مانند تبلیغات بنری دیجیتال. به عنوان یک مگافون غول پیکر در حال ارسال پیام فکر کنید.

از سوی دیگر ، کار ورودی با هدف جذب مشتریان بالقوه ای است که به طور فعال در جستجوی محصول یا خدمات مشغول هستند. بازاریابی جستجو (هم جستجوی پولی و هم جستجوی ارگانیک) نمونه های کاملی از ورودی هستند ، زیرا در حال انجام تحقیقات خود به مشتریان بالقوه می رسند. به جای مگافون ، به آهن ربا فکر کنید. محتوایی که در حل مشکلات و پاسخ به سوالات بهترین کار را انجام می دهد ، محتوایی با قوی ترین کشش مغناطیسی است که به بالای SERP ها می رسد و تبدیل می شود.

اگر می خواهید مدتی اینجا باشید ، برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه تفکر ما در مورد محتوا در زمینه تلاش های بازاریابی دیجیتال ، روی تصویر زیر کلیک کنید.

4. معیارهای اساسی بازاریابی دیجیتال
برخی از معیارهای جهانی وجود دارد که همه ما باید بدانیم اگر می خواهیم در بازاریابی دیجیتال شایستگی ایجاد کنیم. به عنوان مثال ، نرخ کلیک (CTR) یک روش عالی برای اندازه گیری میزان تأثیر یک واحد تبلیغاتی یا نتیجه ارگانیک در ایجاد یک کلیک است.

اما قبل از اینکه بتوانیم CTR را به طور کامل درک کنیم (کلیک ها تقسیم بر تعداد نمایش ها) ، ابتدا باید مطمئن شویم که قسمت های اصلی متریک را درک کرده ایم. در اینجا چهار مورد از م componentsلفه های اصلی است که در طول آموزش بازاریابی دیجیتال با آنها آشنا شدیم:

نمایش: یک نتیجه جستجو (پولی یا ارگانیک) یا تبلیغ در صفحه ای نشان داده می شود
کلیک: کاربری که روی نتیجه جستجو یا تبلیغ روی صفحه کلیک می کند ، یک کلیک ثبت شده را فعال می کند
تبدیل: پس از کلیک بر روی نتیجه جستجو یا آگهی ، کاربر عملی را انجام می دهد که برای تجارت معنی دار است. انواع مختلف مشاغل اقدامات تبدیل متفاوتی دارند که برای آنها مهم است.
هزینه: در حالی که نتایج جستجوی ارگانیک "رایگان" است (بدون احتساب هزینه های مربوط به ایجاد محتوا) ، تبلیغات پولی هزینه ای را متحمل می شوند. درک هزینه هرگونه تبلیغات پولی جزء اساسی درک عملکرد است.

همه اینها در عمل چگونه کار می کند؟ خوشحالم که پرسیدی! مثال زیر را برای یک کمپین تبلیغاتی فرضی که 10000 نمایش داده بود ، 575 کلیک انجام داد ، 1000 دلار هزینه داشت و 20 تبدیل ایجاد کرد ، مشاهده کنید:


5. بسترها و ابزارهایی که یک بازاریاب دیجیتال مبتدی باید از آنها استفاده کند
کلاس ما بر بازاریابی جستجو متمرکز بود و ما در مورد یک پلت فرم پولی و یک پلت فرم برای ارگانیک صحبت کردیم.

در قسمت پولی ، فقط یک نام در بازی وجود دارد: Google Ads. گوگل آموزش رایگان دارد

https://www.digitalmarketer.com/

  • پیمان حسینی

بله ، برای همه موتزرهایی که نمی دانند ، بازگشت به روز آینده - تاریخ دقیقی که مارتی در ادامه فیلم اصلی به آینده رفت - امروز است!

همچنین در اواسط دهه 1980 ، اینترنت تا حد زیادی محدود به ارتش ایالات متحده و م institutionsسسات بزرگ آموزش عالی بود. البته بیشتر بازاریابی در آن زمان از طریق رسانه ها و کانالهای چاپی ، مجله ، تلویزیون و رادیو در چیزی که امروزه اغلب "بازاریابی برون مرزی" نامیده می شود ، انجام شده است.

پس چرا این موضوع مربوط به سال 2015 است؟ یکی از مشکلات بازاریابی دیجیتال این است که بسیاری از بازاریابان دیجیتال تحصیلات یا تجربه زیادی در بازاریابی و ارتباطات سنتی ندارند. اگر در اکثر کنفرانس های سئو از 4 Ps نام می برید یا در مورد ترکیب ارتقا س askال می کنید ، احتمالاً در پاسخ خیره می شوید.

این مهم است که بدانیم بازاریابان قبل از اینترنت چه می کردند زیرا بسیاری از استراتژی هایی که از اوایل قرن بیستم توسعه داده شده بود ، هنوز هم امروزه قابل استفاده است. بنابراین ، برای کمک به جامعه ، می خواستم یک دید کلی در سطح بالا از بازاریابی و ارتباطات سنتی ارائه دهم و سپس موضوعات بحث را برای نظرات زیر ارائه دهم ، و همچنین وظایفی قابل اجرا برای خوانندگان برای شروع ادغام اصول بازاریابی سنتی در استراتژی های دیجیتالی خود.

در انتهای این پست ، شما از موارد زیر حس محکمی خواهید داشت:

تفاوت بین بازاریابی و ارتباطات چیست؟
رشته یکپارچه "marcom" چیست؟
4 Ps چیست؟
ترکیب بخش تبلیغات (در 4 PS) شامل چه بخشهایی است؟
چه زمانی باید بازاریابی خروجی و ورودی انجام دهم؟
اینترنت و بازاریابی دیجیتال چگونه در همه این موارد قرار می گیرد؟
سئو ، بازاریابی رسانه های اجتماعی ، بازاریابی محتوا ، هک رشد و ایجاد لینک چطور؟
چه کارهایی می توان انجام داد؟
چرا مادر و پدر مارتی مک فلای او را از دهه 1950 که او در دهه 1980 به عنوان یک نوجوان بزرگ شده بود ، نشناختند؟
این پست مربوط به پست قبلی Moz من در بخش بازاریابی در آینده است - من به ارتباط بین دو مقاله در زیر می پردازم. امیدوارم هیجان زده باشید! جایی که می رویم ، به جاده احتیاج نداریم - فقط کمی زمان.


همه عکسهای "بازگشت به آینده" از سایت رسمی هستند

نکات اساسی که باید به خاطر بسپارید
در اینجا دو مورد از نقل قول های مورد علاقه من در نوار کناری وبلاگ باب هافمن کهنه کار صنعت تبلیغات آمده است:


بازاریابی واقعا تغییر چندانی نمی کند زیرا مردم تغییر نمی کنند - و هرکسی که متفاوت می گوید چیزی می فروشد. بی شماری از گوروها ، نویسندگان و سخنرانان اصلی اعلام کرده اند که "بازاریابی ورودی آینده است" ، "رسانه های اجتماعی همه چیز را تغییر داده است (تقلید از مذاکرات TED) و" تبلیغات مرده است. "

اما چند مثال از هافمن خلاف این را ثابت می کند: تماشای زنده تلویزیونی سنتی اصلاً "در حال مرگ نیست" و اکثر مردم از DVR برای رد تبلیغات تلویزیونی استفاده نمی کنند. تبلیغات تلویزیونی سنتی "خروجی" اغلب به اندازه کافی مهم است به طوری که در یک مثال ، زمانی که این شرکت کل هزینه تبلیغات خود را از تبلیغات تلویزیونی به رسانه های اجتماعی منتقل کرد ، پپسی ضرر کرد و از نظر سهم بازار به رتبه سوم سقوط کرد.

نکته این است که هیچ استراتژی یا تاکتیک بازاریابی همیشه برای هر هدف ، محصول ، مارک یا صنعت مناسب نیست. گاهی اوقات تبلیغات تلویزیونی باید بخشی از ترکیب تبلیغات باشد. گاهی اوقات نه گاهی اوقات بازاریابی محتوا بهترین راه است. گاهی اوقات نه گاهی اوقات روشهای مدرن "ورودی" بیشترین ارزش را ارائه می دهند. گاهی اوقات آن سنتی "خروجی" است. بیشتر در مورد آن در زیر.

در اینجا ، من می خواستم ما را به عقب برگردانم - به گذشته برای نشان دادن آینده ای که در آن بوده ایم ، چرا اهمیت دارد و چگونه باید آن را در بازاریابی دیجیتال ادغام کنیم.


لیست کاملی از منابع در پایان برای کسانی که مایل به کسب اطلاعات بیشتر هستند ارائه شده است.

گردش کار marcom

این فلوچارت یک مرور سطح بالا از فرآیند گام به گام است که در زیر به تفصیل توضیح خواهم داد. برای کسانی که می خواهند خلاصه ای سریع داشته باشند ، در اینجا گردش کاری است که معمولاً مدیران marcom استفاده می کنند:

همه مخاطبان خارجی را که شرکت شما با آنها ارتباط دارد لیست کنید
به یاد داشته باشید که مشتریان فعلی و بالقوه تنها یکی از مخاطبان شما هستند
بر اساس تحقیقات مخاطبان و خریداران ، پیامهای خاصی را که می خواهید به هر "عمومی" ارسال کنید تعیین کنید

برای مشتریان:
تناسب محصول-بازار را ایجاد کنید
در مورد استراتژی قیمت گذاری تصمیم بگیرید
نحوه بازاریابی مستقیم ، فروش شخصی ، تبلیغات ، ارتقاء فروش و تبلیغات در ترکیب تبلیغات خود را به طور کلی اولویت بندی کنید و سپس منابع خود را بر این اساس اختصاص دهید
تعیین کنید که کدام کانال های ارتباطی آنلاین و آفلاین را در ترکیب تبلیغات خود اولویت بندی می کنید و سپس منابع خود را بر این اساس اختصاص دهید
ایجاد خلاقیت های مورد نیاز ، وثیقه فروش و محتوای بازاریابی
مطالب بازاریابی را از طریق کانال های منتخب خود به مخاطبان خود منتقل کنید
نتایج را اندازه گیری و ممیزی کنید
در صورت لزوم به مراحل 3 تا 8 بازگردید و سعی کنید حداکثر درآمد ، فروش ، بازده سرمایه گذاری یا هر معیار دیگری را بر اساس اهداف تجاری و بازاریابی خود به حداکثر برسانید.
بازاریابی در مقابل ارتباطات
به طور سنتی ، بازاریابی و ارتباطات عملکردهای کاملاً متفاوتی بودند که هر کدام وظایف خود را داشتند

بخش های خود بازاریابی بر موضوعاتی مانند مشتریان ، فروش و آگاهی از نام تجاری متمرکز شده است. ارتباطات (اغلب روابط عمومی یا روابط خارجی نامیده می شود) با سایر افراد خارج از جهان که شرکت با آنها در ارتباط بوده است ، مانند دولت ، جامعه ، رسانه ها و تحلیلگران مالی ، در ارتباط بود.

به عبارت دیگر ، ارتباطات (کلمه دیگری برای روابط عمومی) به عنوان یک کل عمل ارتباط با هر گروه خارجی مرتبط از افراد است. بدیهی است که شرکتها معمولاً نمی خواهند دقیقاً همان چیزی را به مشتریان ، افراد تأثیرگذار ، رسانه ها ، دولت و جامعه محلی بگویند.

با این حال ، امروزه بیشتر و بیشتر شرکتها بازاریابی و ارتباطات را در یک بخش واحد (که اغلب "ارتباطات بازاریابی" یا "marcom" نامیده می شود) ترکیب می کنند تا کارآمدتر شوند و اطمینان حاصل کنند که همه پیامها در بین همه مخاطبان و در همه کانالها سازگار است.

کلید درک: انتشار و ارسال پیام های یکپارچه و یکپارچه در تمام کانال های marcom آنلاین و آفلاین از جمله وب سایت ها ، شبکه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار ، بروشور محصولات و کاتالوگ های فروش.

نکته SEO: در مواقع مرتبط ، کلمات کلیدی مورد نظر خود را-البته با استفاده از زبان طبیعی به جای کلمات کلیدی-در پیام های خود در همه جا قرار دهید (از نظر مزایای هم زمان ، وب سایت ها در صورت ظاهر شدن پیوندها به آن سایت ها رتبه بالاتری برای عبارات جستجو دارند. در صفحاتی که آن اصطلاحات را نیز ذکر کرده اند!).


یاد آوردن:


ارتباط عبارت است از صحبت کردن فردی با شخص دیگر. بازاریابی یکی از انواع ارتباطات است.

4 PS در بازاریابی سنتی
در یک استراتژی یکپارچه marcom ، همه مخاطبان یک شرکت باید به صورت استراتژیک گنجانده شوند. با این حال ، از آنجا که خوانندگان Moz بیشتر بر بازاریابی تمرکز می کنند تا روابط عمومی ، بقیه این مقاله را به طور خاص بر روی "روابط با مشتری" (یا "بازاریابی") متمرکز می کنم.

پس از ایجاد پیامهای کلی بازاریابی که یک شرکت به مشتریان فعلی و بالقوه خود منتقل می کند ، گام بعدی در نظریه بازاریابی سنتی تمرکز بر 4 Ps است: محصول ، قیمت ، مکان و تبلیغات. (توجه: این فرایند به صورت سنگی تنظیم نشده است. گاهی اوقات قبل از تصمیم گیری برای پیام های کلی بازاریابی ، 4 PS تعیین می شود.)

تولید - محصول

محصول بدی نیست!

بر اساس گزارش Study.com ، استراتژی محصول در اصل حداکثر کردن تناسب محصول با بازار است-میزان رضایت محصول یا خدمات از تقاضا برای آن. در دنیای مدرن و ورودی (و به ویژه در مورد محصولات SaaS) ، استراتژی محصول به عنوان "هک رشد" تغییر نام داده است. برای علاقه مندان ، رایان هالیدی در "بازاریابی هکر رشد" به جزئیات بیشتری می پردازد.

این فرایند به طور کلی مراحل زیر را دنبال می کند:

1. ایجاد حداقل محصول زنده (MVP) ، که به طور سنتی نمونه اولیه نامیده می شود.

2. یک مجموعه اصلی از آزمایش کنندگان/کاربران اولیه را برای ایجاد تناسب در بازار محصول دریافت کنید. MVP را به آنها نشان دهید و در مورد آنچه دوست دارند ، چه چیزی دوست ندارند ، چه چیزی مفیدتر است و چه چیزهایی ضروری نیست ، به آنها سال کنید. محصول را بازبینی کنید و بازخورد بیشتری دریافت کنید ، محصول را بازبینی کنید و بازخورد بیشتری برای داشتن محصولی که دائما در حال بهبود است دریافت کنید.

3. اشتراک گذاری و رشد را به طور طبیعی در محصول گنجانید. کاربران جدید را مجبور کنید دوستان خود را برای تخفیف معرفی کنند. دکمه های اشتراک گذاری اجتماعی را در داشبورد کاربر قرار دهید.

4. روشهای مختلف برای "کشش" را امتحان کنید تا ببینید چه چیزی بیشترین سرعت را با کمترین هزینه دریافت می کند. این می تواند تبلیغات ، ترافیک ارگانیک ، پوشش رسانه ای یا هر استراتژی بازاریابی بالقوه دیگری باشد.

هنگامی که تناسب بازار محصول را برقرار کردید ، چگونه ارزشی را که محصول در همه کانال های marcom آنلاین و آفلاین ، از جمله وب سایت ها ، رسانه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار ، بروشور محصولات و کاتالوگ فروش ارائه می دهد ، ارائه می دهید؟


قیمت

خوشبختانه در نهایت این اتفاق نیفتاد.

استراتژی قیمت گذاری نه تنها مربوط به بخش مالی است بلکه بخشی از بازاریابی است. به عنوان مثال ، اگر شرکتی بخواهد 100 دلار درآمد کسب کند ، می تواند یک "ویجت" را به قیمت 100 دلار یا 100 "ویجت" را با هرکدام 1 دلار بفروشد. هر تاکتیک نیاز به یک استراتژی بازاریابی متفاوت دارد.

قیمت بالا ارزش و نادر بودن را بیان می کند (به قیمت بالای الماس فکر کنید ، که در اصل سنگهای براق و بی فایده برای افراد ثروتمند است) در حالی که قیمت پایین مقرون به صرفه بودن و در دسترس بودن را نشان می دهد (به Walmart و بازاریابی مبتنی بر ارزش آن فکر کنید. غنی هرمان) در زمینه بازاریابی ، استراتژی قیمت گذاری همچنین باید مواردی مانند اندازه بازار ، هزینه تولید محصول یا خدمات ، سطح رقابت ، اقتصاد بازار هدف و اینکه آیا شرکت مایل است بر اساس کیفیت یا ارزش (یا شاید هر دو) خود را به بازار عرضه کند.

پس از تصمیم گیری در مورد استراتژی قیمت گذاری خود ، چگونه می توانید آن عنصر را در کانال های آنلاین و آفلاین ، از جمله وب سایت ها ، رسانه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار ، بروشور محصولات و کاتالوگ های فروش ترکیب کنید؟


محل
توزیع (چگونه مکان در حال حاضر شناخته شده است) تصمیم در مورد نحوه انتقال a است

محصول به مشتریان ممکن است راه اندازی یک لیموناد در گوشه ، استفاده از حق امتیاز یا تولید ویجت های انبوه و سپس فروش آنها به واسطه ها باشد ، و سپس آنها را مجددا بفروشند.

در عصر اینترنت ، هنگامی که محصولات و خدمات می توانند تقریباً بلافاصله از هر کجا توزیع ، خریداری و مصرف شوند یا مورد استفاده قرار گیرند ، این بخش سنتی 4 Ps اهمیت کمتری پیدا می کند.

ترویج

یکی از راه های ارتقاء خود ، حضور در رسانه های جمعی است.

ارتقاء عبارت است از "افزایش آگاهی مشتری از یک محصول یا مارک ، ایجاد فروش و ایجاد وفاداری به نام تجاری".

تبلیغات همچنین به دلیل تصمیماتی که بازاریابان هنگام تصمیم گیری درباره بهترین روش ها برای دستیابی به این سه هدف می گیرند ، پیچیده ترین بخش 4 PS است. ترکیب تبلیغات همیشه از پنج عنصر تشکیل شده است: بازاریابی مستقیم ، ارتقاء فروش ، فروش شخصی ، تبلیغات و تبلیغات. بر اساس محصول ، صنعت ، هدف و مخاطبان هدف ، به هر عنصر وزن و اولویت متفاوتی به صورت آنلاین و آفلاین داده می شود.

ترکیب تبلیغات
در مرحله دوم ، "SEO" ، "بازاریابی محتوا" ، "بازاریابی رسانه های اجتماعی" و سایر اصطلاحاتی را که اغلب در بین بازاریابان دیجیتال استفاده می شود ، فراموش کنید. در اینجا پنج عنصر ترکیب تبلیغات سنتی با جزئیات خاصی شرح داده شده است.

من از تعاریف خاصی از کتاب بازاریابی MBA قدیمی خود ("اصول بازاریابی" توسط فیلیپ تی کاتلر و گری آرمسترانگ) استفاده خواهم کرد ، زیرا همانطور که در زیر توضیح خواهم داد ، نحوه تعریف اصطلاحات ما بر موفقیت بازاریابی ما تأثیر زیادی می گذارد.

بازاریابی مستقیم
بازاریابی مستقیم عبارت است از "ارتباط مستقیم با مصرف کنندگان فردی که به دقت مورد هدف قرار گرفته اند تا هم پاسخ فوری دریافت کنند و هم روابط پایدار با مشتریان ایجاد شود." بازاریابی مستقیم "شامل کاتالوگ ، بازاریابی تلفنی ، کیوسک ها ، اینترنت ، بازاریابی تلفن همراه و موارد دیگر است."

تبلیغات
تبلیغات عبارت است از: "هر نوع پولی از ارائه غیر شخصی و تبلیغ ایده ها ، کالاها یا خدمات توسط حامی مشخص". تبلیغات "شامل پخش ، چاپ ، اینترنت ، فضای باز و سایر اشکال است."

فروش شخصی
فروش شخصی "ارائه شخصی توسط نیروی فروش شرکت به منظور ایجاد فروش و ایجاد ارتباط با مشتری است." فروش شخصی "شامل ارائه های فروش ، نمایشگاه های تجاری و برنامه های تشویقی است."

تبلیغات فروش
ارتقاء فروش "مشوق های کوتاه مدت برای تشویق خرید یا فروش محصول یا خدمات" است. ارتقاء فروش "شامل تخفیف ، کوپن ، نمایش ، و تظاهرات است."

تبلیغات
تبلیغات عبارت است از "به دست آوردن دید عمومی یا آگاهی برای یک محصول ، خدمات یا شرکت شما از طریق رسانه".

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تبلیغات ، "پدر اسپین" را بخوانید ، بیوگرافی شخصی که اساساً این شیوه را در اوایل قرن بیستم اختراع کرد. همانطور که در توضیحات آمازون توضیح داده شد ، او "کمپین های تبلیغاتی برای دخانیات آمریکایی ، صابون عاج ، یونایتد فروت ، ناشران کتاب ، تولیدکنندگان تخم مرغ و بیکن و سکوهای رئیس جمهور از کولیج تا آیزنهاور" انجام داد. (بازاریابی می تواند برای اهداف خوب یا بد انجام شود - من انتخاب را به عهده خوانندگان می گذارم.)

برای یک نمونه مدرن ، این کمپین Kickstarter را برای ساخت نسخه مینیاتوری از هاوربرد که در "بازگشت به آینده II" نشان داده شده است ، مشاهده کنید:


شاید با الهام از Kickstarter ، لکسوس همچنین هاوربرد مخصوص خود را منتشر کرده و در نتیجه تبلیغات زیادی به دست آورد. به نظر شما چقدر آگاهی از نام تجاری و چه تعداد پیوند و اشتراک و پیگیری اجتماعی به عنوان محصولات جانبی بدست آورده اند؟


ایجاد بهترین ترکیب تبلیغاتی

نمودار بالا مروری بر کاربردها ، مزایا و معایب هر یک از عناصر ترکیب تبلیغات دارد. پاسخ به برخی از س questionsالات زیر می تواند به تعیین اینکه کدام یک از موارد زیر با اهداف بازاریابی فرد مرتبط است کمک کند و به شرکت ها نشان دهد که منابع را به هر عنصر به طور مناسب اختصاص می دهند.

من باید یک محصول جدید را به بازار جدید معرفی کنم (تبلیغات)
من محصولی دارم که توسط محصولات رقیب مورد حمله قرار می گیرد و باید مشتری فعلی خود را حفظ کنم (ارتقاء فروش)
من محصولی دارم که بسیار تخصصی ، فنی یا گران است (فروش شخصی)
من باید تصورات غلط را تصحیح کنم یا با ادعاهای دروغی که در مورد محصول من گفته می شود مقابله کنم (تبلیغات)
من باید آگاهی بیشتری از برند خود در مورد محصول خود ایجاد کنم (تبلیغات)
من باید ویژگی های جدیدی را برای افزایش مصرف مشتریان فعلی (بازاریابی مستقیم) ارائه دهم.
من محصولی با چرخه فروش طولانی (فروش شخصی) دارم
من باید کسب و کار بیشتر "سر و صدا" یا دهان به دهان ایجاد کنم (ارتقاء فروش یا تبلیغات)
باید تصویری جدید بسازم و محصولم را تغییر دهم (تبلیغات)
عموماً شرکتها بر اساس نحوه پاسخگویی به این نوع س questionsالات ، وزنهای متفاوتی را به هر قسمت از ترکیب تبلیغات اختصاص می دهند. در اینجا مثالی از بنیاد ادوارد لو ، یک سازمان غیرانتفاعی ایالات متحده است که به تشویق کارآفرینان محلی کمک می کند:


هر کدام از عناصر را که انتخاب می کنید ، چگونه آنها را در کانال های آنلاین و آفلاین مورد نظر خود ، از جمله وب سایت ها ، رسانه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار خبری ، وارد خواهید کرد

، بروشور محصولات و کاتالوگ فروش؟

حواستان به کلمات پر سر و صدا نباشد
در حال حاضر ، من در مورد ارتباطات خارجی ، 4 Ps و ترکیب تبلیغات صحبت کرده ام - همه آنها از قبل از وجود اینترنت از بازاریابان سنتی استفاده می شده است. اما چرا امروزه این امر برای بازاریابان دیجیتال اهمیت دارد؟

در مقاله قبلی Moz در مورد ادغام روابط عمومی و SEO (از زمانی که من در یک آژانس کار می کردم) ، فرایند ارتباطات سنتی را به این شکل توضیح دادم:


در اینجا چیزی است که در آن زمان نوشته بودم:

فرستنده در مورد پیامی تصمیم می گیرد ؛ پیام در یک قطعه محتوا بسته بندی شده است. محتوا از طریق کانال مورد نظر منتقل می شود. و کانال محتوا را به گیرنده می رساند. بازاریابی اساساً پیامی است که در یک قطعه محتوا بسته بندی شده است از طریق یک کانال به گیرنده ارسال می شود. بقیه فقط جزئیات است.
اینترنت فقط مجموعه جدیدی از کانال های ارتباطی است که بر اساس آن ترکیبات تبلیغاتی بازاریابی اجرا می شود. همانطور که کوتلر و آرمسترانگ در کتاب درسی قدیمی من یادآور شده اند (تاکید اضافه شده است):

همانطور که قبلاً نیز اشاره شد ، بازاریابی آنلاین سریع ترین رشد در بازاریابی مستقیم است. استفاده گسترده از اینترنت بر خریداران و بازاریابی که به آنها خدمات ارائه می دهند تأثیر چشمگیری دارد. در این بخش ، نحوه تغییر استراتژی و عملکرد بازاریابی برای استفاده از فناوری های امروزی اینترنت را بررسی می کنیم.
"بازاریابی دیجیتال" در واقع فقط بازاریابی مستقیم ، ارتقاء فروش ، فروش شخصی ، تبلیغات یا تبلیغات از طریق مجموعه خاصی از کانالهای ارتباطی است که ما آنها را اینترنت می نامیم.

افسانه "بازاریابی رسانه های اجتماعی"

فکر می کنم Friendster و Orkut را در آنجا می بینم.

چیزی به نام "بازاریابی در رسانه های اجتماعی" به عنوان یک موضوع برای خود وجود ندارد. (لطفاً توجه داشته باشید که من آن عبارت را به طور کلی در نقل قول ها قرار داده ام.)

صفحه فیس بوک لکسوس را به هاوربرد بازگشت به آینده ببرید. همه پست هایی که لایک ، نظر و اشتراک می گیرند نمونه ای از "بازاریابی رسانه های اجتماعی" نیستند. بنا به تعریف ، این "تبلیغات" (از طریق یک کانال آنلاین) است زیرا "به دست آوردن آگاهی عمومی یا آگاهی برای یک محصول ، خدمات یا شرکت شما از طریق رسانه ها است."
اگر لیستی از افرادی را که در "توییتر" از "ویجت ها" نام می برند و سپس برای فروش ویجت به هر شخصی توییت می کنم صادر کنم ، این "بازاریابی رسانه های اجتماعی" نیست. طبق تعریف ، این کار بازاریابی مستقیم را انجام می دهد (از طریق یک کانال آنلاین) زیرا من "ارتباط مستقیم با مصرف کنندگان فردی را که به طور دقیق مورد هدف قرار گرفته اند ایجاد می کنم تا هم پاسخ فوری دریافت کنم و هم روابط پایدار با مشتریان ایجاد شود".
اگر به مشتریانی که در فیس بوک یا توییتر در مورد نحوه عملکرد محصول شرکت من س questionsال می کنند پاسخ دهم ، پس "بازاریابی رسانه های اجتماعی" انجام نمی دهم. بدیهی است ، من پشتیبانی مشتری را انجام می دهم.
"رسانه های اجتماعی" یک استراتژی بازاریابی نیست. رسانه های اجتماعی ، درست مانند تلفن ، یک کانال ارتباطی است که از طریق آن می توان بازاریابی ، روابط عمومی ، پشتیبانی مشتری و موارد دیگر را انجام داد. به هر حال ، چیزی به نام "استراتژی تلفن" وجود ندارد.


چرا کلمات اهمیت دارند
به عنوان یک روزنامه نگار سابق ، من بسیار مفتخرم که در مورد زبان بسیار دقیق هستم زیرا همیشه مهم است که ایده ها را 100٪ دقیق ، منصفانه و عینی بیان کنید. در مقالاتی که به جامعه بازاریابی دیجیتال کمک می کنم (و گاهی اوقات در نظرات دیگران) ، اغلب تعاریف اصطلاحات را مورد بحث قرار می دهم زیرا دقیق بودن زبان ما بهترین راه برای کمک به همه ما در انجام بهتر کارها است.

اگر می خواهید بازاریابی سنتی و دیجیتال را ادغام کنید - یا به عبارت دقیق تر ، اگر می خواهید از طریق کانال های دیجیتالی بازاریابی کنید - در اینجا چند نمونه از آنچه باید انجام دهید ذکر شده است:

مطالعه "بازاریابی رسانه های اجتماعی" را متوقف کنید. شروع به مطالعه بهترین شیوه ها در "بازاریابی مستقیم" ، "پشتیبانی از مشتری" یا هر فعالیت دلخواه دیگر کنید و سپس هر زمان که از کانال های رسانه های اجتماعی استفاده می کنید ، از این ایده ها استفاده کنید. در سالهای آینده ، عموم مردم ، نمایندگان پشتیبانی مشتری و دیگران به طور طبیعی رسانه های اجتماعی را در کارکردهای موجود خود قرار خواهند داد. "رسانه های اجتماعی" به تنهایی شغلی نخواهد بود.
مطالعه "ساخت لینک" و "انجام بازاریابی محتوا برای کسب لینک" را متوقف کنید. مطالعه بهترین شیوه ها در "تبلیغات" را آغاز کنید زیرا 99٪ از پیوندهای طبیعی ، با کیفیت و معتبر به عنوان محصولات جانبی طبیعی رسانه ها ، وبلاگ نویسان و به طور کلی افراد در مورد شما در مورد آنلاین صحبت می کنند. همان اصول تبلیغات صرف نظر از این که هنگام ارتباط با رسانه از کانال تلفن ، ایمیل یا رسانه های اجتماعی استفاده می کنم ، صدق می کند.
مطالعه بهترین شیوه ها در فروش شخصی و ارتقاء فروش را شروع کنید و هر زمان که فروش شخصی یا ارتقاء فروش را از طریق کانال های دیجیتال انجام می دهید ، این اصول را اعمال کنید.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

قوانین و بهترین شیوه ها در مورد دسترسی به وب سایت می تواند در نگاه اول بسیار پیچیده به نظر برسد. چندان افسانه و نیمه حقیقتی نیز در گردش نیست که می تواند آب را گل آلود کرده و به شرکت ها احساس امنیت کاذب در مورد دسترسی به محتوای دیجیتالی خود بدهد. بسیار مهم است که اطمینان حاصل کنید که وب سایت شما برای افراد دارای معلولیت قابل دسترسی است ، بنابراین هدف از این پست کوتاه وبلاگ این است که برخی از افسانه های رایج را از بین ببرد و شما را در مسیر رعایت قوانین راهنمایی کند!

دسترسی به وب سایت چیست و چرا باید به آن اهمیت دهید؟
دسترسی به وب سایت عبارت است از استفاده از وب سایت شما توسط گسترده ترین گروه ممکن افراد ، صرف نظر از توانایی آنها. به طور کلی ، دسترسی آنلاین به قابلیت هایی گفته می شود که برای افراد دارای معلولیت طراحی شده است-کسانی که ممکن است دارای بینایی ، محدودیت شنوایی ، مشکلات کنترل حرکتی ، اختلالات عصبی ، ناتوانی یادگیری یا اختلال در توانایی سنی باشند.

اگر سایت شما برای عملکرد صحیح با فناوری کمکی (AT) - مانند صفحه خوان - ایجاد نشده است - افراد دارای معلولیت اساساً از ارتباط با محتوای شما منع می شوند. در فضای فیزیکی ، این می تواند معادل ساختن یک رستوران بدون دسترسی به ویلچر باشد. این خلاف قانون است و غیر معمول است.

استانداردهای مشابه باید برای دسترسی به وب سایت اعمال شود. همانطور که ما وابستگی خود را به تعاملات آنلاین-پرداخت قبض ، آموزش مجازی ، خرید ، حتی معاشرت-عمیق تر می کنیم ، همه افراد با هر توانایی مستحق حق یک تعامل بدون مانع هستند.

راننده انطباق نیز وجود دارد. بیشتر و بیشتر ، دادگاههای فدرال ایالات متحده حکم می کنند که دسترسی به وب سایت الزامی است که در قانون آمریکایی های دارای معلولیت (ADA) مقرر شده است. این بدان معناست که دسترسی به وب سایت نه تنها یک تعهد اخلاقی ، بلکه یک وظیفه قانونی است.

افسانه های رایج در دسترسی به وب سایت
گرافیکی که یک دایره سبز رنگ را 15٪ پر از رنگ مشکی نشان می دهد و متن آن این است: "15٪ از مردم جهان یا تقریباً 1 میلیارد نفر دارای معلولیت هستند."
افسانه 1: تنها درصد کمی از جمعیت جهان دارای معلولیت هستند.

این بزرگترین افسانه موجود است و به احتمال زیاد ناشی از نامرئی بودن بسیاری از معلولیت ها است. معلولیت ها ممکن است هیچ نشانه جسمی واضحی برای چشم تربیت نشده نشان ندهند و البته بسیاری از ناتوانی ها مشارکت افراد در فعالیت های مشابه افراد بدون معلولیت را دشوار می کند. نتیجه خالص؟ بسیاری از مردم به سادگی نمی دانند که تعداد زیادی از همشهریانشان با معلولیت زندگی می کنند.

اعداد و ارقام ممکن است شما را شگفت زده کند: vv در ایالات متحده ، این نسبت هنوز بیشتر است: CDC تخمین می زند که 26 درصد از بزرگسالان ایالات متحده با معلولیت زندگی می کنند.

نمودار مقیاس سطح با یک ساعت در یک طرف و اسکناس دلار در طرف دیگر.
افسانه 2: دسترسی به وب سایت پرهزینه و زمان بر است

حقیقت این است که سازگاری وب سایت و دسترسی سریع به آن ، نیازی به زمان زیادی ندارد یا هزینه زیادی را به دنبال دارد.

تحقیقات ما نشان می دهد که حدود دو سوم مسائل مربوط به دسترسی را می توان با استفاده از فناوری خودکار کشف کرد و حل کرد که این امر هزینه های بهبود را به سرعت افزایش داده و کاهش می دهد. ثبت نام با ارائه دهنده خدمات دسترسی دیجیتالی می تواند به این معنی باشد که وب سایت شما از اولین روز نصب محافظت می شود و فناوری هوش مصنوعی (AI) بلافاصله صدها مورد از رایج ترین خطاها را پیدا کرده و برطرف می کند.

گرافیکی از طرح کلی یک فرد در یک دایره بنفش رنگ ، احاطه شده توسط دو فلش که در یک دایره ادامه دار قرار دارند. در سمت راست دایره تصویری از چرخ دنده ها و در سمت چپ تصویری از یک ذره بین است که بر روی نمودار میله ای معلق است.
افسانه 3: استفاده از ابزارهای خودکار در سایت من تنها کاری است که باید برای دسترسی به آن انجام دهید

بیش از 65 درصد از شرکت هایی که توسط AudioEye مورد بررسی قرار گرفته اند معتقدند که افزودن نوار ابزار به وب سایت ، دسترسی به آن را ساده می کند. بیش از نیمی از آنها معتقدند هوش مصنوعی یا خودکارسازی به تنهایی برابر با سایتی است که برای همه کاربران کاملاً کاربردی است.

واقعیت این است: هوش مصنوعی پیچیده است و بهتر می شود. اما اتوماسیون به تنهایی هیچ خطای دسترسی را شناسایی و برطرف نمی کند. یک کامپیوتر به سادگی نمی تواند قصد یا معنای متنی را تفسیر کند. محدودیت محدود حتی پیشرفته ترین اتوماسیون ، بسیاری از مسائل مربوط به انطباق را حل نشده و شرکت شما را در معرض خطر قرار می دهد.

این بدان معنا نیست که اتوماسیون و نوار ابزار بی فایده است. اینها عناصر حیاتی هستند

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

تمایز بین فروشگاه های فیزیکی می تواند یک فرآیند نسبتاً ساده برای یک مصرف کننده باشد. از یک مرکز خرید استفاده کنید: هر فروشگاه دارای عناصر متمایز قابل لمس است - اندازه فروشگاه ، نور ، دما ، نوع نمایش ، تعداد پرسنل - و بیشتر کارکنان - رفتار کارکنان ، حسی که هنگام ورود به آن احساس می کنید ، حتی بوی فروشگاه. خریداران در یک فروشگاه فیزیکی عوامل متمایز کننده زیادی در اختیار دارند تا در مورد محل کسب و کار خود تصمیم بگیرند.

اما به عنوان یکی از بنیانگذاران شرکتی که خدمات پیام رسانی omnichannel را ارائه می دهد ، من به طور مستقیم دیدم که در دنیایی که فروشگاه های فیزیکی جای خود را به ویترین های دیجیتالی داده اند ، تمایز بین دو مارک مشابه روی صفحه نمایش اگر غیرممکن نباشد دشوار است. بدون داده های تصمیم گیری که فروشگاه های فیزیکی ارائه می دهند ، چه چیزی یک مارک آنلاین را از دیگری متمایز می کند که محصول یا خدمات مشابهی را ارائه می دهد؟ با توجه به تعطیلی فروشگاه های فیزیکی و فروش تجارت الکترونیکی در نتیجه همه گیری ، این چالش تمایز دیجیتالی اکنون باید برای C-suite اولویت اصلی باشد.

مزایای اولویت بندی تجربه و مشارکت مشتری

تغییر از دیجیتال فیزیکی به کاملاً (یا تقریباً کاملاً) می تواند تجربه مشتری (CX) و مشارکت را در معرض خطر قرار دهد و مارک ها را مجبور به تصمیم گیری کند: آیا سعی می کنید تجربیات فیزیکی فروشگاه را دوباره خلق کنید یا یک تجربه سفارشی برای دنیای دیجیتال ایجاد کنید ، که مجموعه ای از انتظارات و عادات منحصر به فرد خود را دارد؟

بدون توجه به مسیر ، CX نام تجاری و تعامل اهمیت زیادی دارد. تحقیقات PwC نشان داد که 65 درصد از مصرف کنندگان بیشتر تحت تأثیر تجربه برند مثبت قرار می گیرند تا تبلیغات. روزهای کم هزینه ترین-حکمروایی گذشته است. اگر بتوانند ، مصرف کنندگان می خواهند تجربه ای داشته باشند که هم با شخصی سازی و هم با راحتی همراه باشد. در حقیقت ، 43 درصد گفته اند که مایلند هزینه بیشتری برای این مزایای اضافی بپردازند.

بیشتر برای شما
تغییرات در رفتار مشتری که مارک ها باید در هنگام نزدیک شدن به فصل تعطیلات به آن توجه کنند.
تجربه مشتری می تواند بر اساس داده ها انجام شود - در اینجا چگونگی وجود دارد
برندها و C-suites باید این را به عنوان یک فرصت تلقی کنند ، نه یک چالش ، برای ارائه سطوح بالای CX و مشارکت مشتریان که امروزه به طور واضح از دیجیتال آگاه هستند. در اینجا دلیل آن است:

• مدیران عامل: تجربیات مثبت مشتری منجر به وفاداری بیشتر می شود. فراتر از انتظارات مشتری کلید حفظ مشتریان فعلی و ایجاد وفاداری مشتری است. شرکت من مطالعه ای را بر روی 5000 مصرف کننده در اسرائیل ، هند ، برزیل ، انگلستان و ایالات متحده انجام داد تا درک بهتری از دید مصرف کنندگان در ارتباطات دیجیتالی در سال نسبت به همه گیری و انتظارات آنها از آینده داشته باشد. ما دریافتیم که 78 consumers از مصرف کنندگان انتظارات خود را در مورد نحوه ارتباط مارک ها افزایش داده اند. با وفاداری بیشتر سود بیشتری نیز به همراه خواهد داشت.

• CTO ها: انتظارات مشتری بستگی به فناوری موجود دارد. بسیاری از شرکت هایی که تا پیش از سال 2020 برای تسهیل تعامل با مشتریان به فناوری تکیه نکرده بودند ، مطمئناً باید راه خود را تغییر دهند. و هیچ نقش C-suite نمی تواند به اندازه مOثر و سریع به عنوان CTO نوآوری کند ، و جای CTO را در میز مشارکت مشتری حیاتی می کند. همانطور که انتظارات مشتریان در طول همه گیری و فراتر از آن ادامه پیدا می کند ، CTO باید در کنار تیم های مشارکت مارک تجاری کار کند تا فناوری را برای تغییر رفتار مصرف کننده تنظیم کند.

• CMO ها: مشارکت بهتر مشتری به معنای داده های بهتر مشتری است. داده های مشتری یکی از با ارزش ترین دارایی های یک کسب و کار است. بدون این داده ها ، مارک ها نمی توانند درک کنند که چه چیزی مشتریان را هدایت می کند یا در صورت لزوم تغییراتی را ایجاد می کند. تعامل قوی باعث ایجاد اعتماد می شود و اعتماد باعث ایجاد وفاداری می شود. بیش از 80 of از مصرف کنندگان آمریکایی می گویند که به خرید مارک مورد اعتماد خود ادامه می دهند ، 78 say می گویند که اگر کسی بخواهد مارک را توصیه می کند و

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

آدام میتلبرگ ، رئیس و CMO Datasys ، متخصص فروش آنلاین و کانال ، داده های دیجیتال و بازاریابی مستقیم است.
در بیشتر پنج یا 10 سال گذشته ، کوکی ها تقریباً در تجربیات آنلاین همه افراد رایج بوده است ، خواه خرید وسایل آشپزخانه ، خواندن سرفصل های روز یا حتی اهدای پول به یک هدف. ما تقریباً در نقطه ای هستیم که به آنها توجه زیادی نمی کنیم ، به جز نادیده گرفتن آنها یا مسدود کردن آنها. با این حال ، زمان خوبی به نظر می رسد که توضیح دهیم کوکی ها دقیقاً چه هستند و چه کار می کنند و سپس در مورد چگونگی پیشرفت آنها در برخی موارد از طریق فلاپی دیسک ها و ارتباطات شماره گیری صحبت کنید.

تعریف کوکی های مرورگر

آیا کوکی با هر نام دیگری شیرین می شود؟ کوکی های مرورگر (زیرا در مرورگر شما قرار دارند) ، کوکی های HTTP ، کوکی های اینترنتی یا کوکی های وب نیز نامیده می شوند ، کوکی ها فقط بسته های داده ای هستند که رایانه شما دریافت می کند و در همان وضعیتی که دریافت کرده است به منبع خود باز می گردد. آنها سابقه بازدید از وب سایت ها و فعالیت آنها هستند. کوکی ها کاربردهای بسیار کاربردی و حتی مفیدی دارند. به عنوان مثال ، بازدید مکرر از وب سایت های خاص ، مانند سایت های بانکی یا خرده فروشان آنلاین مورد علاقه شما ، می تواند تجربه را راحت تر کند. کوکی ها رمزهای عبور را ذخیره می کنند ، سبد خرید را به روز نگه می دارند و به مردم کمک می کند تا جایی که متوقف شده اند را انتخاب کنند ، و به واقعیتی در اینترنت تبدیل شده اند. آنها همچنین می توانند غیرفعال شوند ، مانند روشی که می توانید تبلیغات را مسدود کنید. برای بازاریابان دیجیتال ، این بدان معناست که بسیاری از داده های مفید به سادگی ناپدید می شوند - اما آیا راه دیگری برای به دست آوردن این داده ها وجود دارد؟ شاید حتی برای به دست آوردن اطلاعات مصرف کننده بهتر؟

تکامل روشهای رسانه ای

دهه گذشته برای آنچه که من دوست دارم آن را رسانه های "لمسی" بنامم ، سخت بوده است. البته ما شاهد انقراض تدریجی دی وی دی و سی دی هستیم ، اما فسیل معمولی که قبلاً در چشم اندازها گردش می کرد - روزنامه روزانه - مجبور به مهاجرت به اینترنت یا مرگ شد. نیویورک تایمز نمونه موفقی از مدل ترکیبی چاپ آنلاین بوده است. البته درآمد تبلیغات در هر دو قالب دنبال می شود. سپس همه گیری کووید -19 ضربه خورد. بر اساس مقاله اخیر دیجی دی ، روزنامه تایمز 44 درصد فروش بدون آگهی را مشاهده کرد. خوشبختانه مشاغل مشترک کشتی را سرپا نگه داشت در حالی که تیم تبلیغاتی استراتژی خود را دوباره بازیابی کرد. این مقاله قصد دارد تمرکز خود را بر ارائه راه حل های جایگزین شخص اول برای تبلیغ کنندگان ، حذف کوکی های شخص ثالث ، تغییر دهد.

روشی که تبلیغ کنندگان محتوای روزنامه را مورد هدف قرار داده بودند منحصراً از طریق بخش و کلمه کلیدی بود ، که تصویر دقیقی از مخاطب و خواسته های آن ارائه نمی داد. با استراتژی جدید ، طبقه بندی محتوا شامل زمینه احساسی یک داستان ، هدف گذاری موضوع و انگیزه مخاطبان پس از خواندن یک داستان خاص است. این برچسب ها سپس بر روی محتوا اعمال می شوند و مقاله را قادر می سازد تا مجموعه داده کاملاً جدیدی را بدست آورد. بسته به محتوا ، ممکن است از مشترک الهام گرفته شود تا به یک هدف کمک کند ، شیوه زندگی خود را تغییر دهد ، برنامه ای برای گردش داشته باشد ، محصول بخرد یا فیلم یا نمایش تلویزیونی تماشا کند. این داده های باورنکردنی است و برای بازاریابان دیجیتال بسیار مفیدتر از اطلاعاتی است که کوکی ها جمع آوری و ذخیره می کنند. این یک دنیای شجاع جدید است ، دنیایی که در آن ما تکامل هوش مصنوعی را به عنوان یک ابزار بازاریابی بسیار دقیق و بی نظیر می بینیم.

بیشتر برای شما
4 گرایش بازاریابی دیجیتال که باید در سال 2021 مشاهده شود
AI: جایگزینی برای کوکی ها

مثال نیویورک تایمز نشان می دهد که چگونه دوست داشتن ، دوست نداشتن و ترجیحات بسیار مفیدتر از کلمات کلیدی و اطلاعات جستجو هستند. اگر می توانید چالش ها ، ناامیدی ها ، نیازها و دردهای مشتریان خود را تشخیص دهید ، در زمینه بازاریابی جسورانه جدیدی قرار دارید. وقتی هوش مصنوعی از طرف بازاریابی به کار گرفته شود ، می تواند اطلاعات دقیقی را ارائه دهد ، از جمله اینکه مشتریان شما در کجا و چگونه زمان خود را در اینترنت صرف می کنند. همچنین نوع مطلوب محتوای آنها را نشان می دهد ، خواه پست های وبلاگ ، عکس ها ، پادکست ها ، ویدئوها یا وبینارها باشد. می توانید بفهمید که بازدیدکنندگان از شما چه س questionsالاتی می پرسند و به آنها پاسخ دهید تا مشخصات کلی یک کاربر یا مصرف کننده را ارائه دهند. آن را به عنوان راهنمای محرک برای سفر خواننده یا مشتری در نظر بگیرید.

برخی از موفق ترین شرکت های دیجیتالی در بازار - به عنوان مثال شرکت هایی مانند آمازون ، Netflix و Spotify - با ارائه توانایی های خود در ارائه محتوای خاص ، مرتبط و شخصی به مشتریان ، محصولات ارائه می دهند. مانند تعدادی از سایت های دیگر ، Econsultancy از ابزارک توصیه محتوای اختصاصی مبتنی بر هوش مصنوعی ، IDIO ، استفاده می کند که محتوای مرتبط را برای خوانندگان خود شناسایی کرده و این توصیه ها را در پاسخ به عادات مرور فردی آنها شخصی می کند. سایر اطلاعات مهم از طریق خریدهای حضوری و آنلاین ، برنامه های وفاداری ، ثبت نام در خبرنامه و رسانه های اجتماعی در اختیار بازاریابان قرار می گیرد. برای استفاده از این اطلاعات ، بازاریابان باید آن را در یک مشخصات کاربر جامع تجمیع کنند. سپس می توان این داده ها را با داده های برنامه تلفن همراه ترکیب کرد تا تجربه شخصی ، خاص و به موقع را در اختیار مشتریان قرار دهد.

ایجاد حرکتی برای آینده

تکامل بازاریابی بدون کوکی همچنان ادامه دارد ، اما

به خاطر داشته باشید که کوکی ها هنوز یک ابزار اصلی بازاریابی هستند. تا پایان سال 2020 ، آنها هنوز استاندارد صنعت هستند. گفته می شود ، با ادامه تقاضای مصرف کنندگان برای کاهش ردیابی و در نتیجه کوکی های کمتر - که ما با GDPR در اروپا و رعایت ITP اپل مشاهده کردیم - ممکن است مجبور شوید استراتژی خود را تجدید نظر کرده و روشهای جدیدی را برای ردیابی رفتار مشتری و جمع آوری داده ها پیاده کنید. سرانجام ، فراموش نکنید که کوکی ها نمی توانند در دستگاه ها ردیابی شوند ، بنابراین اگر مشتری شما از لپ تاپ خود به تلفن هوشمند بپرد ، کوکی شما خرد می شود. به معنای واقعی کلمه.

بنابراین ، آیا وقت آن است که دست خود را از شیشه شیرینی بیرون بیاورید؟ احتمالاً هنوز نه ، اما ممکن است به زودی.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

شریک مدیریتی Price Benowitz LLP و مدیرعامل BluShark Digital LLC ، یک آژانس بازاریابی دیجیتال که در زمینه SEO و SEM تخصص دارد.

بازاریابی دیجیتال هر روز در حال پیشرفت است. هر کسب و کاری بسته به روندهای فعلی و استراتژی های بازاریابی خاصی که تعیین می کند پیشرفت می کند (یا کاهش می یابد). روندها و استراتژی هایی که در بازاریابی دیجیتال مشاهده می شود به یک جنبه مهم خلاصه می شود: ایجاد محتوا. ایجاد محتوا در بازاریابی دیجیتال بسیار مهم است زیرا مصرف کنندگان را جذب و جذب می کند که منجر به افزایش تجارت می شود.

محتوا می تواند به سادگی ایجاد یک بیانیه باشد. هر چیزی از مشاوره حرفه ای ، مالی ، حقوقی یا فنی گرفته تا ارسال GIF سرگرم کننده را می توان نوعی محتوا در نظر گرفت. ضروری است که مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید زیرا آنها کسانی هستند که محتوای شما را مصرف می کنند و اساساً تجارت شما را زنده می کنند. هر کسب و کاری باید مخاطبان هدف خود ، حوزه (های) تمرکز و نوع محتوای لازم برای تولید را بشناسد. شناسایی این موارد به طور م presenceثر باعث ارتقاء و بهبود حضور آنلاین مشاغل شما می شود.

شناسایی مخاطبان هدف

با ایجاد محتوای برنده و متمایز ، مخاطبان هدف خود را به مشتریان وفادار تبدیل کنید. محتوایی که ایجاد می کنید به شما کمک می کند تا با نیازها و شخصیت های مشتریان هدف خود ارتباط برقرار کنید. تحقیقات و داده های تحلیلی قوی برای اطمینان از همه اطلاعات مورد نیاز برای افزایش ترافیک به کسب و کار شما مورد نیاز است. دستیابی به اطلاعات شخصی مخاطبان مورد نظر (نام ، سن ، جنسیت ، موقعیت جغرافیایی و عنوان شغل) ، همراه با پاسخ به س questionsالات و شناسایی چالش های آنها ، به شما در بهبود محتوای ایجاد شده و تنظیم دقیق برنامه کاری شما کمک می کند.

برای پاسخگویی کافی به مشتریان جدید و فعلی ، تاکتیک های تحقیق مانند مصاحبه با مشتریان گذشته ، انجام نظرسنجی و تجزیه و تحلیل ترافیک دریافتی بسیار مهم است. از Google Analytics برای مشاهده ترافیک سایت خود و تجزیه و تحلیل مخاطبین خود با مشاهده بینش های نمایش داده شده استفاده کنید. داشتن یک دستورالعمل بسیار خاص که اطلاعات کتابداران مانند اطلاعات دموگرافیک کلیدی ، روان شناسی کلیدی (نگرش ها ، آرزوها و سایر معیارهای روانشناختی یک فرد) ، چالش ها و ارتباطات ترجیحی به شما کمک می کند محتوای برجسته ای بی نظیر و معتبر ایجاد کنید. پس از شناسایی مخاطبان مورد نظر خود ، هدف کلی این است که با هر نوع محتوایی که ایجاد می کنید برای هر مصرف کننده ارزش قائل شوید.

بیشتر برای شما
4 گرایش بازاریابی دیجیتال که باید در سال 2021 مشاهده شود
انواع محتوا

از محتوا برای سرگرمی ، آموزش و ترغیب استفاده می شود. کسب و کارها با تمرکز بر محتوایی که ایجاد می کنند ، ظاهر خود را افزایش می دهند و جذب مشتریان جدید می کنند ، بصورت آنلاین دید بهتری پیدا می کنند. هر نوع محتوای تولید شده باید برای هر مصرف کننده ای طنین انداز باشد و منابع زیادی را در اختیار آنها قرار دهد. سطوح بالای تعامل به نوع محتوای تولید شده بستگی دارد.

• وبلاگ ها: وبلاگ ها راهی عالی برای ارائه محتوا و بهینه سازی موتورهای جستجو هستند. با جذب مشتریان بالقوه که به دنبال پاسخ و سایر اطلاعاتی هستند که کسب و کار شما در آن تخصص دارد ، ترافیک ارگانیک را افزایش دهید. با هر وبلاگی ، ایجاد صفحات پیوند در داخل آنها ایده خوبی است تا افراد دیگر بتوانند پست شما را به اشتراک بگذارند. نوشتن وبلاگ یکی از راه های تعامل بیشتر و توسعه روابط قوی با مشتریان است.

• میم ها: میم ها ویدئوها یا تصاویری هستند که دارای زیرنویس های مرتبط هستند. میم ها در این نسل بسیار محبوب شده اند و همیشه در رسانه های اجتماعی در حال انتشار هستند. مردم با جاسازی متن خاصی در کلیپ های ویرایش شده از فیلم ها ، تلویزیون و فیلم ها ، الگوهای رفتاری ایجاد می کنند. میم ها به راحتی می توانند ترافیک ایجاد کنند زیرا راهی سرگرم کننده برای درگیر کردن مردم در رسانه های اجتماعی هستند.

• ویدئوها/وبینارهای زنده: پخش آنلاین یک راه موثر برای افزایش ترافیک برای هر استراتژی بازاریابی دیجیتال است. ویدئوهای زنده و وبینارها به مشاغل این امکان را می دهند تا مخاطبان خود را مطلع کرده ، به صورت مجازی با آنها ارتباط برقرار کرده و به هرگونه س orال یا نگرانی که دارند پاسخ دهند. مشاغل می توانند به راحتی ویدئوی زنده یا وبینار را برای چندین مخاطب آنلاین در چندین سیستم عامل پخش کنند.

محتوا سئو را هدایت می کند

ایجاد محتوا از نظر سئو مانند کره بادام زمینی برای ژله است. محتوا باعث افزایش ترافیک به تجارت شما می شود و به شما کمک می کند تا بصورت آنلاین بیشتر دیده شوید. گنجاندن محتوای ارزشمند در یک صفحه تجاری به صاحبان این فرصت را می دهد تا مشتریان بیشتری را جذب کنند. محتوا به منظور ایجاد آگاهی از نام تجاری و ایجاد مخاطب بیشتر در سراسر اینترنت ایجاد می شود. هر موتور جستجوی روشهای مختلفی برای فهرست بندی و ارائه اطلاعاتی دارد که میزان قرار گرفتن در معرض کسب و کار شما را تعیین می کند. این الگوریتم ها بسته به عبارت جستجوی افراد ، رتبه کسب و کار شما را تعیین می کنند.

ایجاد محتوا از سئو سود می برد زیرا کلمات تولید شده در محتوای مشخص شده کلید واژه هایی را که مصرف کنندگان جستجو می کنند برجسته می کند. این کلمات کلیدی مربوط به تجارت شما هستند زیرا ممکن است رتبه بالاتری در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERPs) ایجاد کند. کلمات کلیدی بیشتر باعث افزایش نرخ کلیک (CTR) می شود که باعث افزایش ترافیک و جذب مشتریان جدید به کسب و کار شما می شود. برای آن مهم است

 

محتوای شما به اندازه کافی قوی باشد تا در جستجوهای جستجوی مربوطه ظاهر شود.

قرار دادن کلمات کلیدی ، لینک های پشتیبان و بازدیدکنندگان وب سایت همه در دنیای SEO بسیار مهم هستند. کمبود محتوا منجر به یافتن کلمات کلیدی ، صفحه ای برای مشاهده مشتریان آینده شما و بهبود SEO شما نخواهد شد. برای ارائه بهترین محتوای ممکن به مشتریان لازم است تا در نهایت بتوانید صفحه کسب و کار خود را به یکی از برترین نتایج موتورهای جستجو هدایت کنید.

شورای آژانس فوربس فقط یک انجمن دعوت کننده برای مدیران در روابط عمومی موفق ، استراتژی رسانه ای ، آژانس های تبلیغاتی و خلاق است. آیا واجد شرایط هستم؟

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

یکی از سخت ترین وظایف بازاریابی ایجاد تبلیغات منحصر به فرد است. خلاقیت برای تصور و ارائه کمپین های برجسته و متمایز محصول یا خدمات به عموم مردم بسیار مهم است. با این حال ، انسانها تمایل دارند کنترل خود را بر روی مجموعه ای از پارامترهای محدود ، اما قابل اعتماد متمرکز کنند که می توانند خلاقانه آنها را برای تولید محتوای بازاریابی برجسته تنظیم کنند. کریس لو و پل یاکوبیان متوجه شده اند که هوش مصنوعی می تواند خلاقیت انسان را افزایش دهد ، به جای آنکه برخی از آن می ترسند. با این درک ، این دو Copy.ai را ایجاد کردند. Copy.ai از مدل هوش مصنوعی OpenAI’s Generated Pre-train Transformer 3 (GPT-3) استفاده می کند تا به بازاریابان کمک کند نسخه تبلیغات منحصر به فرد تری ایجاد کنند.

موسس Copy.ai.
کریس لو ، بنیانگذار Copy.ai. کریس لو

فردریک داسو: تنگنای اصلی ایجاد مواد بازاریابی عمومی چیست؟

کریس لو: در دنیای دیجیتال ، محتوا -> قرار گرفتن در معرض -> فروش. شرکتهای بزرگتر می توانند محتوا را با چنان سرعتی بنویسند و منتشر کنند که بر سئو و سایر کانالها تسلط داشته باشند. برای مشاغل کوچکتر بدون بودجه برای استخدام تیم کپی رایتر و ویرایشگر داخلی ، مالک/بنیانگذار به طور معمول خود محتوا را می نویسند. مگر اینکه کارآفرین نویسنده ای با تجربه باشد ، به طور منسجم گذاشتن ایده ها روی کاغذ بسیار سخت و وقت گیر است.

داسو: چگونه این مشکل را در جامعه کارآفرینان و فرصت بازار بالقوه مرتبط با آن کشف کردید؟

لو: قبل از Copy.ai ، ما یک استارتاپ به نام Taglines.ai راه اندازی کردیم. در آن زمان ، ما نشانه هایی از کارآفرینان را دیدیم که از آن برای طوفان مغزی شعارها و برچسب ها برای تجارت خود استفاده می کردند. هنگامی که مشتریان ما شروع به درخواست نسخه ای طولانی تر کردند ، متوجه شدیم که نیاز باید بسیار زیاد باشد. با این حال ، تنها پس از راه اندازی Copy.ai متوجه شدیم که هر کسب و کار کوچک و استارتاپی با تولید محتوا مشکل بزرگی دارد. حتی کپی رایترهای حرفه ای از ابزارهای ما برای کمک به طوفان مغزی زوایای بازاریابی استفاده می کنند که هرگز در نظر نگرفته اند. ما متوجه شدیم که کمک به این بنیانگذاران برای ایجاد نسخه اولیه نسخه خود با AI به آنها این توانایی را می دهد که به جای نویسنده ویرایشگر شوند. این به آنها امکان می دهد محتوای بسیار بیشتری را سریعتر بسازند زیرا ویرایشگر راحت تر از نویسنده است.

داسو: چه چیزی باعث رشد اقتصاد پرشور می شود ، به ویژه در زمان هایی مانند این با همه گیری؟

لو: ما معتقدیم که همه گیری به مردم کمک کرد تا بفهمند که ممکن است زندگی خود را صرف کار بر روی چیزی معنی دار نکنند. حتی در میان گروه دوستان من ، دوستان شروع به جستجوی ابزارهای دیگر برای ایجاد معیشت خود کرده اند. همانطور که شرکت ها به دنبال خودکارسازی مشاغل بیشتر هستند ، افراد بیشتری به دنبال راه هایی برای تبدیل شدن به رئیس خود هستند. علاوه بر این ، موانع ورود و ابزارهای اقتصادی پرشور بهتر از همیشه است و با سرعت فوق العاده ای بهبود می یابد. Shopify راه اندازی یک فروشگاه تجارت الکترونیکی را آسان می کند. Substack ایجاد یک خبرنامه را آسان می کند. No-code همه را برنامه نویس می کند و افراد بدون تجربه فنی را قادر می سازد تا محصولات دیجیتالی بسازند که برای توسعه کامل نیاز دارند. ترکیبی از این روندها باعث تسریع رشد اقتصاد پرشور می شود.

داسو: کاربران نهایی و تصمیم گیرندگان به ترتیب برای استفاده و خرید Copy.ai چه کسانی هستند؟ چگونه فرایند فروش و استراتژی رفتن به بازار را برای فروش به آنها طراحی کرده اید؟

بیشتر برای شما
سرمایه گذاران میلیون ها را به Einride ، Hwy Haul می ریزند زیرا کامیون های حمل و نقل نیاز به افزایش دارند
نصف شدن بیت کوین: کارشناسان فکر می کنند فقط در صورتی که برای مسافت طولانی «هودلینگ» می کنید باید خرید کنید
برنامه جسورانه بولت برای تغییر تجارت الکترونیکی با جلوه های شبکه در حال کار است
لو: محصول ما در حال حاضر از پایین ، خود سرویس SaaS است. در نتیجه ، مشتریان از طریق کانال های مختلف (معمولاً توییتر) درباره ما می شنوند ، آنها برای یک آزمایش رایگان ثبت نام می کنند و بدون صحبت با ما تغییر حالت می دهند. مشتریان ما بیشتر مشاغل کوچک و کارآفرینان هستند. موسس/مالک معمولاً هم کاربر نهایی است و هم تصمیم گیرنده. استراتژی ما برای رفتن به بازار حول محور ایجاد علاقه داخلی با "ساخت عمومی" در توییتر می چرخد. هدف ما آموزش و الهام بخشیدن به کارآفرینان بیشتر و نشان دادن راهی برای راه اندازی شرکت شخصی خود و راهی برای آینده ای بهتر است.


داسو: چه چیزی باعث شد شما ابتدا متوجه قابلیت هوش مصنوعی OpenAI ، GPT-3 ، در افزایش خلاقیت شوید؟

لو: وقتی GPT-2 بیش از یک سال پیش منتشر شد ، من و بنیانگذارم پل ، ساعت های زیادی را برای آزمایش محدودیت ها با آن گذراندیم. ما دریافتیم که از هر 100 نتیجه 1 به طرز باورنکردنی بسیار شگفت انگیز و خلاق بود ، 1 در 20 قابل اعتماد بود و بقیه نتایج غیر منطقی/بی فایده بودند. با این حال ، ما تشخیص دادیم که این فناوری به سرعت بهبود می یابد و در OpenAI پیگیری می کردیم. هنگامی که GPT-3 منتشر شد ، ما می دانستیم که بلافاصله از نظر تجاری مقرون به صرفه است و توانایی آن در تولید محتوای متنوع بی سابقه است. در نتیجه ، ما بلافاصله برای دسترسی درخواست کردیم و شروع به آزمایش برنامه های مختلف کردیم!

داسو: اکثر مردم تصور می کنند که هوش مصنوعی جایگزین آنها می شود ، به معنای وسیع تر ، شبیه به اتوماسیون. چگونه برای تغییر این دیدگاه محبوب هوش مصنوعی و از بین بردن هو تلاش کرده اید

 

به جای افزایش آنها با Copy.ai؟

لو: ما اعتقاد عمیقی داریم که هوش مصنوعی به جای اینکه جایگزین انسان شود ، به انسان ها قدرت می بخشد. با این حال ، برای اینکه این امر صحت داشته باشد ، هوش مصنوعی باید قدرتمند و مقرون به صرفه باشد. هدف ما این است که به هر فرد کمک کنیم تا از این فناوری قدرتمند برای امرار معاش خود استفاده کند. از جهاتی ، ما درگیر این هستیم که ایده ها را در ذهن مردم بگیریم و آنها را به واقعیت تبدیل کنیم. اگر کسی همیشه می خواسته یک فروشگاه آنلاین راه اندازی کند ، باید آن را در عرض چند روز ، اگر نه چند ساعت ، راه اندازی کند. ما امیدواریم موانع کارآفرینی را کاهش دهیم و به مردم اجازه دهیم از این هوش مصنوعی برای ایجاد و نه جایگزین شدن استفاده کنند.

داسو: چه چیزی باعث شد تا پل یعقوبیان را به عنوان بنیانگذار خود انتخاب کنید؟ او چه چیزی را به میز می آورد که هیچکس در ساخت Copy.ai نمی تواند انجام دهد؟

لو: من و پل در پنج سال گذشته در صندوق ESO با هم کار کرده ایم. ما همچنین در سه سال گذشته با هم سرمایه گذاری کرده ایم. ما هر دو علاقه زیادی به کارآفرینی داریم و پل یکی از خلاق ترین افرادی است که تا به حال ملاقات کرده ام. پل آینده ای را که امیدواریم بیش از یک سال پیش از عرضه GPT-3 حتی قبل از آن ایجاد شود ، دید. او به پیشبرد چشم انداز و استراتژی شرکت ما کمک می کند.

داسو: از سرمایه گذاری در صندوق ESO چه چیزی آموخته اید که به شما در ایجاد Copy.ai کمک کرده است؟

لو: در زمان حضور ما در ESO ، ما خوش شانس بودیم که صدها شرکت را مورد بررسی قرار دادیم و با آنها آشنا شدیم. این به ما بینش فوق العاده ای در مورد مدل ها و استراتژی های مختلف تجاری برای راه اندازی و توسعه شرکت ها داد. زمان ما در ESO به ما کمک کرد تا دیدگاه خود را در مورد مشکلات عظیمی که بشریت با آن روبرو است ارائه دهیم و به ما زمان می دهد تا در مورد آنچه که ما مشتاق آن هستیم فکر کنیم.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

بازاریابی دیجیتال اهمیت خود را همچنان افزایش می دهد. مردم زمان بیشتری را آنلاین صرف می کنند و بودجه بازاریابی همچنان به سمت دیجیتال تغییر می کند. با وجود فرصت های زیاد در بازاریابی دیجیتال ، به راحتی می توان وارد حالت اجرا شد و فقط شروع به انجام آن کرد. با این حال ، سرمایه گذاری روی استراتژی شما یکی از بهترین راه ها برای افزایش بازده سرمایه گذاری دیجیتالی است. یک استراتژی روشن ضایعات را کاهش می دهد ، تمرکز خود را بر تلاش های شما می افزاید و بر آنچه در حال حاضر کار می کند استفاده می کند.

در اینجا نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال محکم وجود دارد:

1. چشم انداز را کاوش کرده و نتایج خود را تجزیه و تحلیل کنید.

یک استراتژی محکم با تجزیه و تحلیل و بررسی شروع می شود. این به شما یک ایده واضح از نقطه شروع و نحوه برخورد با رقبای خود و درک عمیق تری از مشتریان خود می دهد.

• عملکرد خود را تجزیه و تحلیل کنید. با ارزیابی عملکرد خود در سال گذشته شروع کنید. به سراغ تجزیه و تحلیل بروید تا مشخص شود چه چیزی کار کرده است و چرا کار نکرده است.

• رقبای خود را ارزیابی کنید. مدتی را صرف تماشای حضور دیجیتالی رقبا کنید. نکته جالب در مورد بازاریابی دیجیتال این است که به راحتی می توان دید رقبای شما چه کار می کنند زیرا همه آنها عمومی هستند. از ابزارهای تحقیقاتی رقابتی مانند SpyFu برای تجزیه و تحلیل رایگان استراتژی آنها استفاده کنید.

بیشتر برای شما
4 گرایش بازاریابی دیجیتال که باید در سال 2021 مشاهده شود
• مشتریان خود را بشناسید. بینش مخاطبان فیس بوک یک ابزار رایگان فیس بوک است که می توانید از آن برای کشف جزئیات درباره اندازه مخاطبان ، جمعیت شناسی ، رفتارها و علایق خود استفاده کنید. Google Trends یکی دیگر از ابزارهای رایگان برای مشاهده موضوعاتی است که افراد در طول زمان جستجو می کنند و روندهای جستجو را مشاهده می کنند.

2. استراتژی خود را ترسیم کنید.

یک استراتژی واضح بر اساس آنچه می خواهید به آن برسید و چگونه می خواهید به آن برسید بسازید. چارچوب استراتژی GSOT مخفف اهداف ، استراتژی ها ، اهداف و تاکتیک ها است و به شما کمک می کند تا برنامه خود را هماهنگ کنید.

• اهداف همان چیزی هستند که می خواهید در سطح بالایی به آنها برسید. به عنوان مثال ، ممکن است افزایش فروش 5 or یا ایجاد 200 ثبت نام برای یک رویداد باشد.

• استراتژی رویکردی است که شما برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنید. این معمولاً با مراحل قیف بازاریابی تعریف می شود - شما می توانید تمرکز خود را بر آگاهی ، علاقه ، تمایل و عمل متمرکز کنید.

• اهداف اعداد قابل اندازه گیری هستند که به هدف شما پیوند می زنند. به عنوان مثال ، اگر بخواهم امسال فروش را 5 درصد افزایش دهم ، ممکن است هدفم ایجاد 200 مشتری یا رسیدن به 400 نفر باشد.

• تاکتیک ها با اهداف شما هماهنگ هستند. به عنوان مثال ، اگر به 200 نفر نیاز دارم ، ممکن است از یک صفحه فرود با وبینار و رسانه های اجتماعی برای جلب مشتریان جدید احتمالی استفاده کنم.

تعیین یک استراتژی واضح به شما کمک می کند تا تلاش های خود را بر زمینه هایی متمرکز کنید که به احتمال زیاد باعث رشد تجارت می شوند. در بازاریابی دیجیتال ، هیچ کمبودی از آنچه می توانید انجام دهید وجود ندارد. چالش این است که تصمیم بگیرید چه کاری باید انجام دهید.

3. مخاطبان هدف خود را مشخص کنید.

در بازاریابی دیجیتال ، شما این فرصت را دارید که کمپین هایی را با هدف گیری دقیق اجرا کنید. از هدف گذاری سنتی جمعیتی فراتر رفته و تا آنجا که ممکن است خاص باشید. برای خرید مشتری ایده آل خود پرسونای خریدار ایجاد کنید تا واقعاً بفهمند چه کسانی هستند.

4. استراتژی محتوای خود را بسازید.

بر اساس اهداف بازاریابی و مخاطبان موردنظر خود ، یک برنامه محتوا تهیه کنید. با این کار باید موضوعات اصلی یا مجموعه ای از محتوا را که باید در اجرای شما گنجانده شود مشخص کنید.

در اینجا پنج راه برای الهام گرفتن از محتوا آورده شده است:

• به مرحله اول برگردید و به دنبال ایده هایی از رقابت و تجزیه و تحلیل مشتری خود باشید.

برای مشاهده س questionsالاتی که مردم در موتورهای جستجو می پرسند ، Answer the Public را بررسی کنید.

• هشتگ ها را در اینستاگرام جستجو کنید تا ببینید چه چیزی پرطرفدار است. اینستاگرام بسیار بصری است ، بنابراین منبع خوبی از محتوای الهام بخش است.

• به پیشنهادات جستجوی Google نگاه کنید. این نشان می دهد که افراد در رابطه با دسته شما در جستجوی چه چیزی هستند.

• Pinterest را که مملو از محتوای ویروسی ، بصری و بسیار مشترک است ، کاوش کنید.

5. کانال ها و تاکتیک های خود را انتخاب کنید.

پس از اطلاع از محتوایی که برای مخاطبان شما صدق می کند ، کانالهایی را انتخاب کنید که به احتمال زیاد بهترین نتایج را به شما می دهند.

تمام کانال ها ، ابزارها و تاکتیک های دیجیتالی بالقوه ای را که می توانید استفاده کنید در نظر بگیرید. سپس بر اساس استراتژی ای که در مرحله دوم ایجاد کرده اید اولویت بندی کنید. به این فکر کنید که هر کانال چگونه به تحقق هدف و هدف شما کمک می کند.

6. شاخص ها و معیارهای کلیدی عملکرد را تعیین کنید.

اغلب ، مشاغل شروع به اجرا می کنند اما برای پاسخ به این سوال که آیا واقعاً به نتیجه می رسند ، تلاش می کنند. هر فعالیتی که در آن سرمایه گذاری می کنید باید KPI مشخصی داشته باشد که معیار موفقیت شما است. در مرحله بعد ، معیارها را تعیین کنید. معیار شما چیزی است که می خواهید به آن برسید. به عنوان مثال ، با بازاریابی ایمیلی ، KPI من می تواند نرخ باز شدن ایمیل من باشد و معیارم می تواند به 25 or یا بهتر برسد.

7. با بهترین شیوه ها اجرا کنید.

اغلب شیطان در جزئیات است. اگر مراحل اجرایی را از دست بدهید ، ممکن است متوجه شوید که به نتایج مورد انتظار خود نمی رسید. مدتی وقت بگذارید تا مطمئن شوید که از بهترین شیوه ها استفاده می کنید. بازاریابی دیجیتال به طور مکرر تغییر می کند ، و چیزی که سال گذشته روی آن کار شده است ممکن است نیاز به تغییراتی برای کار در حال حاضر داشته باشد. به خاطر داشته باشید که بهتر است چند کار را به خوبی انجام دهید تا کارهای دیگر

 

ضعیف است

8. تجزیه و تحلیل و تنظیم کنید.

یکی از مواردی که بازاریابی دیجیتال را بسیار قدرتمند می کند ، قابلیت چرخش و تنظیم است. شما مجبور نیستید یک برنامه مشخص ایجاد کنید و به آن پایبند باشید. برای مثال ، اگر آگهی نتیجه ای نمی دهد ، آن را موقتاً متوقف کرده و خلاقیت جدیدی را امتحان کنید. اگر وب سایت شما بازدیدکنندگان را تبدیل نمی کند ، یک تست مقایسه A/B را با فراخوان های مختلف اجرا کنید. به عنوان مثال ، می توانید فراخوان "بیشتر بیاموزید" را در برابر "ثبت نام کن" آزمایش کنید تا ببینید عملکرد بهتری دارد.

  • پیمان حسینی