اخبار دیجیتال مارکتینگ

در این بلاگ میخواهم آموزش ها و اخبارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ را به اشتراک بزارم

اخبار دیجیتال مارکتینگ

در این بلاگ میخواهم آموزش ها و اخبارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ را به اشتراک بزارم

من سعی میکنم اندوخته های خودم را به همراه مقالاتی که میخوانم در حوزه دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی اینترنتی و بازاریابی آنلاین و کسب درآمد از اینترنتی و کسب و کار اینترنتی در اختیار شما عزیزان قرار دهم

۱۹ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بازاریابی آنلاین قابل اندازه گیری است.

این احتمالاً تنها رایج ترین ادعایی است که همه درباره دیجیتال مارکتینگ می شنوند ، و من نمی توانم تعداد دفعاتی را ببینم که سخنرانان کنفرانس راجع به آن صحبت کرده اند (البته ، من خودم هم این کار را کرده ام).

منظورم این است که به آن دایناسورهای آفلاین نگاه کنید ، بحث ادامه دارد. همه آنها می دانند که نیمی از هزینه هایشان به هدر می رود - آنها فقط نمی دانند کدام نیمی است.

شاید شوخی با ما بازاریابان دیجیتال باشد ، که تنها 41 درصد از کل تبلیغات جهانی را در سال 2017 پس از سالها رشد قوی به دست آورده ایم.

متأسفانه ، در حالی که در حال جستجوی مدل های اسناد و ردیابی بین دستگاه ها بودیم ، به طور تصادفی یک سوگیری شناختی مشترک انسانی را ایجاد کردیم که ما را در مقادیر ناچیز نگه داشت ، سطل های پول را روی میز گذاشت و تأثیر و دسترسی ما به C را به طور اساسی کاهش داد. -سایت

و بدتر این است که ما خودمان را متقاعد کرده ایم که این بخش مهمی از چیزی است که بازاریابی دیجیتال را عالی می کند. ساده ترین راه برای مشاهده این امر این است که بدانیم ، برای اکثر ما ، من بسیار شک دارم که اگر تمام توانایی اندازه گیری ما را حذف کنید ، سرمایه گذاری دیجیتال مارکتینگ خود را به هیچ وجه کاهش نمی دهیم.

در حقیقت ، البته ، ما به هیچ وجه به اندازه گیری تمام مزایای اکثر کارهایی که انجام می دهیم ، نزدیک نیست. ما مطمئناً آخرین کلیک ها را ردیابی می کنیم و در ردیابی هر گونه کلیک در مسیر تبدیل در همان دستگاه بد نیستیم ، اما عموماً از ضبط آن مضطرب هستیم:

هر اتفاقی که در دستگاه دیگری رخ می دهد
تأثیرات آگاهی از نام تجاری که منجر به بهبودهای بعدی در نرخ تبدیل ، میانگین ارزش سفارش یا ارزش مادام العمر می شود
مزایای نمایان بودن یا نمایشهایی که روی آنها کلیک نشده است
به طور کلی میل به نام تجاری
سوگیری شناختی که ما را به بیراهه می کشاند
همه اینها بدان معناست که بازدهی که ما گزارش می دهیم ، مستقیم ترین بازده است. این باید خوب باشد - این فقط یک ارزش واقعی است ("این فعالیت حداقل این مقدار ارزش را برای نام تجاری ایجاد کرده است") - اما تعصب شناختی "لنگر انداختن" به این معنی است که با ذهن ما و ذهن مشتریان ما درگیر می شود. لنگر انداختن فرایندی است که به موجب آن ما بر روی اولین عددی که می شنویم متمرکز می شویم و متعاقباً ناشناخته ها را بیشتر از آنچه که باید به عدد لنگر نزدیک می کنیم. آزمایشات مشهور نشان داده است که حتی نشان دادن یک عدد کاملاً تصادفی به افراد می تواند برآوردهای بعدی آنها را بالا یا پایین بکشد.

بنابراین حتی اگر ارزش واقعی فعالیت ما 10 برابر مقدار اندازه گیری شده باشد ، ما برآورد مقدار واقعی را بسیار نزدیک به بتن واحد و عدد دقیقی که در طول مسیر شنیده ایم ، گیر نخواهیم داشت.

این امر منجر به این می شود که مقدار اندازه گیری شده به عنوان سقف ارزش واقعی در نظر گرفته شود. سوگیری های دیگر مانند ابتکاری در دسترس بودن (که منجر به این می شود که احتمال مواردی که به خاطر سپردن آنها آسان است را بیش از حد نشان دهیم) به این معنی است که ما تمایل داریم به روش های واضح در نظر بگیریم که اندازه گیری ارزش مستقیم می تواند مبالغه آمیز باشد و به یک طرف واگذار کنیم. تمام ارزش اضافی اندازه گیری نشده

این اشتباه واقعاً بزرگ شد زیرا خوشبختانه/متأسفانه ، بازده اندازه گیری شده در دیجیتال اغلب برای توجیه حداقل سطح معقول فعالیت کافی بوده است. اگر چنین نبود (فکر کنید تعداد بسیار ناچیزی از افرادی که تابلو تبلیغاتی را می بینند و بلافاصله در هفته بعد ماشین می خرند ، در حالی که قصد انجام این کار را نداشتند) ، مجبور می شدیم در مورد دیگران بیشتر صحبت کنیم. فواید. اما ما نبودیم بنابراین ما با تنبلی در مورد ارزش اندازه گیری شده و در مورد اندازه گیری به عنوان یک مزیت و متمایز کننده صحبت کردیم.

تهدیدهای تکیه بر اندازه گیری دقیق
ما نه تنها کل اعتبار (به عنوان مثال پول نقد) را روی میز می گذاریم ، بلکه منجر به تهدیدهای اندازه گیری به عنوان تهدیدهای وجودی برای کل فعالیت های بازاریابی دیجیتال می شود. ما می دانیم که تهدیدهای فزاینده ای برای اندازه گیری دقیق وجود دارد ، از جمله تغییرات نظارتی ، تکنولوژیکی و رفتار کاربر:

GDPR و سایر مقررات حریم خصوصی کارهایی را که ما مجاز به انجام آن هستیم ، محدود می کند (و با پیشرفت سیستم عامل ها ، آنچه را که می توانیم انجام دهیم)
ویژگی های حریم خصوصی در محصولات بیشتری گنجانده شده است ، توسط مصرف کنندگان باهوش اضافه شده یا به سادگی بیشتر به طور پیش فرض فعال می شوند ، حتی بزرگترین شرکت جهان حریم خصوصی را به عنوان تمایز اصلی اعلام می کند.
کاربران همچنان میزان تحقیق و خرید خود را در چندین دستگاه افزایش می دهند
در مقایسه با اوایل ظهور گوگل ، فقدان داده های تجزیه و تحلیل در سطح کلمات کلیدی و افزایش (ارائه نشده) به این معنی است که ما از جزئیات بسیار کمتری نسبت به زمانی که روایت اندازه گیری قابل نوشتن بود استفاده می کردیم.
حال ، تصور کنید که ترکیب این روندها به این معنی است که شما 100٪ تجزیه و تحلیل و داده های خود را از دست داده اید. آیا این بدان معناست که هدایتان متوقف شده است؟ آیا بلافاصله وب سایت خود را خاموش می کنید؟ بازاریابی را متوقف کنید؟

من پیشنهاد می کنم که پاسخ همه اینها "نه" است. بازاریابی دیجیتال ارزش زیادی فراتر از توانایی ردیابی تعاملات خاص دارد.

بدیهی است که ما دیدگاه های قابل اندازه گیری خود را به صفر نمی بینیم ، اما به دلایلی که در بالا اشاره کردم ، ارزش این را دارد که به همه راه هایی که فعالیت های ما ارزش افزوده می دهد ، چگونگی بروز این ارزش و راه هایی برای اثبات آن فکر کنیم.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

گوگل ، بینگ و سایر موتورهای جستجو انقلابی در نحوه یادگیری ، نحوه همکاری ، نحوه خرید و تعامل ما در جوامع محلی ایجاد کرده اند. امروزه گوگل به تنهایی ماهانه بیش از 100 میلیارد جستجو در سراسر جهان انجام می دهد. از آن جستجوها ،

ماهانه 4 میلیارد پرس و جو رومیزی در ایالات متحده دارای اهداف محلی است.
بیش از 50 درصد از درخواست های تلفن همراه دارای هدف محلی هستند.
تقریباً 15-20 درصد از کل جستجوها تلفن همراه هستند.
با استفاده از این اعداد ، می توانیم استنباط کنیم که تقریباً هفت میلیارد جستجوی محلی منحصر به فرد در گوگل در ایالات متحده انجام می شود.

گوگل ، یاهو! و بینگ همگی در حال بازگشت نتایج محلی هستند که صفحات زرد چاپ سنتی را به چالش کشیده و در بسیاری از زمینه ها از آنها به عنوان روش ترجیحی برای کشف مشاغل محلی و اطلاعات محلی استفاده کرده اند. از 9 مارس 2009 ، گوگل شروع به نمایش نتایج محلی برای پرسش های عمومی کرد ، بدین معنا که کاربران اینترنت دیگر نیازی به درج هیچ شهر یا عبارات جغرافیایی در جستجوی خود ندارند تا نتایج محلی آنها نشان داده شود.

علاوه بر این ، جستجوی تلفن همراه کاملاً در حال انفجار است. جستجوهای تلفن همراه در درجه اول نتایج خود را از موتورهای جستجوی محلی می گیرند.

این برای تجارت شما به چه معناست: پتانسیل جذب مشتریان جدید از طریق جستجوی محلی بسیار زیاد است.

بسته به مدل کسب و کار ، بودجه بازاریابی و منابع شما ، جستجوی محلی ممکن است برای کسب و کار شما مطابقت داشته باشد - یا برعکس ، سایر اشکال بازاریابی ممکن است برای شما هوشمندتر باشد. برای تعیین بهترین کانال های بازاریابی ممکن برای کسب و کار منحصر به فرد خود ، هر سه مقاله را در بخش "ادامه یادگیری" زیر مشاهده و مطالعه کنید.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

این ورودی بازاریابی اینترنتی توسط یکی از اعضای انجمن ما ارسال شده است. نظرات نویسنده کاملاً خود اوست (به استثنای موارد غیرمحتمل هیپنوتیزم) و ممکن است منعکس کننده نظرات موز نباشد.

من می خواهم 10 درس را به اشتراک بگذارم که ای کاش زمانی که من در زمینه SEO و بهینه سازی نرخ تبدیل شروع کردم ، کسی به من یاد داده بود.

من به تازگی 10 سال را در بازاریابی دیجیتال جشن گرفتم و این راهی است که من به جامعه می دهم. همچنین از مشاوران بازاریابی دیگرم که حکایت های تصویری را برای این مقاله به اشتراک گذاشتند ، تشکر می کنم.

شماره 10: جزئیات و فناوری تغییر می کند ، اما اصول ثابت می مانند
هنگامی که من شروع به انجام SEO کردم ، شما در مورد اهمیت محتوا یا پیوندها با افراد بحث می کردید. حدس بزن چی شده؟ آنها هر دو هنوز عناصر کلیدی یک استراتژی SEO خوب هستند.

بری شوارتز و گاب گلدنبرگ در SMX Israel - عکس از RJStreets.com گرفته شده است

یکی از افرادی که این امر را مثال می زند ، بری شوارتز (در بالا ، راست ؛ عکس از خیابان های اورشلیم واقعی) از میزگرد موتور جستجو و شهرت توسعه وب Rustybrick است.

قبل از اینکه دیگران تشخیص دهند که فروشگاه های برنامه اساساً موتورهای جستجوی جدیدی هستند ، او قبلاً بهینه سازی فروشگاه برنامه را انجام می داد ، یکی از تجربیات بسیاری که او با دیگران به اشتراک گذاشت.

بسیار خوب ، بنابراین استفاده از رسانه های اجتماعی از انجمن ها به گروه های فیس بوک تغییر کرده است. MySpace برتری خود را از دست داد. اینستاگرام و Pinterest 10 سال پیش وجود نداشتند. اما حدس بزنید در گروه های فیس بوک ، اینستاگرام و Pinterest باید چه کار کنید؟ محتوای منحصر به فرد ارزشمندی را ارائه دهید و سایر کاربران را مجبور به صحبت در مورد آن و پیوند دادن به آن کنید.

بنابراین دریغ نکنید که از کتابهای قدیمی که در مورد Myspace یا پست مستقیم به شما می گویند ، درس بگیرید. فقط به این فکر کنید که چگونه می توانید این اصول را با فناوری امروز به کار بگیرید.

شماره 9: روابط کلیدی هستند و نیاز به مراقبت مداوم دارند
دانکن موریس و ویل کریچلو از Distilled برخی از دوستانه ترین اعضای جامعه موز بودند که در اوایل فعالیتم در این صنعت با آنها ارتباط برقرار کردم. آنها در اولین کنفرانس من ، SMX West ، به گرمی از من استقبال کردند. آنها نگران بودند که در طول شبکه کسی را نشناسم ، آنها به سرعت این نگرانی را برطرف کردند.

دوستان در این صنعت بسیار حساب می کنند.

آنها با کیفیت عالی به من اشاره کرده اند ، و با یک معرفی گرم برای راه اندازی. آنها مطالب من ، ایده های تاکتیکی منحصر به فرد را که هیچ جا در مورد آنها وبلاگ نیست ، به اشتراک گذاشته اند و به سادگی از جهات مختلف برای من بسیار خوب بوده اند.

من تنها کسی نیستم که چنین احساسی دارد.

"من برخی از نزدیکترین دوستان صنعتی خود را در کنفرانس ها پیدا کرده ام و خوش شانس هستیم که افراد صنعت ما مایل به کمک به دیگران هستند. هر زمان که سوالی در مورد بازاریابی دارم ، همیشه کسی را می توانم پیدا کنم که از طریق اسکایپ ، ایمیل ، WhatsApp ، فیس بوک یا LinkedIn بپرسد و بتواند بر اساس تجربیات خود بینش را به اشتراک بگذارد. "

دوستان من در Shout معتقدند این بخش مهمی از تلاش های آنها در رسانه های اجتماعی است:

"به اشتراک گذاشتن محتوای افراد در شبکه شما می تواند کمک بزرگی در توسعه و حفظ روابط با افراد تأثیرگذار و چشم اندازها باشد."

برعکس ، بسیاری از روابطی که من ایجاد کردم با گذشت زمان پژمرده شد. وقتی برای برقراری مجدد رابطه با دیگران تماس گرفتم ، تعداد قابل توجهی از مردم از برقراری مجدد ارتباط خودداری کردند. روابط دیگر از بین رفت زیرا من آنقدر از رابطه غفلت کرده بودم که کاملاً فراموش کرده بودم که افراد زیادی چه کسانی هستند.

این بزرگترین اشتباهی است که من مرتکب شده ام.

شماره 8: یک کار را همزمان انجام دهید و در شکست های اولیه قبلی استقامت کنید
هر زمان که سعی کردم چندین کسب و کار را اداره کنم ، نتایج همیشه متوسط ​​بوده است. تلاش های مکرر من در بازاریابی وابسته به اعداد درآمد ناچیز منجر شده است. مشاغل اصلی من همیشه مشاوره بوده است ، بنابراین بازاریابی وابسته چیزی نبود که بتوانم روی آن تمرکز کنم.

آریک لیبرمن ، مدیرعامل Pagewiz می گوید: "تمرکز بر یک چیز در یک زمان ، شانس شما را برای دستیابی به پیشرفت های چشمگیر افزایش می دهد." "تصمیم برای توسعه Pagewiz به عنوان یک استارت آپ با بودجه خود ما را به موارد خاصی محدود کرد ، اما در مورد مزایای رقابتی ما نیز به ما آموخت. به جای اینکه بودجه بازاریابی خود را در چندین طرح محدود کنیم ، ما به سادگی بر روی بهینه سازی صفحه فرود تمرکز کردیم. تمرکز به ما این امکان را می دهد تا در یک بازار بسیار رقابتی به سرعت به هزینه کم برای هر خرید دست پیدا کنیم. "

در اینجا چیزی است که من را مجبور به شروع پروژه های نیمه کاره کرد و چگونه در نهایت بر عادت بد غلبه کردم:

من وبلاگ بازاریابی وابسته را خوانده بودم که در آن آنها موفقیت خود را با جزئیات تاکتیکی و آبدار توصیف کردند. من رفتم تا ببینم چه کاری می توانم به طور مشابه انجام دهم. سپس من کمی تحقیق می کنم ، یک منبع ترافیک (معمولاً جستجوی ارگانیک) پیدا می کنم و شروع می کنم.
این امر در خارج از بازاریابی وابسته نیز صادق است. من درباره موفقیت کسی در حمل و نقل قطعی خواندم و فکر کردم ، "من نیز از کجا می توانم محصولات را تهیه کنم؟"
امروزه من دو کار را انجام می دهم:

از وبلاگ هایی که روش های کسب درآمد آنلاین را معرفی می کنند ، اجتناب کنید.
اگر انگیزه لازم برای راه اندازی یک سایت جدید ، کمپین و غیره را پیدا کنم ، ابتدا از خودم می پرسم که "آیا متعهد می شوم که حداقل شش ماه این کار را بهبود بخشیده و آزمایش کنم؟" اگر پاسخ این است که من به راحتی تسلیم می شوم ، پس ارزش پیگیری ندارد.
این امر در مورد مشتریان نیز صادق است - اگر آنها ج

متعهد به حداقل شش ماه نیست ، شروع کار چیست؟

SEO جردن کاستلر رویکرد جالبی دارد که به او کمک می کند تمرکز خود را حفظ کند:

"یک کار را همزمان انجام دهید ، و پشتکار در شکستهای اولیه واقعاً به خانه برسد. یکی از بزرگترین عوامل سقوط نمایندگی سابق من شکسته شدن بود ، تمرکز نداشت. با فرصتهای زیادی که در اختیار ما قرار داشت ، ما سعی کردیم همه آنها را انجام دهیم اما همه ما زیر سطح انجام می شد. اگر ما تمرکز می کردیم ، در حوزه تمرکز خود موفق می شدیم. "
شماره 7: هیچ کانال بازاریابی مناسب برای همه وجود ندارد
هر کانال ویژگی های منحصر به فردی دارد که آن را برای اهداف مختلف مناسب می کند. نکته این است که به سادگی به اهداف خود نگاه کنید و به عقب عمل کنید تا ببینید کدام کانال (ها) برای دستیابی به آنها بهتر است.

علاوه بر مزایا و معایب منحصر به فرد ، هر کانال دارای نقاط ضعف و مزایای خاص خود است. به عنوان مثال ، معرفی برگه های جداگانه Gmail برای تبلیغات اجتماعی و تبلیغات ، ارزش لیست ایمیل ها را بسیار تحت تأثیر قرار داد. این یک مزاحمت بسیار بزرگ است

نوع دیگر عجیب و غریب ، حفره کانال است. روزنه هایی در کانال های بازاریابی وجود دارد ، دیروز وجود داشت و به طور نامحدود وجود خواهد داشت.

gab-hamlet.jpg عضو انجمن Moz Hamlet Batista در زمینه بازاریابی وابسته بسیار رقابتی بسیار موفق است.
دلسوزی برای این عجایب فایده ای ندارد. به شرطی که به دیگران آسیب نرسانید ، معمولاً استفاده از آنها قانونی است - و در شرایط مناسب می تواند کاملاً اخلاقی باشد.

شماره 6: بازدهی در خواندن پست ها و مقالات وبلاگ کاهش می یابد
اگر منبع اصلی یادگیری شما پست های وبلاگ ، پادکست ها و موارد مشابه است ، بیش از آنچه نیاز دارید مرور می کنید و یادگیری مطالب جدید را از دست می دهید.

شما به محتوایی ساختارمند و جامع نیاز دارید تا در زمینه هایی که محتوای مربوط به بازاریابی نمی تواند به شما کمک کند ، به شما کمک کند.

اینجاست که خواندن کتاب ، شرکت در کنفرانس ها و شبکه سازی واقعا ارزشمند است. رویکرد دیگر اگر ترجیح می دهید در وبلاگ ها بمانید این است که چیزهای خوب را برای خودتان انتخاب کنید ، همانطور که بانی استفانیک از بازاریابی اینترنتی نینجا می گوید:

"شما می توانید از یک رسانه رسانه ای اجتماعی به عنوان دروازه ای برای یافتن موضوعات ، نویسندگان و خواندن عمیق مطالب استفاده کنید. من در گذشته از توییتر و در حال حاضر از فیس بوک برای ایجاد یک فید انتخابی عالی استفاده کردم. من یک لیست فالوئر از افراد معتبر تهیه کردم و به طور مداوم فید را انتخاب می کردم - هر کسی را که چیز مفید یا جالبی به اشتراک نمی گذارد از بین می برم. پس از مدتی تکان خوردن ، فیدهای من در حال حاضر پخش جریانی خوبی هستند که تنها مربوط ترین وبلاگ ها و مقاله های جالب را که توسط متخصصان موضوعی که من آنها را می شناسم ، می شناسم ، اعتماد می کنم و محتوایی را فقط برای تبلیغات به اشتراک نمی گذارند ، به من نشان می دهد. شما تعجب خواهید کرد که چگونه بسیاری از افراد باهوش کتابهای خودنویس و سایر مطالب عمیق عالی را که در رادار است نوشته اند! "
شماره 5: سیستم ها کلید نظم و تکرارپذیری هستند
در اینجا برخی از س questionsالات مطرح شده است که در شرایط واقعی برای من و دیگران در غیاب سیستم ها مطرح شده است. آنها ارزش ایجاد سیستم هایی را که دستورالعمل های گام به گام برای دستیابی به نتایج خاص هستند ، با معیارهای مشخص و سلسله مراتب برای پاسخگویی ، در یک بازه زمانی مشخص به شما نشان می دهند.

آیا برای عملکرد موفق این کسب و کار ضروری هستید؟
چرا از ابتدا یک پیشنهاد جدید می نویسید؟ از نو؟
چرا آن کارمند جدید خدمات را آنطور که شما در نظر داشتید انجام نداد؟ آیا رزومه کاری وی پنج سال سابقه دقیق انجام این کار را فهرست نکرده است؟
چگونه احساس می کنید که مشتریان خود را رها کرده و در پوسته عقب نشینی کرده اید؟
موارد فوق برخی از علائم غم انگیز و تأسف بار یک کسب و کار در بحران خلاء سیستم است.

بدون سیستم ، هیچ نتیجه معیاری برای تعریف موفقیت یا شکست وجود ندارد.

بنابراین ، نحوه انجام هر کاری را طوری ثبت کنید که انگار در حال نوشتن یک پست وبلاگ چگونه هستید. معیارهای اصلی را وارد کنید ، چه کسی مسئول اجرای این فرایند است ، چه کسی آنها را پاسخگو می داند ، و مدت زمان لازم برای تکمیل کار.

شماره 4: یک متخصص یا مدیر کانال باورنکردنی لزوماً یک موسس آژانس باورنکردنی نخواهد بود
این افسانه وجود دارد که اگر یک متخصص کانال بتواند ترافیک زیادی را به یک سایت برساند ، به همین راحتی می تواند سایت یا نمایندگی خود را راه اندازی کند. در حالی که این افسانه حقوق متخصصان را افزایش می دهد ، با واقعیت ارتباطی ندارد.

در واقع ، موسس آژانس بسیار بیشتر از کار متخصص انجام می دهد. م founderسس آژانس CRO ممکن است این کار را برای خود و مشتریان انجام دهد ، اما به احتمال زیاد شبکه ، منابع انسانی ، جبران خسارت ، حسابداری ، حقوقی ، بازاریابی و فروش ، تعمیر و نگهداری ساختمان و تجهیزات و غیره را نیز انجام می دهد.

مت آنتونینو ، متخصص سئو از Stack Digital می گوید: درک کنید که مهارت های تجاری مهمتر از مهارت های فنی هستند و تأثیر بیشتری در موفقیت یک شرکت دارند.

"وقتی عکاس بودم ، اغلب در مورد اینکه تجارت بهتر چیست بحث می کنم: کسی که در عکاسی شگفت انگیز است اما در تجارت متوسط ​​است ، یا کسی که در تجارت فوق العاده است اما یک عکاس معمولی است. در طول این سالها من رفت و آمد مردم را تماشا کردم. بدون شکست ، عکاسان بزرگ که کسب و کار را درک نمی کردند ، از بین می روند ، زیرا تا حد زیادی توسط تجار فوق العاده ای که روند خود را به درستی انجام داده اند ، برتری دارند.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

ورودی YouMoz توسط یکی از اعضای انجمن ما ارسال شده است. نظرات نویسنده کاملاً خود اوست (به استثنای موارد غیرمحتمل هیپنوتیزم) و ممکن است منعکس کننده نظرات موز نباشد.

من می خواهم 10 درس را به اشتراک بگذارم که ای کاش زمانی که من در زمینه SEO و بهینه سازی نرخ تبدیل شروع کردم ، کسی به من یاد داده بود.

من به تازگی 10 سال را در دیجیتال مارکتینگ جشن گرفتم و این راهی است که من به جامعه می دهم. همچنین از مشاوران بازاریابی دیگرم که حکایت های تصویری را برای این مقاله به اشتراک گذاشتند ، تشکر می کنم.

شماره 10: جزئیات و فناوری تغییر می کند ، اما اصول ثابت می مانند
هنگامی که من شروع به انجام SEO کردم ، شما در مورد اهمیت محتوا یا پیوندها با افراد بحث می کردید. حدس بزن چی شده؟ آنها هر دو هنوز عناصر کلیدی یک استراتژی SEO خوب هستند.

بری شوارتز و گاب گلدنبرگ در SMX Israel - عکس از RJStreets.com گرفته شده است

یکی از افرادی که این امر را مثال می زند ، بری شوارتز (در بالا ، راست ؛ عکس از خیابان های اورشلیم واقعی) از میزگرد موتور جستجو و شهرت توسعه وب Rustybrick است.

قبل از اینکه دیگران تشخیص دهند که فروشگاه های برنامه اساساً موتورهای جستجوی جدیدی هستند ، او قبلاً بهینه سازی فروشگاه برنامه را انجام می داد ، یکی از تجربیات بسیاری که او با دیگران به اشتراک گذاشت.

بسیار خوب ، بنابراین استفاده از رسانه های اجتماعی از انجمن ها به گروه های فیس بوک تغییر کرده است. MySpace برتری خود را از دست داد. اینستاگرام و Pinterest 10 سال پیش وجود نداشتند. اما حدس بزنید در گروه های فیس بوک ، اینستاگرام و Pinterest باید چه کار کنید؟ محتوای منحصر به فرد ارزشمندی را ارائه دهید و سایر کاربران را مجبور به صحبت در مورد آن و پیوند دادن به آن کنید.

بنابراین دریغ نکنید که از کتابهای قدیمی که در مورد Myspace یا پست مستقیم به شما می گویند ، درس بگیرید. فقط به این فکر کنید که چگونه می توانید این اصول را با فناوری امروز به کار بگیرید.

شماره 9: روابط کلیدی هستند و نیاز به مراقبت مداوم دارند
دانکن موریس و ویل کریچلو از Distilled برخی از دوستانه ترین اعضای جامعه موز بودند که در اوایل فعالیتم در این صنعت با آنها ارتباط برقرار کردم. آنها در اولین کنفرانس من ، SMX West ، به گرمی از من استقبال کردند. آنها نگران بودند که در طول شبکه کسی را نشناسم ، آنها به سرعت این نگرانی را برطرف کردند.

دوستان در این صنعت بسیار حساب می کنند.

آنها با کیفیت عالی به من اشاره کرده اند ، و با یک معرفی گرم برای راه اندازی. آنها مطالب من ، ایده های تاکتیکی منحصر به فرد را که هیچ جا در مورد آنها وبلاگ نیست ، به اشتراک گذاشته اند و به سادگی از جهات مختلف برای من بسیار خوب بوده اند.

من تنها کسی نیستم که چنین احساسی دارد.

"من برخی از نزدیکترین دوستان صنعتی خود را در کنفرانس ها پیدا کرده ام و خوش شانس هستیم که افراد صنعت ما مایل به کمک به دیگران هستند. هر زمان که سوالی در مورد دیجیتال مارکتینگ دارم ، همیشه کسی را می توانم پیدا کنم که از طریق اسکایپ ، ایمیل ، WhatsApp ، فیس بوک یا LinkedIn بپرسد و بتواند بر اساس تجربیات خود بینش را به اشتراک بگذارد. "

دوستان من در Shout معتقدند این بخش مهمی از تلاش های آنها در رسانه های اجتماعی است:

"به اشتراک گذاشتن محتوای افراد در شبکه شما می تواند کمک بزرگی در توسعه و حفظ روابط با افراد تأثیرگذار و چشم اندازها باشد."

برعکس ، بسیاری از روابطی که من ایجاد کردم با گذشت زمان پژمرده شد. وقتی برای برقراری مجدد رابطه با دیگران تماس گرفتم ، تعداد قابل توجهی از مردم از برقراری مجدد ارتباط خودداری کردند. روابط دیگر از بین رفت زیرا من آنقدر از رابطه غفلت کرده بودم که کاملاً فراموش کرده بودم که افراد زیادی چه کسانی هستند.

این بزرگترین اشتباهی است که من مرتکب شده ام.

شماره 8: یک کار را همزمان انجام دهید و در شکست های اولیه قبلی استقامت کنید
هر زمان که سعی کردم چندین کسب و کار را اداره کنم ، نتایج همیشه متوسط ​​بوده است. تلاش های مکرر من در بازاریابی اینترنتی وابسته به اعداد درآمد ناچیز منجر شده است. مشاغل اصلی من همیشه مشاوره بوده است ، بنابراین بازاریابی اینترنتی وابسته چیزی نبود که بتوانم روی آن تمرکز کنم.

آریک لیبرمن ، مدیرعامل Pagewiz می گوید: "تمرکز بر یک چیز در یک زمان ، شانس شما را برای دستیابی به پیشرفت های چشمگیر افزایش می دهد." "تصمیم برای توسعه Pagewiz به عنوان یک استارت آپ با بودجه خود ما را به موارد خاصی محدود کرد ، اما در مورد مزایای رقابتی ما نیز به ما آموخت. به جای اینکه بودجه بازاریابی آنلاین خود را در چندین طرح محدود کنیم ، ما به سادگی بر روی بهینه سازی صفحه فرود تمرکز کردیم. تمرکز به ما این امکان را می دهد تا در یک بازار بسیار رقابتی به سرعت به هزینه کم برای هر خرید دست پیدا کنیم. "

در اینجا چیزی است که من را مجبور به شروع پروژه های نیمه کاره کرد و چگونه در نهایت بر عادت بد غلبه کردم:

من وبلاگ بازاریابی آنلاین وابسته را خوانده بودم که در آن آنها موفقیت خود را با جزئیات تاکتیکی و آبدار توصیف کردند. من رفتم تا ببینم چه کاری می توانم به طور مشابه انجام دهم. سپس من کمی تحقیق می کنم ، یک منبع ترافیک (معمولاً جستجوی ارگانیک) پیدا می کنم و شروع می کنم.
این امر در خارج از بازاریابی اینترنتی وابسته نیز صادق است. من درباره موفقیت کسی در حمل و نقل قطعی خواندم و فکر کردم ، "من نیز از کجا می توانم محصولات را تهیه کنم؟"
امروزه من دو کار را انجام می دهم:

از وبلاگ هایی که روش های کسب درآمد آنلاین را معرفی می کنند ، اجتناب کنید.
اگر انگیزه لازم برای راه اندازی یک سایت جدید ، کمپین و غیره را پیدا کنم ، ابتدا از خودم می پرسم که "آیا متعهد می شوم که حداقل شش ماه این کار را بهبود بخشیده و آزمایش کنم؟" اگر پاسخ این است که من به راحتی تسلیم می شوم ، پس ارزش پیگیری ندارد.
این امر در مورد مشتریان نیز صادق است - اگر آنها نتوانند

متعهد به حداقل شش ماه ، نقطه شروع چیست؟

SEO جردن کاستلر رویکرد جالبی دارد که به او کمک می کند تمرکز خود را حفظ کند:

"یک کار را همزمان انجام دهید ، و پشتکار در شکستهای اولیه واقعاً به خانه برسد. یکی از بزرگترین عوامل سقوط نمایندگی سابق من شکسته شدن بود ، تمرکز نداشت. با فرصتهای زیادی که در اختیار ما قرار داشت ، ما سعی کردیم همه آنها را انجام دهیم اما همه ما زیر سطح انجام می شد. اگر ما تمرکز می کردیم ، در حوزه تمرکز خود موفق می شدیم. "
شماره 7: هیچ کانال دیجیتال مارکتینگ مناسب برای همه وجود ندارد
هر کانال ویژگی های منحصر به فردی دارد که آن را برای اهداف مختلف مناسب می کند. نکته این است که به سادگی به اهداف خود نگاه کنید و به عقب عمل کنید تا ببینید کدام کانال (ها) برای دستیابی به آنها بهتر است.

علاوه بر مزایا و معایب منحصر به فرد ، هر کانال دارای نقاط ضعف و مزایای خاص خود است. به عنوان مثال ، معرفی برگه های جداگانه Gmail برای تبلیغات اجتماعی و تبلیغات ، ارزش لیست ایمیل ها را بسیار تحت تأثیر قرار داد. این یک مزاحمت بسیار بزرگ است

نوع دیگر عجیب و غریب ، حفره کانال است. روزنه هایی در کانال های کسب و کار آنلاین وجود دارد ، دیروز وجود داشت و به طور نامحدود وجود خواهد داشت.

gab-hamlet.jpg عضو انجمن Moz Hamlet Batista در زمینه کسب و کار اینترنتی وابسته بسیار رقابتی بسیار موفق است.
دلسوزی برای این عجایب فایده ای ندارد. به شرطی که به دیگران آسیب نرسانید ، معمولاً استفاده از آنها قانونی است - و در شرایط مناسب می تواند کاملاً اخلاقی باشد.

شماره 6: بازدهی در خواندن پست ها و مقالات وبلاگ کاهش می یابد
اگر منبع اصلی یادگیری شما پست های وبلاگ ، پادکست ها و موارد مشابه است ، بیش از آنچه نیاز دارید مرور می کنید و یادگیری مطالب جدید را از دست می دهید.

شما به محتوایی ساختارمند و جامع نیاز دارید تا در زمینه هایی که محتوای مربوط به استراتژی بازاریابی اینترنتی نمی تواند به شما کمک کند ، به شما کمک کند.

اینجاست که خواندن کتاب ، شرکت در کنفرانس ها و شبکه سازی واقعا ارزشمند است. رویکرد دیگر اگر ترجیح می دهید در وبلاگ ها بمانید این است که چیزهای خوب را برای خودتان انتخاب کنید ، همانطور که بانی استفانیک از خدمات دیجیتال مارکتینگ نینجا می گوید:

"شما می توانید از یک رسانه رسانه ای اجتماعی به عنوان دروازه ای برای یافتن موضوعات ، نویسندگان و خواندن عمیق مطالب استفاده کنید. من در گذشته از توییتر و در حال حاضر از فیس بوک برای ایجاد یک فید انتخابی عالی استفاده کردم. من یک لیست فالوئر از افراد معتبر تهیه کردم و به طور مداوم فید را انتخاب می کردم - هر کسی را که چیز مفید یا جالبی به اشتراک نمی گذارد از بین می برم. پس از مدتی تکان خوردن ، فیدهای من در حال حاضر پخش جریانی خوبی هستند که تنها مربوط ترین وبلاگ ها و مقاله های جالب را که توسط متخصصان موضوعی که من آنها را می شناسم ، می شناسم ، اعتماد می کنم و محتوایی را فقط برای تبلیغات به اشتراک نمی گذارند ، به من نشان می دهد. شما تعجب خواهید کرد که چگونه بسیاری از افراد باهوش کتابهای خودنویس و سایر مطالب عمیق عالی را که در رادار است نوشته اند! "
شماره 5: سیستم ها کلید نظم و تکرارپذیری هستند
در اینجا برخی از س questionsالات مطرح شده است که در شرایط واقعی برای من و دیگران در غیاب سیستم ها مطرح شده است. آنها ارزش ایجاد سیستم هایی را که دستورالعمل های گام به گام برای دستیابی به نتایج خاص هستند ، با معیارهای مشخص و سلسله مراتب برای پاسخگویی ، در یک بازه زمانی مشخص به شما نشان می دهند.

آیا برای عملکرد موفق این کسب و کار ضروری هستید؟
چرا از ابتدا یک پیشنهاد جدید می نویسید؟ از نو؟
چرا آن کارمند جدید خدمات را آنطور که شما در نظر داشتید انجام نداد؟ آیا رزومه کاری وی پنج سال سابقه دقیق انجام این کار را فهرست نکرده است؟
چگونه احساس می کنید که مشتریان خود را رها کرده و در پوسته عقب نشینی کرده اید؟
موارد فوق برخی از غم انگیز و تأسف بار هستند

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

آناتومی نتیجه موتورهای جستجو
آیا این روزها رمزگشایی اجزای مختلف نتایج جستجوی گوگل برای شما دشوار است؟ تو تنها نیستی. برای SEO های حرفه ای ، چه برسد به صاحبان مشاغل محلی ، دشوار است که بفهمند گوگل چگونه و از کجا اطلاعات مختلفی را نشان می دهد. دانستن اینکه کدام نتایج موتورهای جستجو نشان دهنده تبلیغات پولی در مقابل نتایج طبیعی یا ارگانیک در مقابل نتایج اجتماعی در برابر نتایج محلی است ، اساساً یک کار تمام وقت است!

مخصوصاً برای جستجوهای محلی ، Google تمایل دارد نتایجی را که شامل ترکیبی از اطلاعات وب سایت و محلی است - که بیشتر از صفحات محلی Google+ نشأت می گیرد ، بازگرداند.


در اینجا یک تصویر از ظاهر آن است. توجه داشته باشید که برای این پرس و جو ، "بیمه اتومبیل" ، جستجوگر حتی نیازی به تعیین محل بیمه خودرو ندارد - گوگل بر اساس سیگنال های مختلف مکان او را حدس می زند.

از بهار سال 2012 ، گوگل درصد بالایی از این نتایج "ترکیبی" را برای جستجوهای محلی بازگردانده است - به این معنی که بهینه سازی نه تنها وب سایت شما ، بلکه صفحه محلی Google+ شما و تمام نمایه های مرتبط رسانه های محلی و اجتماعی مهم است.

مفهوم سازی چشم انداز آنلاین

این گرافیک نشان دهنده تأثیر عوامل رتبه بندی جستجوی ارگانیک (موارد مرتبط با وب سایت شما) و عوامل رسانه های اجتماعی (مانند نظراتی است که برای کسب و کار شما در صفحه محلی Google+ شما ، Yelp ، Citysearch و سایر سایتها در سراسر وب باقی مانده است) .

برای موفقیت واقعی در بازاریابی جستجوی محلی ، کسب و کار شما باید تلاش های ارگانیک و رسانه های اجتماعی را انجام دهد. اما همه کسب و کارها برای دستیابی به موفقیت نباید بر روی ترکیبی از تکنیک های مشابه تمرکز کنند.

منابع خود را در کجا باید اولویت بندی کنید؟
اگر کسب و کار شما محصولات یا خدمات خود را به مشتریان در منطقه جغرافیایی شما می فروشد ، بهینه سازی جستجوی محلی تقریباً همیشه برای شما ضروری خواهد بود. هر دو گوگل و بینگ نشان داده اند که بیش از 20 درصد از کل جستجوهای دسکتاپ ماهیت محلی دارند و حدود 50 درصد از درخواست های تلفن های همراه و رایانه های لوحی محلی هستند. این درصدها در سالهای آینده فقط افزایش می یابد.

بسته به مدل کسب و کار شما ، جستجوی محلی ممکن است جزء اصلی ترکیب بازاریابی کلی شما باشد. اما لزوما نباید اولین جایی باشد که با بازاریابی آنلاین خود شروع می کنید.

 

https://moz.com/learn/seo/local-seo-digital-marketing-landscape

بسیاری از عوامل مانند سن وب سایت شما ، این که آیا فردی در خانه دارید که در بازاریابی آنلاین شما کار می کند ، و موقعیت فیزیکی کسب و کار شما همگی بر این موضوع تأثیر می گذارد که آیا جستجوی محلی باید تمرکز اصلی شما باشد یا اینکه آیا به شما خدمات بهتری داده می شود یا خیر. ابتدا نگاهی به جستجوی ارگانیک یا رسانه های اجتماعی بیندازید.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

این ورودی توسط یکی از اعضای انجمن ما ارسال شده است. نظرات نویسنده کاملاً خود اوست (به استثنای موارد غیرمحتمل هیپنوتیزم) و ممکن است منعکس کننده نظرات موز نباشد.

PROLOGUE: من احساس می کنم که در این صنعت نزدیک به دو دهه پیر شده ام. مانند بسیاری دیگر از قدیمی ها ، کمی طولانی بودن می تواند بینش ها و تجربیاتی را ارائه دهد که ممکن است به دیگران در سفر کمک کند. اگرچه مخاطبان این مقاله ممکن است سایر متخصصان بازاریابی جستجو باشند ، اما امیدوارم این اطلاعات بتواند به دست چند صاحب مشاغل برسد تا به آنها کمک کند در جستجوی یک سئو یا آژانس بازاریابی دیجیتال با کیفیت - و یا در حداقل به آنها کمک می کند تا از موارد بد واقع جلوگیری کنند.

من حدس می زنم این تنها تلاش کوچک من برای پاکسازی صنعتی است که با هنرمندان و کلاهبرداران رو به گسترش است. من مطمئن هستم که برادران سئو من بینش و دیدگاه بیشتری برای افزودن به بحث خواهند داشت.

به عنوان یک صاحب مشاغل یا حامی بالقوه خدمات بازاریابی جستجو ، ممکن است خود را قربانی راه های فروش سریع یا ایمیل هایی در زمینه راه های "افزایش رتبه خود" در Google کرده باشید. در اینجا لیستی کوچک از مواردی است که باید قبل از امضای قرارداد با هر شرکت بازاریابی دیجیتال یا سئو به آن توجه کنید.

چگونه می توان از RIPPED OFF استفاده کرد
1) اعتبارپذیری: اولین تاکتیکی که اغلب فروشندگان از آن استفاده می کنند این است که شما را متقاعد کند که آنها متفاوت هستند. آنها حتی ممکن است تصدیق کنند که هنرمندان هنرمند خارج وجود دارند (حتی اگر خودشان یکی باشند). آنها ممکن است توضیح دهند که چگونه سالهاست در آنجا هستند. آنها ممکن است با افتخار تصاویر دفتر خود را به نمایش بگذارند تا به نظر برسد که آنها بزرگ و قابل احترام هستند. ممکن است لیستی از جوایزی که آنها برنده شده اند ، لوگوی مشتریانی که با آنها کار کرده اند یا سایتهایی که در آنها بوده اند را مشاهده کنید.

نکته 1: SIZE & AGE: اندازه و سن شرکت با کیفیت برابر نیست. چندین شرکت چند میلیون دلاری وجود دارند که هنوز محصولات و خدمات بی کیفیت تولید می کنند. فقط به این دلیل که شرکتی سالهاست که وجود دارد می تواند به این معنی باشد که آنها در بازی پوسته خود بسیار موفق هستند. لازم نیست طول عمر را به طور کامل تخفیف دهید ، اما به آن نیز ایمان زیادی نداشته باشید.

جوایز SEO

نکته 2: جوایز: جوایز قانونی می توانند نمایانگر کیفیت باشند ، اما جوایز / گواهینامه ها / نشان های زیادی وجود دارد که می توان آنها را به معنای واقعی کلمه خریداری کرد. آنها در واقع اصلاً "جایزه" ندارند. سایت هایی مانند TopTenReviews نقاط برتر را بفروشید. آنها درآمد ندارند.

لیست هایی مانند Inc 500 و Inc 5000 می توانند معتبر باشند ، اما معیارها بر اساس درصد رشد درآمد ناخالص و نه سودآوری است و مطمئناً هیچ ارتباطی با کیفیت کار یا رفتار اخلاقی ندارد.

تعیین نوع "سریعترین رشد" دوباره بر اساس رشد درآمد است. آنقدر جوایز ساختگی در اطراف وجود دارد که برخی از شرکت ها حتی سایت های جعلی جایزه ایجاد کرده و آنها را به هرکسی که می خواهند (از جمله خودشان) می دهند.

بررسی کنید که آیا این جوایز معتبر هستند و در 2 سال گذشته اعطا شده اند یا خیر. بسیاری از شرکتها هستند که تمایل دارند همان جایزه های قدیمی را از سالهای قبل قبل از اینکه شهرت و خدمات آنها به سمت پایین بیاید ، تجدید کنند.

نکته 3: مشتریان: هر کسی می تواند دسته ای از لوگوهای مشتریانی را که می گویند با آنها کار کرده اند ، لیست کند. از چندین شرکت بزرگ بخواهید با یک مرجع صحبت کنند و در مورد ماهیت خاص کار انجام شده بپرسید. از آنها بخواهید به نتایجی که با آن مشتری بزرگ به دست آورده اند ، اشاره کنند. اگر هیچ توصیفی وجود ندارد از آنها بپرسید چرا آنها در این رابطه بسیار موفق و افتخار می کردند.

معمولاً آنچه اتفاق می افتد این است که برخی از شرکت ها یک قرارداد کوچک از یک زیرمجموعه یا مشاغل فرعی یک شرکت بزرگتر دریافت می کنند و آن را به گونه ای منتقل می کنند که گویی سبدی از مشتریان بزرگ دارند. ایده این است که شهرت یک مارک معتبر را جلب کرده و شما را فریب دهند که فکر کنید آنها نیز توسط انجمن مورد احترام هستند. در مواقع دیگر آنها حتی به صورت رایگان کار می کنند (خواه خوب باشد یا نه) فقط به این دلیل که بتوانند بگویند با آن شرکت ها کار کرده اند.

در برخی موارد ، این شرکت ها از فروشندگان برون سپاری (بیشتر در یک لحظه) استفاده می کنند و این فروشندگان هستند که با این سازمان های بزرگتر همکاری کرده اند ، بنابراین آژانس به معنای واقعی کلمه از موفقیت یک شرکت دیگر پشتیبانی می کند. برخی از شرکت ها را خواهید دید که به معنای واقعی کلمه فروشندگان محصولاتی را که استفاده می کنند لیست می کنند اما آن را به گونه ای ارائه می دهند که به نظر می رسد با آن شرکت ها کار کرده اند. به عنوان مثال ، اگر حساب توسعه دهنده Adobe دارید آیا این بدان معناست که Adobe یک "شریک استراتژیک" است؟ می تواند بسیار گمراه کننده باشد.

در نهایت ، کسانی هستند که کاملاً دروغ می گویند و می دانند که هرگز مرجع را بررسی نمی کنید. حتی اگر از هر 100 نفر 1 نفر سعی کند منابع را تأیید کند ، مهم نیست زیرا 99 نفر دیگر این کار را نمی کنند.

نکته 4: همانطور که دیده می شود: علاوه بر تلاش برای به نظر رسیدن کار با شرکت های بزرگ ، این نیز یک شیوه معمول است که وانمود کنیم که ارزش خبری دارند و در رسانه ها "برجسته" شده اند. یک روش معمول این است که سعی کنید به سایت هایی مانند آسوشیتدپرس ، CNN یا واشنگتن پست مراجعه کنید.

حدس بزنید ترفند چیست؟

شما

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

اندازه گیری ، یا اندازه گیری نکردن؟

وقتی صحبت از ترسیم معیارهای بالقوه در بازاریابی دیجیتال می شود ، من همیشه از خودم یک س askال می پرسم: "آیا می توانم این را اندازه گیری کنم؟"

برای مهمترین عناصر استراتژی شما ، احتمالاً پاسخ مثبت است. اما بازاریابی دیجیتال شامل معیارهای متفاوتی است که ما باید روزانه آنها را دنبال کنیم. اکثر داده هایی که جمع آوری می کنیم درک کلی از آنچه در حال انجام است به ما می دهد ، اما ما را از رسیدن به اهداف تجاری خود بسیار دور می کند. به عنوان مثال ، Google Analytics به تنهایی بیش از 75 گزارش استاندارد دارد و هر یک از آنها را می توان تغییر داد و حتی اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار داد. به من اعتماد کنید ، اگر در تجزیه و تحلیل عمیق عمل کنید ، سخت است که به هدف خود پایبند باشید. بنابراین ، بله ، مبارزه واقعی است.

من قصد ندارم چرخ را اینجا اختراع کنم. در این مقاله من مهمترین اقداماتی را که باید انجام دهید هنگامی که در نقطه تلاقی برای تعیین اهداف بازاریابی دیجیتال کوتاه مدت یا بلند مدت شرکت خود قرار دارید ، بیان می کنم. شما می پرسید اگر همه چیز به سمت جنوب پیش برود چه؟ چگونه می توانم انتظارات رئیس خود را برآورده کنم؟ آیا من هرگز قادر به غلبه بر یک شکست هستم؟ خوب ، اجازه دهید در اینجا بیش از حد نمایشی نباشیم. ادامه مطلب را بخوانید تا بدانید چرا من به قدرت KPI ها اعتقاد دارم ، دلایلی که نباید از آزمایش بترسید ، اهمیت خارج شدن از محدوده راحتی خود ، نحوه تنظیم صحیح برنامه "برنامه ریزی ، عمل ، اندازه گیری ، بهبود" ، و هنگامی که با کانال های بازاریابی دیجیتال کار می کنید (و چگونه از آنها اشتباه نگیرید) کدام معیارها قابل اعتماد هستند.

انتخاب اهداف مناسب
یک س thatالی که واقعاً نمی خواهید بیش از چند ثانیه برای پاسخ دادن به آن وقت بگذارید این است: "آیا ارزشش را داشت؟" برای اطمینان از اینکه تلاش ، زمان و پولی که برای سفر بازاریابی خود صرف می کنید به هدر نمی رود ، باید دید روشنی از مقصد خود داشته باشید.

بنابراین چگونه می دانید که کدام اهداف برای شما مناسب است؟


بهترین گزینه این است که اهداف خود را به دو گروه جداگانه تقسیم کنید که بر آنها تمرکز دارند:

اهداف کسب و کار
پیگیری پیشرفت داخلی خود
حال ، بیایید ببینیم این اهداف به چه معناست و دستیابی به آنها به چه معناست.

اهداف تجاری
برتی چارلز فوربز یکبار گفت: "اگر تجارت خود را اداره نکنید ، از تجارت رانده خواهید شد."

هدایت هر نوع مشاغل در مسیر درست هرگز یک تکه کیک نیست. و هیچ کس هرگز یافتن نقشه راه برای رسیدن به آنجا را بیهوده ندانسته است.

اهداف ماهیت انتظارات هستند - انتظارات رئیس ، مشتریان ، مدیرعامل شرکت شما یا هر شخص دیگری که در مورد استراتژی تجاری شما باید به آنها توجه شود. آیا جایی برای مصالحه باقی می ماند؟ تصمیم با شماست ، زیرا این اهداف "یکپارچه برای همه" نیستند.

اما آنچه می توانم با اطمینان به شما بگویم این است که شما باید "آن را واقعی نگه دارید" و اطمینان حاصل کنید که اهداف تجاری شما قابل دستیابی و واقع بینانه است. تنظیم آنها مستلزم قاطعیت ، سخت کوشی و پشتکار است. در اینجا چند نکته مفید برای شما وجود دارد:

کمی تحقیق کنید و دریابید که عمده ترین روندهای فعلی در صنعت شما چیست. آیا صنعت شما به سرعت در حال رشد است؟ اعداد دروغ نمی گویند موضوع را بررسی کنید و درصد رشد را بیابید.
برای اطلاع از روندهای کلی صنعت خود از Statista.com استفاده کنید. Statista به ویژه در مورد بازارهای دیجیتال مفید است.
مکان عالی دیگر برای یادگیری در مورد روندهای صنعت ، SimilarWeb است. آنها فهرست جامعی از صنایع را در اختیار دارند که باید به شما در مورد اینکه کدام منابع ترافیکی مفیدتر هستند و چرا آنها را ارائه می دهند ، اطلاعاتی ارائه دهند.
گذشته را به یاد آورید ، در زمان حال زندگی کنید و به آینده فکر کنید. تا آنجا که ممکن است اطلاعات تاریخی جمع آوری کنید. داده های تاریخی حیاتی هستند - به پیش بینی آینده یک شرکت و بازار کمک می کند.

نتایج اینجا باید بر اساس داده های داخلی جمع آوری شده از Google Analytics و Google Tag Manager با تأکید بر تعداد و نوع تراکنش ها و اطلاعات مربوط به مشتریان شما ارائه شود. برای اینکه نتایج دقیق باشد ، این داده ها باید حداقل برای چند ماه جمع آوری شوند. تشخیص روند ضروری است زیرا باید مسائل زیر را درک کنید:
آیا کسب و کار شما تحت تأثیر فصلی قرار می گیرد یا خیر. به عنوان مثال ، صنعت B2B SaaS به طور معمول نزدیک به اواسط ماه ژوئیه دچار رکود می شود و در ابتدای ماه سپتامبر وارد حالت افزایش می شود. اما بدون مقایسه YOY در دست ، نمی توانید بگویید این روند است یا نه. علاوه بر این ، اگر قصد افزایش تبدیلات خود را دارید ، فصلی بودن نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
Trends به شما کمک می کند تشخیص دهید کدام کانال ها عملکرد بهتری داشته اند. گاهی اوقات می بینید که روند کلی جلسات در Google Analytics به صورت ماهانه در حال افزایش است ، اما ممکن است به دلیل افزایش کانال های پولی جریان ترافیک شما باشد. در این مورد ، ممکن است مشکلی در ترافیک ارگانیک وجود داشته باشد. تجزیه و تحلیل روندها به شما این امکان را می دهد که ببینید کانال های مختلف بازاریابی دیجیتال چگونه با یکدیگر تفاوت دارند ، چه تاکتیک هایی را باید در نظر داشته باشید و بر چه جنبه های خاصی تمرکز کنید.
آیا به دنبال افزایش نتیجه خود هستید؟ آیا مایل به افزایش فروش خود هستید؟ رم در یک روز ساخته نشده است. به هدف کوچکتری فکر کنید که می تواند گسترده باشد

به جای عذرخواهی در پایان سه ماهه ، تصمیم بگیرید. اما زیاد راحت نباشید اهداف باید شما را به چالش بکشند. اینگونه اتفاقات عالی می افتد!

و هر زمان که اهداف تجاری خود را اندازه گیری می کنید ، پول دقیق ترین شاخص است. هرچه بیشتر ، بهتر. این همه کار سختی که انجام می دهید در صورتی که ضرر و زیان شما را به حداکثر نرساند چیست؟

پیگیری پیشرفت داخلی شما
قبلاً اشاره کردم که ما توسط انواع داده های بازاریابی دیجیتال که از کانال ها یا ابزارهای مختلف سرچشمه می گیرد ، مورد بمباران قرار می گیریم. این داده ها بی ثمر می مانند مگر اینکه با اهداف تجاری شما ارتباط داشته باشند ، اما اینجاست که شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) بسیار مرتبط می شوند. KPI اندازه گیری ای است که نشان می دهد یک شرکت تا چه حد به اهداف اصلی تجاری خود دست یافته است.

اگر KPI های مناسب را برای ردیابی قفل کنید ، خود را در برابر اتخاذ تصمیمات بازاریابی بی سواد بیمه خواهید کرد. هر شرکتی نیازهای منحصر به فردی دارد. بنابراین هنگامی که با انتخاب KPI خود روبرو می شوید ، بدیهی است که باید به دنبال آنهایی باشید که به شما در رسیدن به اهداف تجاری شما کمک می کنند ، نه اینکه مانع شما شوند.

در اینجا می خواهم KPI هایی را که در دستیابی به اهداف تجاری شما کمک نمی کنند ، مورد تأکید قرار دهم.

بر اساس تجربیات گذشته ، آنچه را که من به آن پی برده ام نشان می دهد:

در بازاریابی رویدادی ، استفاده از تعداد سرنخ های جمع آوری شده در طول یک رویداد به عنوان شاخص موفقیت ، معمول است: هرچه بیشتر ، بهتر. با این حال ، مشکل این است که این معیار واقعاً برای فعالیت فروش صحبت نمی کند. شما سعی می کنید تا آنجا که می توانید امتیاز کسب کنید ، هر یک از نشان ها ، از جمله افرادی که در غرفه نزدیک هستند را به شدت اسکن کنید تا بتوانید رئیس خود را با تعداد زیادی تحت تأثیر قرار دهید. در نهایت ، شما ممکن است تعداد زیادی از سرنخ ها را داشته باشید ، اما اکثر آنها بی فایده خواهند بود. اگر KPI غالب شما فروش باشد ، داشتن تعداد زیادی سرنخ چیست؟ شما می توانید تنها دو جلسه فروش موفق داشته باشید اما هنوز به سهمیه خود برسید.
معیار دیگری که من فکر می کنم بازاریابان ایمیل نباید اصلاً عرق کنند این است که نرخ لغو اشتراک شما را تا آنجا که ممکن است پایین نگه دارید.

اگر چیزی که دنبال آن هستید فروش باشد ، منطقی نیست. بدون شک ، شما باید نرخ لغو اشتراک خود را زیر نظر داشته باشید ، اما در اینجا معیار اصلی نیست. کاربرانی که اشتراک خود را لغو کرده اند به خدمات شما علاقه مند نیستند ، بنابراین از این مشتریان عبور کنید و روی کسانی که با پیام های شما در تعامل هستند تمرکز کنید. سعی کنید تعداد این کاربران را افزایش دهید. شما به افراد کمتری نیاز دارید که به طور تصادفی در لیست شما مشترک شده اند و افراد بیشتری باز می شوند ، کلیک می کنند و سپس خرید می کنند. به همین سادگی!
فرض کنید می خواهید برای استراتژی SEO خود اهدافی تعیین کنید. هدف کسب و کار در اینجا افزایش جریان درآمد شما از ترافیک ارگانیک است. شما همچنین باید یک عدد دقیق برای هدف گذاری در کوتاه مدت و بلند مدت تعریف کنید. با این حال ، برای اجرای این تاکتیک ها ، باید فرآیندهای داخلی مانند:

قابلیت مشاهده سایت (رتبه بندی ، محتوا ، بک لینک)
رفتار کاربر در صفحه (نرخ بازگشت/خروج ، قابلیت استفاده ، مدت زمان جلسه)
ملاحظات فنی (سرعت سایت ، تغییر مسیرها ، دسترسی ، ساختار سایت)
این گروه ها عمومی هستند و تقریباً برای هر سایتی متفاوت است ، بسته به اینکه بیشتر روی چه فرآیندهایی تمرکز کرده اید. نکته خوب این است که پس از تعیین دقیق ، این معیارهای داخلی باید به شما کمک کند بفهمید که آیا اهداف تجاری شما در مراحل اولیه قابل دستیابی است یا خیر.

قدرت آزمایش
وقتی نوبت به هر فرآیند تجاری می رسد ، باید آماده آزمایش باشید. داده ها می توانند سرنخ هایی در مورد رفتارهای گذشته کاربران به ما بدهند ، نه در مورد نحوه واکنش آنها در برابر تغییرات جسورانه آینده - یعنی اگر فرآیند شما و تعداد کاربران شما این اجازه را بدهند. اگر فقط 100 کاربر به طور روزانه دارید ، در چنین تمرین بی اهمیتی مانند آزمایش A/B هیچ فایده ای ندارد. خوشبختانه موارد زیادی وجود دارد که می توانید روی آنها کار کنید ، مانند کار در کانال هایی که به شما امکان می دهد نتایج را در یک چشم انداز کوتاه مدت مشاهده کنید. و در مورد SEO ، این قطعاً شامل تجزیه و تحلیل ترافیک است ، به طوری که می توانید ببینید پیوند از یک سایت خاص به دردسر می خورد یا خیر.

به گفته جیم منزی ، بنیانگذار فناوری های پیش بینی کاربردی و استفان تامکه ، استاد دانشکده تجارت هاروارد ، به دلیل بی شمار چالش های سازمانی و فنی ، فرایند آزمایش آسان تر از انجام آن است.

نویسندگان مقاله نتیجه می گیرند که شرکت ها باید از خود چندین س crucialال مهم و در عین حال دردناک آشکار بپرسند: آیا این آزمایش هدف مشخصی دارد؟ آیا آزمایش امکان پذیر است؟ چگونه می توانیم نتایج قابل اطمینان را تضمین کنیم؟ آیا بیشترین ارزش را از آزمایش بدست آورده ایم؟

یک لحظه وقت بگذارید و فکر کنید اگر می توانید به هر یک از این موارد پاسخ دهید.

برنامه ریزی ، عمل ، اندازه گیری ، بهبود
من بازاریابی دیجیتال را ترکیبی از حقایق و قضاوت می دانم. هیچ رویکرد تحلیلی وجود ندارد که بتواند در نهایت به شما بگوید که در مسیر درستی هستید ، به شما پشت بزند و بگوید: "کار بسیار خوبی است ، رفیق! راهی برای رفتن! " به همین دلیل احساس می کنم فضای صنعت بازاریابی دیجیتال مملو از تردید ، عدم اطمینان و تردید است.

سوم

 

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

معرفی
کلاس بازاریابی دیجیتالی ما در تابستان امسال به ما اعتباراتی که شامل فارغ التحصیلی می شود (در واقع ، برخی از ما در بهار 2020 فارغ التحصیل شدیم) و نمره ای به ما نداد. در عوض ، ما با جستجوی پولی و جستجوی ارگانیک همراه با برخی از مفاهیم کلیدی اصلی بازاریابی دیجیتال آشنا شدیم. ما همچنین در جستجوی Google Ads Search در طول راه مجوز گرفتیم.

هریک از ما دلایل متفاوتی برای گذراندن این دوره داشتیم ، اما همه ما معتقدیم که بازاریابی دیجیتال برای ما در زندگی ما ارزشمند خواهد بود.

در ابتدای دوره ، در ژوئن 2020 ، از ما پرسیدند: "چه چیزی امیدوار هستید که از این کلاس خارج شوید؟" در اینجا برخی از پاسخهای ما به این سال آمده است:

امیدوارم درک خوبی از سئو و Google Ads بدست آورم و تجربه عملی را برای درک نحوه استفاده از هر دو در محیط کار بدست آورم.
من می خواهم چیزی در مورد بازاریابی یاد بگیرم که ممکن است در کلاس درس یاد نگیرم.
امیدوارم در این بازار کار دشوار بتوانم رقابتی تر شوم.
امیدوارم که رزومه خود را تقویت کرده و مهارت هایی را برای استفاده شخصی ایجاد کنم.
من می خواهم یک مهارت اساسی یاد بگیرم که می تواند در بسیاری از جنبه های مختلف تجارت استفاده شود.
اکنون که کلاس را به اتمام رسانده ایم ، می خواستیم نظرات خود را در مورد اینکه چرا ما معتقدیم بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد - هم برای زندگی امروزمان و هم به عنوان آینده ای که به آینده نگاه می کنیم - به اشتراک بگذاریم. ما همچنین قصد داریم پنج مورد از مهمترین اجزای سازنده ای را که در تابستان امسال آموختیم ، بررسی کنیم که به ما کمک کرده است ببینیم چگونه تمام اجزای بازاریابی دیجیتال با یکدیگر مطابقت دارند.


قسمت 1: چرا بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد
چرا آموزش بازاریابی دیجیتال در حال حاضر اهمیت دارد
برای تبدیل شدن به کاندیداهای رقابتی تر در درخواست شغل
برخی از ما فارغ التحصیلان اخیر در میانه جستجوی اولین شغل خود پس از دانشگاه هستیم. برخی از ما هنوز در مدرسه هستیم و به طور فعال به دنبال کارآموزی هستیم. همه ما سهم عادلانه خود را از لیست مشاغل برای موقعیت هایی مانند "کارآموز بازاریابی دیجیتال" یا "همکار بازاریابی دیجیتال" دیده ایم. با توجه به اینکه اکثریت ما دارای گرایش بازاریابی هستیم ، ممکن است تصور کنید که فرض کنیم صلاحیت حداقل برای مصاحبه برای آن موقعیت ها را داریم.

جواب منفی.

قبل از به دست آوردن یک پایه محکم در بازاریابی دیجیتال ، ما اغلب در لیست هایی که واجد شرایط بودیم بسیار محدود بود. اما همه چیز در حال تغییر است که می توان گفت گواهینامه جستجوی Google Ads را داریم و می توانیم با موضوعاتی مانند تجزیه و تحلیل دیجیتال ، SEO و اهمیت درک قیف بازاریابی صحبت کنیم.

برای کمک به رشد مشاغل جانبی مستقل
در اوایل شروع همه گیری ، چند نفر از ما به طور خطرناکی به فارغ التحصیلی نزدیک بودیم و امیدی برای یافتن شغل بازاریابی نداشتیم. کارآفرینان ما به جای تماشای کل روز Netflix و امیدوار بودن فرصتی فوق العاده به راه ما ، تصمیم گرفت ببیند چگونه می توانیم از مهارت های فعلی خود برای درآمدزایی استفاده کنیم.

یکی از ما به طور خاص به طراحی گرافیک علاقه مند است و همه چیز را که باید در Adobe Creative Suite بدانید آموخت تا بتوانید یک طراح گرافیک مستقل شوید ، یک کسب و کار جانبی در زمینه طراحی گرافیک ایجاد کرده و لوگوها ، برچسب ها ، منوها و موارد دیگر را طراحی کنید.

پس از این کلاس ، یافتن مشتری در حال حاضر به طرز چشمگیری تغییر کرده است. دانش بازاریابی دیجیتال به جای محدود شدن به جستجوی مشتریان در گروه های رسانه های اجتماعی ، دنیای کاملاً جدیدی را باز می کند. با داشتن وب سایت کارآمد و آگاهی از جستجوی پولی و جستجوی ارگانیک ، روند یافتن مشتریان جدید به طور چشمگیری تغییر کرده است (برای بهتر!).

شخصی که کت و شلوار و کراوات می پوشد

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
تا مصرف کنندگان آگاهتر باشند
در حالی که سابقه بازاریابی دیجیتال فوراً به فرصت های شغلی برای همه تبدیل نمی شود ، می تواند به همه ما کمک کند تا مصرف کنندگان آگاه تر شویم.

به عنوان مصرف کننده ، ما می خواهیم برای کالاها و خدمات با کیفیت و قیمت مناسب پرداخت کنیم. برخی از دانش اساسی بازاریابی دیجیتال به ما درک بهتری از این که چرا نتایج موتورهای جستجو (SERP) به ترتیبی که نشان داده می شود نشان می دهد. آگاهی از کلمات کلیدی ، اعتبار دامنه (برای جستجوی ارگانیک) و نمرات کیفیت (برای نتایج پولی) می تواند همه چیز را ابهام زدایی کند. و این فقط در SERP است.

پس از خروج از SERP ، مفید است بدانیم که تقریباً هر تبلیغاتی که می بینیم به نحوی برای ما هدف گرفته شده است. اگر آگهی می بینید ، احتمال زیادی وجود دارد که در بخش مخاطبی قرار بگیرید که یک برند آن را به عنوان یک هدف بالقوه شناسایی کرده است. همچنین ممکن است به دلیل بازدید قبلی از وب سایت نام تجاری ، آگهی را مشاهده کرده باشید و اکنون در بین مخاطبین مجدد مورد نظر قرار گرفته باشید (در صورت ناراحتی آنها را پاک کنید!).

هرچه اطلاعات بیشتری به عنوان یک مصرف کننده داشته باشید ، احتمال خرید بهتر شما بیشتر می شود. این چند مثال فقط نشان می دهد که آموزش بازاریابی دیجیتال در حال حاضر چگونه اهمیت دارد ، حتی اگر شما به طور فعال بازاریابی دیجیتال را انجام نمی دهید.

چگونه یک بنیاد بازاریابی دیجیتال در آینده مفید خواهد بود
در ایجاد و رشد یک نام تجاری شخصی مفید است
برند شما تنها در صورتی اهمیت دارد که مردم از آن مطلع باشند. شما می توانید در اتاق خود بنشینید و عالی ترین وب سایت نمونه کارها را برای خود تنظیم کنید و یک هویت نام تجاری محکم ایجاد کنید ، اما اگر n

 

یا شخص دیگری در مورد آن می داند ، منظور چیست؟ مفاهیم بازاریابی دیجیتال مانند درک اصول SEO می تواند به شما کمک کند تا حضور خود را برای مشتریان بالقوه ، کارفرمایان و مشتریان بشناسانید.

بسیار وحشتناک خواهد بود اگر رقابت شما تمام کسب و کار را به این دلیل انجام دهد که از ابزارهای ساده بازاریابی دیجیتال در دسترس استفاده نکرده اید ، درست است؟ تلاش های بازاریابی دیجیتال می تواند اهداف متفاوتی داشته باشد ، از جمله فروش تا افزایش آگاهی عمومی از نام تجاری شما ، بنابراین دست به کار شوید و شروع کنید!

برای مشارکت انعطاف پذیرتر در فرصت های شغلی آینده
چیزی که ما در فرایند جستجوی شغل به طور مداوم شنیده ایم این است که کارفرمایان عاشق کارکنان منعطف و متقابل هستند. به نظر می رسد موفق ترین و ارزشمندترین کارکنان اغلب کسانی هستند که نه تنها در زمینه خود متخصص هستند ، بلکه درک خوبی از سایر موضوعاتی که بر کار آنها تأثیر می گذارد ، دارند. فرض کنید شما مدیر حساب یک آژانس دیجیتالی هستید و بینش فوق العاده ای دارید که فکر می کنید می تواند در ایجاد آزمایش جدید کپی آگهی برای بزرگترین مشتری شما مفید باشد. اگر از نحوه ساخت تبلیغات متنی آگاهی داشته باشید ، صحبت با نویسنده نسخه و تیم رسانه ای شما (و جدی گرفتن آنها) بسیار آسان تر خواهد بود.

دو نفر جلوی پنجره ایستاده بودند

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
برای مشاهده داده ها به عنوان فرصتی برای عمل ، در مقابل اعداد و ارقام
آیا شما فردی هستید که از اعداد و معیارهای عملکرد لذت می برید؟ عالیه! ما هم همینطور! اما این اعداد بدون سابقه بازاریابی دیجیتال برای ارائه زمینه برای داده ها بی معنی هستند.

درک داده ها یک ابزار ارزشمند برای شناخت مخاطبان و ارزیابی کمپین های تبلیغاتی است. مشاهده اینکه تبلیغات متنی جستجوی Google شما دارای نرخ کلیک ضعیفی است تنها در صورتی قابل انجام است که بتوانید اقدامات لازم را برای بهبود آن انجام دهید. اگر نقاط بین اعداد و معنی آنها را برای طراحی وب سایت یا محتوای درون صفحه خود به هم متصل نکنید ، تجزیه و تحلیل معیارهای وب سایت خود و یافتن اینکه مدت زمان جلسه شما پایین است بی معنی است.

کاملاً واضح است که اعداد و ارقام ارزش چندانی برای بازاریاب یا مشاغل ندارند ، بدون این که بتوانند معیارهای این معیارها و اقدامات لازم برای رفع آنها را تشخیص دهند. همانطور که ما در حرفه خود پیشرفت می کنیم و مسئولیت بیشتری برای تصمیم گیری داریم ، اصول بازاریابی دیجیتال می تواند تجربه ما را با تبدیل داده ها به یک عمل بینش محور افزایش دهد.

تصویری حاوی شخص ، شخص ، تاریک ، تخته

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
برای بهینه سازی برای تبدیل - همیشه
هدف هرچه باشد ، مهم است بدانید که آیا از نظر تبدیل به طور مثر عمل می کنید. به عبارت دیگر ، شما باید بدانید که آیا برای سرمایه گذاری (زمان ، پول یا هر دو) بازدهی دریافت می کنید یا خیر. هنگامی که فعالیت می کنید تا بیشترین تبدیل را با کمترین هزینه بدست آورید ، مشغول به کار هستید طرز فکری که به تلاش های بازاریابی شما کمک می کند تا آنجا که می توانند عمل کنند.

داشتن یک بنیاد بازاریابی دیجیتال به شما امکان می دهد در مورد "تبدیل" یا انواع نتایجی که می خواهید تلاش های بازاریابی خود را به دست آورید ، هوشمندانه فکر کنید. تبدیل ممکن است یک فروش کامل برای یک شرکت تجارت الکترونیک ، یک فرم ارسال شده برای یک شرکت نرم افزاری B2B یا یک مشترک جدید برای یک انتشار آنلاین باشد.

هرگونه اقدام تبدیل دلخواه ، تفکر در مورد آنها به عنوان هدف به شما کمک می کند تا زمینه را برای درک نحوه عملکرد تلاش های بازاریابی متفاوت ارائه دهید. آیا تبلیغ شما خوب عمل می کند و باید هزینه رسانه ای بیشتری دریافت کند یا فقط هدر دادن پول است؟

تصویری حاوی متن ، شخص ، پخش کننده ، علامت

توضیحات به صورت خودکار ایجاد می شود
فکر کردن در مورد تبدیل ها همیشه آسان نیست و ممکن است آزمایش و خطایی داشته باشد ، اما می تواند به تصمیمات هوشمندانه ، قابل اندازه گیری و مقرون به صرفه منجر شود. و با آشنایی بیشتر و آشنایی بیشتر با پنج عنصر اصلی بازاریابی دیجیتال (حداقل پنج مورد که به نظر ما آموزنده است) ، این تصمیمات می توانند با گذشت زمان هوشمندتر شوند.


بخش دوم: درک پنج عنصر اصلی بازاریابی دیجیتال
1. قیف بازاریابی (سفر مشتری)
قیف بازاریابی (یا سفر کاربر/مشتری) به فرایندی اطلاق می شود که طی آن مشتری احتمالی در مورد یک محصول یا خدمات می شنود ، در مورد محصول یا خدمات مطلع می شود و در مورد خرید یا عدم خرید محصول یا خدمات مورد نظر تصمیم می گیرد. .

این شامل همه چیز از اولین باری است که آگاهی از نام تجاری تا خرید احتمالی مشتری انجام می شود. مرحله آگاهی را می توان "بالای قیف" نامید و چشم اندازهای بالقوه زیادی در آن مخاطب وجود دارد.

از آنجا ، برخی از مشتریان با یادگیری بیشتر و آموزش درباره محصول یا خدمات "از قیف پایین می روند". گفته می شود کسانی که از قیف پایین نمی روند و در سفر خود پیشرفت نمی کنند از قیف "سقوط می کنند".

با ادامه سفر ، مشتریان نزدیک به مشتری شدن می شوند. کسانی که سرانجام "تغییر دین" می دهند کسانی هستند که سفر را در بطری به پایان رساندند

 

om از قیف


درک اینکه چیزی به نام سفر به مشتری وجود دارد ، به تفکر ما برای انواع مختلف چالش های بازاریابی کمک کرده است. اساساً این امر به درک این نکته مربوط می شود که کجا ، چرا ، چه موقع و چگونه مشتریان شما با نام تجاری شما در ارتباط هستند و در مسیر تبدیل به چه اطلاعاتی نیاز خواهند داشت.

2. جستجوی پولی در مقابل جستجوی ارگانیک و SERP
برای بسیاری از ما ، یکی از اولین مراحل درک جستجوی پولی در مقایسه با ارگانیک ، دستیابی به SERP بود.

اسلاید زیر اسلاید "SERP Landscape" ما از کلاس است. این نشان می دهد چه چیزی از پرداخت (Google Ads) و چه چیزی از جستجوی ارگانیک حاصل می شود. در این مورد ، نتایج ارگانیک هم نتایج SEO محلی Google My Business و هم نتایج SEO در صفحه است. در اینجا پیوندی به یک ویدیوی 92 ثانیه ای با محتوای مشابه از کلاس وجود دارد.

ما یاد گرفتیم که در کنار تبلیغات متنی پولی که اغلب در بالای SERP قرار دارند ، به دنبال نام "Ad" باشیم.

اینها نتایج جستجو با بالاترین AdRank هستند که احتمالاً مایلند بیشترین کلمه کلیدی مورد نظر را ارائه دهند. از آنجا که جستجوی پولی بر اساس قیمت CPC (هزینه هر کلیک) است ، متوجه شدیم که تبلیغ کننده هیچ هزینه ای برای نمایش آگهی خود ندارد ، اما هر بار که روی تبلیغ کلیک می شود ، هزینه می پردازد.

اگرچه ممکن است بسیاری از CPC ها در محدوده 2 تا 3 دلار متغیر باشند ، برخی از آنها 10 دلار و بالاتر هستند. با چنین سرمایه گذاری برای هر کلیک ، تبلیغ کنندگان واقعاً باید بر داشتن صفحات فرود عالی با محتوای مفید تمرکز کنند که به افزایش تبدیل کمک می کند.

از طرف دیگر ، جستجوی ارگانیک برای هر کلیک "رایگان" است. اما همچنین به محتوای عالی متکی است ، شاید حتی بیشتر از جستجوی پولی. به این دلیل است که تنها راه رسیدن به رتبه های برتر جستجوی ارگانیک ، به دست آوردن آن است. اینجا پولی وجود ندارد!

موتورهای جستجو مانند Google به دنبال تخصص ، اقتدارپذیری و قابلیت اعتماد (E-A-T) در محتوا هستند تا رتبه بالایی در SERP کسب کنند. همانطور که اسلاید زیر نشان می دهد ، علاوه بر ایجاد حس خوب محلی برای گوگل ، همه چیز به هسته اصلی مدل تجاری Alphabet باز می گردد.


درک انگیزه های Google به ما کمک می کند تا بفهمیم چه چیزی باعث جستجوی ارگانیک و به طور کلی چشم انداز SERP می شود. و درک اصول جستجوی پولی و ارگانیک یک پایه مهم برای همه بازاریابان دیجیتال مشتاق است که می خواهند در این زمینه کار کنند.

3. بازاریابی ورودی در مقابل خروجی
آیا در حال تلاش برای ارسال پیامی به مخاطبی هستید که امیدوارید به محصول یا خدمات شما علاقه مند باشد؟ اگر چنین است ، در حال انجام بازاریابی در خارج از کشور هستید ، خواه رسانه های سنتی مانند بیلبوردها ، تلویزیون یا مجلات ، یا حتی انواع خاصی از تبلیغات دیجیتال مانند تبلیغات بنری دیجیتال. به عنوان یک مگافون غول پیکر در حال ارسال پیام فکر کنید.

از سوی دیگر ، کار ورودی با هدف جذب مشتریان بالقوه ای است که به طور فعال در جستجوی محصول یا خدمات مشغول هستند. بازاریابی جستجو (هم جستجوی پولی و هم جستجوی ارگانیک) نمونه های کاملی از ورودی هستند ، زیرا در حال انجام تحقیقات خود به مشتریان بالقوه می رسند. به جای مگافون ، به آهن ربا فکر کنید. محتوایی که در حل مشکلات و پاسخ به سوالات بهترین کار را انجام می دهد ، محتوایی با قوی ترین کشش مغناطیسی است که به بالای SERP ها می رسد و تبدیل می شود.

اگر می خواهید مدتی اینجا باشید ، برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه تفکر ما در مورد محتوا در زمینه تلاش های بازاریابی دیجیتال ، روی تصویر زیر کلیک کنید.

4. معیارهای اساسی بازاریابی دیجیتال
برخی از معیارهای جهانی وجود دارد که همه ما باید بدانیم اگر می خواهیم در بازاریابی دیجیتال شایستگی ایجاد کنیم. به عنوان مثال ، نرخ کلیک (CTR) یک روش عالی برای اندازه گیری میزان تأثیر یک واحد تبلیغاتی یا نتیجه ارگانیک در ایجاد یک کلیک است.

اما قبل از اینکه بتوانیم CTR را به طور کامل درک کنیم (کلیک ها تقسیم بر تعداد نمایش ها) ، ابتدا باید مطمئن شویم که قسمت های اصلی متریک را درک کرده ایم. در اینجا چهار مورد از م componentsلفه های اصلی است که در طول آموزش بازاریابی دیجیتال با آنها آشنا شدیم:

نمایش: یک نتیجه جستجو (پولی یا ارگانیک) یا تبلیغ در صفحه ای نشان داده می شود
کلیک: کاربری که روی نتیجه جستجو یا تبلیغ روی صفحه کلیک می کند ، یک کلیک ثبت شده را فعال می کند
تبدیل: پس از کلیک بر روی نتیجه جستجو یا آگهی ، کاربر عملی را انجام می دهد که برای تجارت معنی دار است. انواع مختلف مشاغل اقدامات تبدیل متفاوتی دارند که برای آنها مهم است.
هزینه: در حالی که نتایج جستجوی ارگانیک "رایگان" است (بدون احتساب هزینه های مربوط به ایجاد محتوا) ، تبلیغات پولی هزینه ای را متحمل می شوند. درک هزینه هرگونه تبلیغات پولی جزء اساسی درک عملکرد است.

همه اینها در عمل چگونه کار می کند؟ خوشحالم که پرسیدی! مثال زیر را برای یک کمپین تبلیغاتی فرضی که 10000 نمایش داده بود ، 575 کلیک انجام داد ، 1000 دلار هزینه داشت و 20 تبدیل ایجاد کرد ، مشاهده کنید:


5. بسترها و ابزارهایی که یک بازاریاب دیجیتال مبتدی باید از آنها استفاده کند
کلاس ما بر بازاریابی جستجو متمرکز بود و ما در مورد یک پلت فرم پولی و یک پلت فرم برای ارگانیک صحبت کردیم.

در قسمت پولی ، فقط یک نام در بازی وجود دارد: Google Ads. گوگل آموزش رایگان دارد

https://www.digitalmarketer.com/

  • پیمان حسینی

بله ، برای همه موتزرهایی که نمی دانند ، بازگشت به روز آینده - تاریخ دقیقی که مارتی در ادامه فیلم اصلی به آینده رفت - امروز است!

همچنین در اواسط دهه 1980 ، اینترنت تا حد زیادی محدود به ارتش ایالات متحده و م institutionsسسات بزرگ آموزش عالی بود. البته بیشتر بازاریابی در آن زمان از طریق رسانه ها و کانالهای چاپی ، مجله ، تلویزیون و رادیو در چیزی که امروزه اغلب "بازاریابی برون مرزی" نامیده می شود ، انجام شده است.

پس چرا این موضوع مربوط به سال 2015 است؟ یکی از مشکلات بازاریابی دیجیتال این است که بسیاری از بازاریابان دیجیتال تحصیلات یا تجربه زیادی در بازاریابی و ارتباطات سنتی ندارند. اگر در اکثر کنفرانس های سئو از 4 Ps نام می برید یا در مورد ترکیب ارتقا س askال می کنید ، احتمالاً در پاسخ خیره می شوید.

این مهم است که بدانیم بازاریابان قبل از اینترنت چه می کردند زیرا بسیاری از استراتژی هایی که از اوایل قرن بیستم توسعه داده شده بود ، هنوز هم امروزه قابل استفاده است. بنابراین ، برای کمک به جامعه ، می خواستم یک دید کلی در سطح بالا از بازاریابی و ارتباطات سنتی ارائه دهم و سپس موضوعات بحث را برای نظرات زیر ارائه دهم ، و همچنین وظایفی قابل اجرا برای خوانندگان برای شروع ادغام اصول بازاریابی سنتی در استراتژی های دیجیتالی خود.

در انتهای این پست ، شما از موارد زیر حس محکمی خواهید داشت:

تفاوت بین بازاریابی و ارتباطات چیست؟
رشته یکپارچه "marcom" چیست؟
4 Ps چیست؟
ترکیب بخش تبلیغات (در 4 PS) شامل چه بخشهایی است؟
چه زمانی باید بازاریابی خروجی و ورودی انجام دهم؟
اینترنت و بازاریابی دیجیتال چگونه در همه این موارد قرار می گیرد؟
سئو ، بازاریابی رسانه های اجتماعی ، بازاریابی محتوا ، هک رشد و ایجاد لینک چطور؟
چه کارهایی می توان انجام داد؟
چرا مادر و پدر مارتی مک فلای او را از دهه 1950 که او در دهه 1980 به عنوان یک نوجوان بزرگ شده بود ، نشناختند؟
این پست مربوط به پست قبلی Moz من در بخش بازاریابی در آینده است - من به ارتباط بین دو مقاله در زیر می پردازم. امیدوارم هیجان زده باشید! جایی که می رویم ، به جاده احتیاج نداریم - فقط کمی زمان.


همه عکسهای "بازگشت به آینده" از سایت رسمی هستند

نکات اساسی که باید به خاطر بسپارید
در اینجا دو مورد از نقل قول های مورد علاقه من در نوار کناری وبلاگ باب هافمن کهنه کار صنعت تبلیغات آمده است:


بازاریابی واقعا تغییر چندانی نمی کند زیرا مردم تغییر نمی کنند - و هرکسی که متفاوت می گوید چیزی می فروشد. بی شماری از گوروها ، نویسندگان و سخنرانان اصلی اعلام کرده اند که "بازاریابی ورودی آینده است" ، "رسانه های اجتماعی همه چیز را تغییر داده است (تقلید از مذاکرات TED) و" تبلیغات مرده است. "

اما چند مثال از هافمن خلاف این را ثابت می کند: تماشای زنده تلویزیونی سنتی اصلاً "در حال مرگ نیست" و اکثر مردم از DVR برای رد تبلیغات تلویزیونی استفاده نمی کنند. تبلیغات تلویزیونی سنتی "خروجی" اغلب به اندازه کافی مهم است به طوری که در یک مثال ، زمانی که این شرکت کل هزینه تبلیغات خود را از تبلیغات تلویزیونی به رسانه های اجتماعی منتقل کرد ، پپسی ضرر کرد و از نظر سهم بازار به رتبه سوم سقوط کرد.

نکته این است که هیچ استراتژی یا تاکتیک بازاریابی همیشه برای هر هدف ، محصول ، مارک یا صنعت مناسب نیست. گاهی اوقات تبلیغات تلویزیونی باید بخشی از ترکیب تبلیغات باشد. گاهی اوقات نه گاهی اوقات بازاریابی محتوا بهترین راه است. گاهی اوقات نه گاهی اوقات روشهای مدرن "ورودی" بیشترین ارزش را ارائه می دهند. گاهی اوقات آن سنتی "خروجی" است. بیشتر در مورد آن در زیر.

در اینجا ، من می خواستم ما را به عقب برگردانم - به گذشته برای نشان دادن آینده ای که در آن بوده ایم ، چرا اهمیت دارد و چگونه باید آن را در بازاریابی دیجیتال ادغام کنیم.


لیست کاملی از منابع در پایان برای کسانی که مایل به کسب اطلاعات بیشتر هستند ارائه شده است.

گردش کار marcom

این فلوچارت یک مرور سطح بالا از فرآیند گام به گام است که در زیر به تفصیل توضیح خواهم داد. برای کسانی که می خواهند خلاصه ای سریع داشته باشند ، در اینجا گردش کاری است که معمولاً مدیران marcom استفاده می کنند:

همه مخاطبان خارجی را که شرکت شما با آنها ارتباط دارد لیست کنید
به یاد داشته باشید که مشتریان فعلی و بالقوه تنها یکی از مخاطبان شما هستند
بر اساس تحقیقات مخاطبان و خریداران ، پیامهای خاصی را که می خواهید به هر "عمومی" ارسال کنید تعیین کنید

برای مشتریان:
تناسب محصول-بازار را ایجاد کنید
در مورد استراتژی قیمت گذاری تصمیم بگیرید
نحوه بازاریابی مستقیم ، فروش شخصی ، تبلیغات ، ارتقاء فروش و تبلیغات در ترکیب تبلیغات خود را به طور کلی اولویت بندی کنید و سپس منابع خود را بر این اساس اختصاص دهید
تعیین کنید که کدام کانال های ارتباطی آنلاین و آفلاین را در ترکیب تبلیغات خود اولویت بندی می کنید و سپس منابع خود را بر این اساس اختصاص دهید
ایجاد خلاقیت های مورد نیاز ، وثیقه فروش و محتوای بازاریابی
مطالب بازاریابی را از طریق کانال های منتخب خود به مخاطبان خود منتقل کنید
نتایج را اندازه گیری و ممیزی کنید
در صورت لزوم به مراحل 3 تا 8 بازگردید و سعی کنید حداکثر درآمد ، فروش ، بازده سرمایه گذاری یا هر معیار دیگری را بر اساس اهداف تجاری و بازاریابی خود به حداکثر برسانید.
بازاریابی در مقابل ارتباطات
به طور سنتی ، بازاریابی و ارتباطات عملکردهای کاملاً متفاوتی بودند که هر کدام وظایف خود را داشتند

بخش های خود بازاریابی بر موضوعاتی مانند مشتریان ، فروش و آگاهی از نام تجاری متمرکز شده است. ارتباطات (اغلب روابط عمومی یا روابط خارجی نامیده می شود) با سایر افراد خارج از جهان که شرکت با آنها در ارتباط بوده است ، مانند دولت ، جامعه ، رسانه ها و تحلیلگران مالی ، در ارتباط بود.

به عبارت دیگر ، ارتباطات (کلمه دیگری برای روابط عمومی) به عنوان یک کل عمل ارتباط با هر گروه خارجی مرتبط از افراد است. بدیهی است که شرکتها معمولاً نمی خواهند دقیقاً همان چیزی را به مشتریان ، افراد تأثیرگذار ، رسانه ها ، دولت و جامعه محلی بگویند.

با این حال ، امروزه بیشتر و بیشتر شرکتها بازاریابی و ارتباطات را در یک بخش واحد (که اغلب "ارتباطات بازاریابی" یا "marcom" نامیده می شود) ترکیب می کنند تا کارآمدتر شوند و اطمینان حاصل کنند که همه پیامها در بین همه مخاطبان و در همه کانالها سازگار است.

کلید درک: انتشار و ارسال پیام های یکپارچه و یکپارچه در تمام کانال های marcom آنلاین و آفلاین از جمله وب سایت ها ، شبکه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار ، بروشور محصولات و کاتالوگ های فروش.

نکته SEO: در مواقع مرتبط ، کلمات کلیدی مورد نظر خود را-البته با استفاده از زبان طبیعی به جای کلمات کلیدی-در پیام های خود در همه جا قرار دهید (از نظر مزایای هم زمان ، وب سایت ها در صورت ظاهر شدن پیوندها به آن سایت ها رتبه بالاتری برای عبارات جستجو دارند. در صفحاتی که آن اصطلاحات را نیز ذکر کرده اند!).


یاد آوردن:


ارتباط عبارت است از صحبت کردن فردی با شخص دیگر. بازاریابی یکی از انواع ارتباطات است.

4 PS در بازاریابی سنتی
در یک استراتژی یکپارچه marcom ، همه مخاطبان یک شرکت باید به صورت استراتژیک گنجانده شوند. با این حال ، از آنجا که خوانندگان Moz بیشتر بر بازاریابی تمرکز می کنند تا روابط عمومی ، بقیه این مقاله را به طور خاص بر روی "روابط با مشتری" (یا "بازاریابی") متمرکز می کنم.

پس از ایجاد پیامهای کلی بازاریابی که یک شرکت به مشتریان فعلی و بالقوه خود منتقل می کند ، گام بعدی در نظریه بازاریابی سنتی تمرکز بر 4 Ps است: محصول ، قیمت ، مکان و تبلیغات. (توجه: این فرایند به صورت سنگی تنظیم نشده است. گاهی اوقات قبل از تصمیم گیری برای پیام های کلی بازاریابی ، 4 PS تعیین می شود.)

تولید - محصول

محصول بدی نیست!

بر اساس گزارش Study.com ، استراتژی محصول در اصل حداکثر کردن تناسب محصول با بازار است-میزان رضایت محصول یا خدمات از تقاضا برای آن. در دنیای مدرن و ورودی (و به ویژه در مورد محصولات SaaS) ، استراتژی محصول به عنوان "هک رشد" تغییر نام داده است. برای علاقه مندان ، رایان هالیدی در "بازاریابی هکر رشد" به جزئیات بیشتری می پردازد.

این فرایند به طور کلی مراحل زیر را دنبال می کند:

1. ایجاد حداقل محصول زنده (MVP) ، که به طور سنتی نمونه اولیه نامیده می شود.

2. یک مجموعه اصلی از آزمایش کنندگان/کاربران اولیه را برای ایجاد تناسب در بازار محصول دریافت کنید. MVP را به آنها نشان دهید و در مورد آنچه دوست دارند ، چه چیزی دوست ندارند ، چه چیزی مفیدتر است و چه چیزهایی ضروری نیست ، به آنها سال کنید. محصول را بازبینی کنید و بازخورد بیشتری دریافت کنید ، محصول را بازبینی کنید و بازخورد بیشتری برای داشتن محصولی که دائما در حال بهبود است دریافت کنید.

3. اشتراک گذاری و رشد را به طور طبیعی در محصول گنجانید. کاربران جدید را مجبور کنید دوستان خود را برای تخفیف معرفی کنند. دکمه های اشتراک گذاری اجتماعی را در داشبورد کاربر قرار دهید.

4. روشهای مختلف برای "کشش" را امتحان کنید تا ببینید چه چیزی بیشترین سرعت را با کمترین هزینه دریافت می کند. این می تواند تبلیغات ، ترافیک ارگانیک ، پوشش رسانه ای یا هر استراتژی بازاریابی بالقوه دیگری باشد.

هنگامی که تناسب بازار محصول را برقرار کردید ، چگونه ارزشی را که محصول در همه کانال های marcom آنلاین و آفلاین ، از جمله وب سایت ها ، رسانه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار ، بروشور محصولات و کاتالوگ فروش ارائه می دهد ، ارائه می دهید؟


قیمت

خوشبختانه در نهایت این اتفاق نیفتاد.

استراتژی قیمت گذاری نه تنها مربوط به بخش مالی است بلکه بخشی از بازاریابی است. به عنوان مثال ، اگر شرکتی بخواهد 100 دلار درآمد کسب کند ، می تواند یک "ویجت" را به قیمت 100 دلار یا 100 "ویجت" را با هرکدام 1 دلار بفروشد. هر تاکتیک نیاز به یک استراتژی بازاریابی متفاوت دارد.

قیمت بالا ارزش و نادر بودن را بیان می کند (به قیمت بالای الماس فکر کنید ، که در اصل سنگهای براق و بی فایده برای افراد ثروتمند است) در حالی که قیمت پایین مقرون به صرفه بودن و در دسترس بودن را نشان می دهد (به Walmart و بازاریابی مبتنی بر ارزش آن فکر کنید. غنی هرمان) در زمینه بازاریابی ، استراتژی قیمت گذاری همچنین باید مواردی مانند اندازه بازار ، هزینه تولید محصول یا خدمات ، سطح رقابت ، اقتصاد بازار هدف و اینکه آیا شرکت مایل است بر اساس کیفیت یا ارزش (یا شاید هر دو) خود را به بازار عرضه کند.

پس از تصمیم گیری در مورد استراتژی قیمت گذاری خود ، چگونه می توانید آن عنصر را در کانال های آنلاین و آفلاین ، از جمله وب سایت ها ، رسانه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار ، بروشور محصولات و کاتالوگ های فروش ترکیب کنید؟


محل
توزیع (چگونه مکان در حال حاضر شناخته شده است) تصمیم در مورد نحوه انتقال a است

محصول به مشتریان ممکن است راه اندازی یک لیموناد در گوشه ، استفاده از حق امتیاز یا تولید ویجت های انبوه و سپس فروش آنها به واسطه ها باشد ، و سپس آنها را مجددا بفروشند.

در عصر اینترنت ، هنگامی که محصولات و خدمات می توانند تقریباً بلافاصله از هر کجا توزیع ، خریداری و مصرف شوند یا مورد استفاده قرار گیرند ، این بخش سنتی 4 Ps اهمیت کمتری پیدا می کند.

ترویج

یکی از راه های ارتقاء خود ، حضور در رسانه های جمعی است.

ارتقاء عبارت است از "افزایش آگاهی مشتری از یک محصول یا مارک ، ایجاد فروش و ایجاد وفاداری به نام تجاری".

تبلیغات همچنین به دلیل تصمیماتی که بازاریابان هنگام تصمیم گیری درباره بهترین روش ها برای دستیابی به این سه هدف می گیرند ، پیچیده ترین بخش 4 PS است. ترکیب تبلیغات همیشه از پنج عنصر تشکیل شده است: بازاریابی مستقیم ، ارتقاء فروش ، فروش شخصی ، تبلیغات و تبلیغات. بر اساس محصول ، صنعت ، هدف و مخاطبان هدف ، به هر عنصر وزن و اولویت متفاوتی به صورت آنلاین و آفلاین داده می شود.

ترکیب تبلیغات
در مرحله دوم ، "SEO" ، "بازاریابی محتوا" ، "بازاریابی رسانه های اجتماعی" و سایر اصطلاحاتی را که اغلب در بین بازاریابان دیجیتال استفاده می شود ، فراموش کنید. در اینجا پنج عنصر ترکیب تبلیغات سنتی با جزئیات خاصی شرح داده شده است.

من از تعاریف خاصی از کتاب بازاریابی MBA قدیمی خود ("اصول بازاریابی" توسط فیلیپ تی کاتلر و گری آرمسترانگ) استفاده خواهم کرد ، زیرا همانطور که در زیر توضیح خواهم داد ، نحوه تعریف اصطلاحات ما بر موفقیت بازاریابی ما تأثیر زیادی می گذارد.

بازاریابی مستقیم
بازاریابی مستقیم عبارت است از "ارتباط مستقیم با مصرف کنندگان فردی که به دقت مورد هدف قرار گرفته اند تا هم پاسخ فوری دریافت کنند و هم روابط پایدار با مشتریان ایجاد شود." بازاریابی مستقیم "شامل کاتالوگ ، بازاریابی تلفنی ، کیوسک ها ، اینترنت ، بازاریابی تلفن همراه و موارد دیگر است."

تبلیغات
تبلیغات عبارت است از: "هر نوع پولی از ارائه غیر شخصی و تبلیغ ایده ها ، کالاها یا خدمات توسط حامی مشخص". تبلیغات "شامل پخش ، چاپ ، اینترنت ، فضای باز و سایر اشکال است."

فروش شخصی
فروش شخصی "ارائه شخصی توسط نیروی فروش شرکت به منظور ایجاد فروش و ایجاد ارتباط با مشتری است." فروش شخصی "شامل ارائه های فروش ، نمایشگاه های تجاری و برنامه های تشویقی است."

تبلیغات فروش
ارتقاء فروش "مشوق های کوتاه مدت برای تشویق خرید یا فروش محصول یا خدمات" است. ارتقاء فروش "شامل تخفیف ، کوپن ، نمایش ، و تظاهرات است."

تبلیغات
تبلیغات عبارت است از "به دست آوردن دید عمومی یا آگاهی برای یک محصول ، خدمات یا شرکت شما از طریق رسانه".

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تبلیغات ، "پدر اسپین" را بخوانید ، بیوگرافی شخصی که اساساً این شیوه را در اوایل قرن بیستم اختراع کرد. همانطور که در توضیحات آمازون توضیح داده شد ، او "کمپین های تبلیغاتی برای دخانیات آمریکایی ، صابون عاج ، یونایتد فروت ، ناشران کتاب ، تولیدکنندگان تخم مرغ و بیکن و سکوهای رئیس جمهور از کولیج تا آیزنهاور" انجام داد. (بازاریابی می تواند برای اهداف خوب یا بد انجام شود - من انتخاب را به عهده خوانندگان می گذارم.)

برای یک نمونه مدرن ، این کمپین Kickstarter را برای ساخت نسخه مینیاتوری از هاوربرد که در "بازگشت به آینده II" نشان داده شده است ، مشاهده کنید:


شاید با الهام از Kickstarter ، لکسوس همچنین هاوربرد مخصوص خود را منتشر کرده و در نتیجه تبلیغات زیادی به دست آورد. به نظر شما چقدر آگاهی از نام تجاری و چه تعداد پیوند و اشتراک و پیگیری اجتماعی به عنوان محصولات جانبی بدست آورده اند؟


ایجاد بهترین ترکیب تبلیغاتی

نمودار بالا مروری بر کاربردها ، مزایا و معایب هر یک از عناصر ترکیب تبلیغات دارد. پاسخ به برخی از س questionsالات زیر می تواند به تعیین اینکه کدام یک از موارد زیر با اهداف بازاریابی فرد مرتبط است کمک کند و به شرکت ها نشان دهد که منابع را به هر عنصر به طور مناسب اختصاص می دهند.

من باید یک محصول جدید را به بازار جدید معرفی کنم (تبلیغات)
من محصولی دارم که توسط محصولات رقیب مورد حمله قرار می گیرد و باید مشتری فعلی خود را حفظ کنم (ارتقاء فروش)
من محصولی دارم که بسیار تخصصی ، فنی یا گران است (فروش شخصی)
من باید تصورات غلط را تصحیح کنم یا با ادعاهای دروغی که در مورد محصول من گفته می شود مقابله کنم (تبلیغات)
من باید آگاهی بیشتری از برند خود در مورد محصول خود ایجاد کنم (تبلیغات)
من باید ویژگی های جدیدی را برای افزایش مصرف مشتریان فعلی (بازاریابی مستقیم) ارائه دهم.
من محصولی با چرخه فروش طولانی (فروش شخصی) دارم
من باید کسب و کار بیشتر "سر و صدا" یا دهان به دهان ایجاد کنم (ارتقاء فروش یا تبلیغات)
باید تصویری جدید بسازم و محصولم را تغییر دهم (تبلیغات)
عموماً شرکتها بر اساس نحوه پاسخگویی به این نوع س questionsالات ، وزنهای متفاوتی را به هر قسمت از ترکیب تبلیغات اختصاص می دهند. در اینجا مثالی از بنیاد ادوارد لو ، یک سازمان غیرانتفاعی ایالات متحده است که به تشویق کارآفرینان محلی کمک می کند:


هر کدام از عناصر را که انتخاب می کنید ، چگونه آنها را در کانال های آنلاین و آفلاین مورد نظر خود ، از جمله وب سایت ها ، رسانه های اجتماعی ، کمپین های تبلیغاتی ، محتوای آنلاین ، اخبار خبری ، وارد خواهید کرد

، بروشور محصولات و کاتالوگ فروش؟

حواستان به کلمات پر سر و صدا نباشد
در حال حاضر ، من در مورد ارتباطات خارجی ، 4 Ps و ترکیب تبلیغات صحبت کرده ام - همه آنها از قبل از وجود اینترنت از بازاریابان سنتی استفاده می شده است. اما چرا امروزه این امر برای بازاریابان دیجیتال اهمیت دارد؟

در مقاله قبلی Moz در مورد ادغام روابط عمومی و SEO (از زمانی که من در یک آژانس کار می کردم) ، فرایند ارتباطات سنتی را به این شکل توضیح دادم:


در اینجا چیزی است که در آن زمان نوشته بودم:

فرستنده در مورد پیامی تصمیم می گیرد ؛ پیام در یک قطعه محتوا بسته بندی شده است. محتوا از طریق کانال مورد نظر منتقل می شود. و کانال محتوا را به گیرنده می رساند. بازاریابی اساساً پیامی است که در یک قطعه محتوا بسته بندی شده است از طریق یک کانال به گیرنده ارسال می شود. بقیه فقط جزئیات است.
اینترنت فقط مجموعه جدیدی از کانال های ارتباطی است که بر اساس آن ترکیبات تبلیغاتی بازاریابی اجرا می شود. همانطور که کوتلر و آرمسترانگ در کتاب درسی قدیمی من یادآور شده اند (تاکید اضافه شده است):

همانطور که قبلاً نیز اشاره شد ، بازاریابی آنلاین سریع ترین رشد در بازاریابی مستقیم است. استفاده گسترده از اینترنت بر خریداران و بازاریابی که به آنها خدمات ارائه می دهند تأثیر چشمگیری دارد. در این بخش ، نحوه تغییر استراتژی و عملکرد بازاریابی برای استفاده از فناوری های امروزی اینترنت را بررسی می کنیم.
"بازاریابی دیجیتال" در واقع فقط بازاریابی مستقیم ، ارتقاء فروش ، فروش شخصی ، تبلیغات یا تبلیغات از طریق مجموعه خاصی از کانالهای ارتباطی است که ما آنها را اینترنت می نامیم.

افسانه "بازاریابی رسانه های اجتماعی"

فکر می کنم Friendster و Orkut را در آنجا می بینم.

چیزی به نام "بازاریابی در رسانه های اجتماعی" به عنوان یک موضوع برای خود وجود ندارد. (لطفاً توجه داشته باشید که من آن عبارت را به طور کلی در نقل قول ها قرار داده ام.)

صفحه فیس بوک لکسوس را به هاوربرد بازگشت به آینده ببرید. همه پست هایی که لایک ، نظر و اشتراک می گیرند نمونه ای از "بازاریابی رسانه های اجتماعی" نیستند. بنا به تعریف ، این "تبلیغات" (از طریق یک کانال آنلاین) است زیرا "به دست آوردن آگاهی عمومی یا آگاهی برای یک محصول ، خدمات یا شرکت شما از طریق رسانه ها است."
اگر لیستی از افرادی را که در "توییتر" از "ویجت ها" نام می برند و سپس برای فروش ویجت به هر شخصی توییت می کنم صادر کنم ، این "بازاریابی رسانه های اجتماعی" نیست. طبق تعریف ، این کار بازاریابی مستقیم را انجام می دهد (از طریق یک کانال آنلاین) زیرا من "ارتباط مستقیم با مصرف کنندگان فردی را که به طور دقیق مورد هدف قرار گرفته اند ایجاد می کنم تا هم پاسخ فوری دریافت کنم و هم روابط پایدار با مشتریان ایجاد شود".
اگر به مشتریانی که در فیس بوک یا توییتر در مورد نحوه عملکرد محصول شرکت من س questionsال می کنند پاسخ دهم ، پس "بازاریابی رسانه های اجتماعی" انجام نمی دهم. بدیهی است ، من پشتیبانی مشتری را انجام می دهم.
"رسانه های اجتماعی" یک استراتژی بازاریابی نیست. رسانه های اجتماعی ، درست مانند تلفن ، یک کانال ارتباطی است که از طریق آن می توان بازاریابی ، روابط عمومی ، پشتیبانی مشتری و موارد دیگر را انجام داد. به هر حال ، چیزی به نام "استراتژی تلفن" وجود ندارد.


چرا کلمات اهمیت دارند
به عنوان یک روزنامه نگار سابق ، من بسیار مفتخرم که در مورد زبان بسیار دقیق هستم زیرا همیشه مهم است که ایده ها را 100٪ دقیق ، منصفانه و عینی بیان کنید. در مقالاتی که به جامعه بازاریابی دیجیتال کمک می کنم (و گاهی اوقات در نظرات دیگران) ، اغلب تعاریف اصطلاحات را مورد بحث قرار می دهم زیرا دقیق بودن زبان ما بهترین راه برای کمک به همه ما در انجام بهتر کارها است.

اگر می خواهید بازاریابی سنتی و دیجیتال را ادغام کنید - یا به عبارت دقیق تر ، اگر می خواهید از طریق کانال های دیجیتالی بازاریابی کنید - در اینجا چند نمونه از آنچه باید انجام دهید ذکر شده است:

مطالعه "بازاریابی رسانه های اجتماعی" را متوقف کنید. شروع به مطالعه بهترین شیوه ها در "بازاریابی مستقیم" ، "پشتیبانی از مشتری" یا هر فعالیت دلخواه دیگر کنید و سپس هر زمان که از کانال های رسانه های اجتماعی استفاده می کنید ، از این ایده ها استفاده کنید. در سالهای آینده ، عموم مردم ، نمایندگان پشتیبانی مشتری و دیگران به طور طبیعی رسانه های اجتماعی را در کارکردهای موجود خود قرار خواهند داد. "رسانه های اجتماعی" به تنهایی شغلی نخواهد بود.
مطالعه "ساخت لینک" و "انجام بازاریابی محتوا برای کسب لینک" را متوقف کنید. مطالعه بهترین شیوه ها در "تبلیغات" را آغاز کنید زیرا 99٪ از پیوندهای طبیعی ، با کیفیت و معتبر به عنوان محصولات جانبی طبیعی رسانه ها ، وبلاگ نویسان و به طور کلی افراد در مورد شما در مورد آنلاین صحبت می کنند. همان اصول تبلیغات صرف نظر از این که هنگام ارتباط با رسانه از کانال تلفن ، ایمیل یا رسانه های اجتماعی استفاده می کنم ، صدق می کند.
مطالعه بهترین شیوه ها در فروش شخصی و ارتقاء فروش را شروع کنید و هر زمان که فروش شخصی یا ارتقاء فروش را از طریق کانال های دیجیتال انجام می دهید ، این اصول را اعمال کنید.

  • پیمان حسینی
  • ۰
  • ۰

قوانین و بهترین شیوه ها در مورد دسترسی به وب سایت می تواند در نگاه اول بسیار پیچیده به نظر برسد. چندان افسانه و نیمه حقیقتی نیز در گردش نیست که می تواند آب را گل آلود کرده و به شرکت ها احساس امنیت کاذب در مورد دسترسی به محتوای دیجیتالی خود بدهد. بسیار مهم است که اطمینان حاصل کنید که وب سایت شما برای افراد دارای معلولیت قابل دسترسی است ، بنابراین هدف از این پست کوتاه وبلاگ این است که برخی از افسانه های رایج را از بین ببرد و شما را در مسیر رعایت قوانین راهنمایی کند!

دسترسی به وب سایت چیست و چرا باید به آن اهمیت دهید؟
دسترسی به وب سایت عبارت است از استفاده از وب سایت شما توسط گسترده ترین گروه ممکن افراد ، صرف نظر از توانایی آنها. به طور کلی ، دسترسی آنلاین به قابلیت هایی گفته می شود که برای افراد دارای معلولیت طراحی شده است-کسانی که ممکن است دارای بینایی ، محدودیت شنوایی ، مشکلات کنترل حرکتی ، اختلالات عصبی ، ناتوانی یادگیری یا اختلال در توانایی سنی باشند.

اگر سایت شما برای عملکرد صحیح با فناوری کمکی (AT) - مانند صفحه خوان - ایجاد نشده است - افراد دارای معلولیت اساساً از ارتباط با محتوای شما منع می شوند. در فضای فیزیکی ، این می تواند معادل ساختن یک رستوران بدون دسترسی به ویلچر باشد. این خلاف قانون است و غیر معمول است.

استانداردهای مشابه باید برای دسترسی به وب سایت اعمال شود. همانطور که ما وابستگی خود را به تعاملات آنلاین-پرداخت قبض ، آموزش مجازی ، خرید ، حتی معاشرت-عمیق تر می کنیم ، همه افراد با هر توانایی مستحق حق یک تعامل بدون مانع هستند.

راننده انطباق نیز وجود دارد. بیشتر و بیشتر ، دادگاههای فدرال ایالات متحده حکم می کنند که دسترسی به وب سایت الزامی است که در قانون آمریکایی های دارای معلولیت (ADA) مقرر شده است. این بدان معناست که دسترسی به وب سایت نه تنها یک تعهد اخلاقی ، بلکه یک وظیفه قانونی است.

افسانه های رایج در دسترسی به وب سایت
گرافیکی که یک دایره سبز رنگ را 15٪ پر از رنگ مشکی نشان می دهد و متن آن این است: "15٪ از مردم جهان یا تقریباً 1 میلیارد نفر دارای معلولیت هستند."
افسانه 1: تنها درصد کمی از جمعیت جهان دارای معلولیت هستند.

این بزرگترین افسانه موجود است و به احتمال زیاد ناشی از نامرئی بودن بسیاری از معلولیت ها است. معلولیت ها ممکن است هیچ نشانه جسمی واضحی برای چشم تربیت نشده نشان ندهند و البته بسیاری از ناتوانی ها مشارکت افراد در فعالیت های مشابه افراد بدون معلولیت را دشوار می کند. نتیجه خالص؟ بسیاری از مردم به سادگی نمی دانند که تعداد زیادی از همشهریانشان با معلولیت زندگی می کنند.

اعداد و ارقام ممکن است شما را شگفت زده کند: vv در ایالات متحده ، این نسبت هنوز بیشتر است: CDC تخمین می زند که 26 درصد از بزرگسالان ایالات متحده با معلولیت زندگی می کنند.

نمودار مقیاس سطح با یک ساعت در یک طرف و اسکناس دلار در طرف دیگر.
افسانه 2: دسترسی به وب سایت پرهزینه و زمان بر است

حقیقت این است که سازگاری وب سایت و دسترسی سریع به آن ، نیازی به زمان زیادی ندارد یا هزینه زیادی را به دنبال دارد.

تحقیقات ما نشان می دهد که حدود دو سوم مسائل مربوط به دسترسی را می توان با استفاده از فناوری خودکار کشف کرد و حل کرد که این امر هزینه های بهبود را به سرعت افزایش داده و کاهش می دهد. ثبت نام با ارائه دهنده خدمات دسترسی دیجیتالی می تواند به این معنی باشد که وب سایت شما از اولین روز نصب محافظت می شود و فناوری هوش مصنوعی (AI) بلافاصله صدها مورد از رایج ترین خطاها را پیدا کرده و برطرف می کند.

گرافیکی از طرح کلی یک فرد در یک دایره بنفش رنگ ، احاطه شده توسط دو فلش که در یک دایره ادامه دار قرار دارند. در سمت راست دایره تصویری از چرخ دنده ها و در سمت چپ تصویری از یک ذره بین است که بر روی نمودار میله ای معلق است.
افسانه 3: استفاده از ابزارهای خودکار در سایت من تنها کاری است که باید برای دسترسی به آن انجام دهید

بیش از 65 درصد از شرکت هایی که توسط AudioEye مورد بررسی قرار گرفته اند معتقدند که افزودن نوار ابزار به وب سایت ، دسترسی به آن را ساده می کند. بیش از نیمی از آنها معتقدند هوش مصنوعی یا خودکارسازی به تنهایی برابر با سایتی است که برای همه کاربران کاملاً کاربردی است.

واقعیت این است: هوش مصنوعی پیچیده است و بهتر می شود. اما اتوماسیون به تنهایی هیچ خطای دسترسی را شناسایی و برطرف نمی کند. یک کامپیوتر به سادگی نمی تواند قصد یا معنای متنی را تفسیر کند. محدودیت محدود حتی پیشرفته ترین اتوماسیون ، بسیاری از مسائل مربوط به انطباق را حل نشده و شرکت شما را در معرض خطر قرار می دهد.

این بدان معنا نیست که اتوماسیون و نوار ابزار بی فایده است. اینها عناصر حیاتی هستند

  • پیمان حسینی