اخبار دیجیتال مارکتینگ

در این بلاگ میخواهم آموزش ها و اخبارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ را به اشتراک بزارم

اخبار دیجیتال مارکتینگ

در این بلاگ میخواهم آموزش ها و اخبارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ را به اشتراک بزارم

من سعی میکنم اندوخته های خودم را به همراه مقالاتی که میخوانم در حوزه دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی اینترنتی و بازاریابی آنلاین و کسب درآمد از اینترنتی و کسب و کار اینترنتی در اختیار شما عزیزان قرار دهم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استراتژی دیجیتال مارکتینگ» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اندازه گیری ، یا اندازه گیری نکردن؟

وقتی صحبت از ترسیم معیارهای بالقوه در بازاریابی دیجیتال می شود ، من همیشه از خودم یک س askال می پرسم: "آیا می توانم این را اندازه گیری کنم؟"

برای مهمترین عناصر استراتژی شما ، احتمالاً پاسخ مثبت است. اما بازاریابی دیجیتال شامل معیارهای متفاوتی است که ما باید روزانه آنها را دنبال کنیم. اکثر داده هایی که جمع آوری می کنیم درک کلی از آنچه در حال انجام است به ما می دهد ، اما ما را از رسیدن به اهداف تجاری خود بسیار دور می کند. به عنوان مثال ، Google Analytics به تنهایی بیش از 75 گزارش استاندارد دارد و هر یک از آنها را می توان تغییر داد و حتی اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار داد. به من اعتماد کنید ، اگر در تجزیه و تحلیل عمیق عمل کنید ، سخت است که به هدف خود پایبند باشید. بنابراین ، بله ، مبارزه واقعی است.

من قصد ندارم چرخ را اینجا اختراع کنم. در این مقاله من مهمترین اقداماتی را که باید انجام دهید هنگامی که در نقطه تلاقی برای تعیین اهداف بازاریابی دیجیتال کوتاه مدت یا بلند مدت شرکت خود قرار دارید ، بیان می کنم. شما می پرسید اگر همه چیز به سمت جنوب پیش برود چه؟ چگونه می توانم انتظارات رئیس خود را برآورده کنم؟ آیا من هرگز قادر به غلبه بر یک شکست هستم؟ خوب ، اجازه دهید در اینجا بیش از حد نمایشی نباشیم. ادامه مطلب را بخوانید تا بدانید چرا من به قدرت KPI ها اعتقاد دارم ، دلایلی که نباید از آزمایش بترسید ، اهمیت خارج شدن از محدوده راحتی خود ، نحوه تنظیم صحیح برنامه "برنامه ریزی ، عمل ، اندازه گیری ، بهبود" ، و هنگامی که با کانال های بازاریابی دیجیتال کار می کنید (و چگونه از آنها اشتباه نگیرید) کدام معیارها قابل اعتماد هستند.

انتخاب اهداف مناسب
یک س thatالی که واقعاً نمی خواهید بیش از چند ثانیه برای پاسخ دادن به آن وقت بگذارید این است: "آیا ارزشش را داشت؟" برای اطمینان از اینکه تلاش ، زمان و پولی که برای سفر بازاریابی خود صرف می کنید به هدر نمی رود ، باید دید روشنی از مقصد خود داشته باشید.

بنابراین چگونه می دانید که کدام اهداف برای شما مناسب است؟


بهترین گزینه این است که اهداف خود را به دو گروه جداگانه تقسیم کنید که بر آنها تمرکز دارند:

اهداف کسب و کار
پیگیری پیشرفت داخلی خود
حال ، بیایید ببینیم این اهداف به چه معناست و دستیابی به آنها به چه معناست.

اهداف تجاری
برتی چارلز فوربز یکبار گفت: "اگر تجارت خود را اداره نکنید ، از تجارت رانده خواهید شد."

هدایت هر نوع مشاغل در مسیر درست هرگز یک تکه کیک نیست. و هیچ کس هرگز یافتن نقشه راه برای رسیدن به آنجا را بیهوده ندانسته است.

اهداف ماهیت انتظارات هستند - انتظارات رئیس ، مشتریان ، مدیرعامل شرکت شما یا هر شخص دیگری که در مورد استراتژی تجاری شما باید به آنها توجه شود. آیا جایی برای مصالحه باقی می ماند؟ تصمیم با شماست ، زیرا این اهداف "یکپارچه برای همه" نیستند.

اما آنچه می توانم با اطمینان به شما بگویم این است که شما باید "آن را واقعی نگه دارید" و اطمینان حاصل کنید که اهداف تجاری شما قابل دستیابی و واقع بینانه است. تنظیم آنها مستلزم قاطعیت ، سخت کوشی و پشتکار است. در اینجا چند نکته مفید برای شما وجود دارد:

کمی تحقیق کنید و دریابید که عمده ترین روندهای فعلی در صنعت شما چیست. آیا صنعت شما به سرعت در حال رشد است؟ اعداد دروغ نمی گویند موضوع را بررسی کنید و درصد رشد را بیابید.
برای اطلاع از روندهای کلی صنعت خود از Statista.com استفاده کنید. Statista به ویژه در مورد بازارهای دیجیتال مفید است.
مکان عالی دیگر برای یادگیری در مورد روندهای صنعت ، SimilarWeb است. آنها فهرست جامعی از صنایع را در اختیار دارند که باید به شما در مورد اینکه کدام منابع ترافیکی مفیدتر هستند و چرا آنها را ارائه می دهند ، اطلاعاتی ارائه دهند.
گذشته را به یاد آورید ، در زمان حال زندگی کنید و به آینده فکر کنید. تا آنجا که ممکن است اطلاعات تاریخی جمع آوری کنید. داده های تاریخی حیاتی هستند - به پیش بینی آینده یک شرکت و بازار کمک می کند.

نتایج اینجا باید بر اساس داده های داخلی جمع آوری شده از Google Analytics و Google Tag Manager با تأکید بر تعداد و نوع تراکنش ها و اطلاعات مربوط به مشتریان شما ارائه شود. برای اینکه نتایج دقیق باشد ، این داده ها باید حداقل برای چند ماه جمع آوری شوند. تشخیص روند ضروری است زیرا باید مسائل زیر را درک کنید:
آیا کسب و کار شما تحت تأثیر فصلی قرار می گیرد یا خیر. به عنوان مثال ، صنعت B2B SaaS به طور معمول نزدیک به اواسط ماه ژوئیه دچار رکود می شود و در ابتدای ماه سپتامبر وارد حالت افزایش می شود. اما بدون مقایسه YOY در دست ، نمی توانید بگویید این روند است یا نه. علاوه بر این ، اگر قصد افزایش تبدیلات خود را دارید ، فصلی بودن نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
Trends به شما کمک می کند تشخیص دهید کدام کانال ها عملکرد بهتری داشته اند. گاهی اوقات می بینید که روند کلی جلسات در Google Analytics به صورت ماهانه در حال افزایش است ، اما ممکن است به دلیل افزایش کانال های پولی جریان ترافیک شما باشد. در این مورد ، ممکن است مشکلی در ترافیک ارگانیک وجود داشته باشد. تجزیه و تحلیل روندها به شما این امکان را می دهد که ببینید کانال های مختلف بازاریابی دیجیتال چگونه با یکدیگر تفاوت دارند ، چه تاکتیک هایی را باید در نظر داشته باشید و بر چه جنبه های خاصی تمرکز کنید.
آیا به دنبال افزایش نتیجه خود هستید؟ آیا مایل به افزایش فروش خود هستید؟ رم در یک روز ساخته نشده است. به هدف کوچکتری فکر کنید که می تواند گسترده باشد

به جای عذرخواهی در پایان سه ماهه ، تصمیم بگیرید. اما زیاد راحت نباشید اهداف باید شما را به چالش بکشند. اینگونه اتفاقات عالی می افتد!

و هر زمان که اهداف تجاری خود را اندازه گیری می کنید ، پول دقیق ترین شاخص است. هرچه بیشتر ، بهتر. این همه کار سختی که انجام می دهید در صورتی که ضرر و زیان شما را به حداکثر نرساند چیست؟

پیگیری پیشرفت داخلی شما
قبلاً اشاره کردم که ما توسط انواع داده های بازاریابی دیجیتال که از کانال ها یا ابزارهای مختلف سرچشمه می گیرد ، مورد بمباران قرار می گیریم. این داده ها بی ثمر می مانند مگر اینکه با اهداف تجاری شما ارتباط داشته باشند ، اما اینجاست که شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) بسیار مرتبط می شوند. KPI اندازه گیری ای است که نشان می دهد یک شرکت تا چه حد به اهداف اصلی تجاری خود دست یافته است.

اگر KPI های مناسب را برای ردیابی قفل کنید ، خود را در برابر اتخاذ تصمیمات بازاریابی بی سواد بیمه خواهید کرد. هر شرکتی نیازهای منحصر به فردی دارد. بنابراین هنگامی که با انتخاب KPI خود روبرو می شوید ، بدیهی است که باید به دنبال آنهایی باشید که به شما در رسیدن به اهداف تجاری شما کمک می کنند ، نه اینکه مانع شما شوند.

در اینجا می خواهم KPI هایی را که در دستیابی به اهداف تجاری شما کمک نمی کنند ، مورد تأکید قرار دهم.

بر اساس تجربیات گذشته ، آنچه را که من به آن پی برده ام نشان می دهد:

در بازاریابی رویدادی ، استفاده از تعداد سرنخ های جمع آوری شده در طول یک رویداد به عنوان شاخص موفقیت ، معمول است: هرچه بیشتر ، بهتر. با این حال ، مشکل این است که این معیار واقعاً برای فعالیت فروش صحبت نمی کند. شما سعی می کنید تا آنجا که می توانید امتیاز کسب کنید ، هر یک از نشان ها ، از جمله افرادی که در غرفه نزدیک هستند را به شدت اسکن کنید تا بتوانید رئیس خود را با تعداد زیادی تحت تأثیر قرار دهید. در نهایت ، شما ممکن است تعداد زیادی از سرنخ ها را داشته باشید ، اما اکثر آنها بی فایده خواهند بود. اگر KPI غالب شما فروش باشد ، داشتن تعداد زیادی سرنخ چیست؟ شما می توانید تنها دو جلسه فروش موفق داشته باشید اما هنوز به سهمیه خود برسید.
معیار دیگری که من فکر می کنم بازاریابان ایمیل نباید اصلاً عرق کنند این است که نرخ لغو اشتراک شما را تا آنجا که ممکن است پایین نگه دارید.

اگر چیزی که دنبال آن هستید فروش باشد ، منطقی نیست. بدون شک ، شما باید نرخ لغو اشتراک خود را زیر نظر داشته باشید ، اما در اینجا معیار اصلی نیست. کاربرانی که اشتراک خود را لغو کرده اند به خدمات شما علاقه مند نیستند ، بنابراین از این مشتریان عبور کنید و روی کسانی که با پیام های شما در تعامل هستند تمرکز کنید. سعی کنید تعداد این کاربران را افزایش دهید. شما به افراد کمتری نیاز دارید که به طور تصادفی در لیست شما مشترک شده اند و افراد بیشتری باز می شوند ، کلیک می کنند و سپس خرید می کنند. به همین سادگی!
فرض کنید می خواهید برای استراتژی SEO خود اهدافی تعیین کنید. هدف کسب و کار در اینجا افزایش جریان درآمد شما از ترافیک ارگانیک است. شما همچنین باید یک عدد دقیق برای هدف گذاری در کوتاه مدت و بلند مدت تعریف کنید. با این حال ، برای اجرای این تاکتیک ها ، باید فرآیندهای داخلی مانند:

قابلیت مشاهده سایت (رتبه بندی ، محتوا ، بک لینک)
رفتار کاربر در صفحه (نرخ بازگشت/خروج ، قابلیت استفاده ، مدت زمان جلسه)
ملاحظات فنی (سرعت سایت ، تغییر مسیرها ، دسترسی ، ساختار سایت)
این گروه ها عمومی هستند و تقریباً برای هر سایتی متفاوت است ، بسته به اینکه بیشتر روی چه فرآیندهایی تمرکز کرده اید. نکته خوب این است که پس از تعیین دقیق ، این معیارهای داخلی باید به شما کمک کند بفهمید که آیا اهداف تجاری شما در مراحل اولیه قابل دستیابی است یا خیر.

قدرت آزمایش
وقتی نوبت به هر فرآیند تجاری می رسد ، باید آماده آزمایش باشید. داده ها می توانند سرنخ هایی در مورد رفتارهای گذشته کاربران به ما بدهند ، نه در مورد نحوه واکنش آنها در برابر تغییرات جسورانه آینده - یعنی اگر فرآیند شما و تعداد کاربران شما این اجازه را بدهند. اگر فقط 100 کاربر به طور روزانه دارید ، در چنین تمرین بی اهمیتی مانند آزمایش A/B هیچ فایده ای ندارد. خوشبختانه موارد زیادی وجود دارد که می توانید روی آنها کار کنید ، مانند کار در کانال هایی که به شما امکان می دهد نتایج را در یک چشم انداز کوتاه مدت مشاهده کنید. و در مورد SEO ، این قطعاً شامل تجزیه و تحلیل ترافیک است ، به طوری که می توانید ببینید پیوند از یک سایت خاص به دردسر می خورد یا خیر.

به گفته جیم منزی ، بنیانگذار فناوری های پیش بینی کاربردی و استفان تامکه ، استاد دانشکده تجارت هاروارد ، به دلیل بی شمار چالش های سازمانی و فنی ، فرایند آزمایش آسان تر از انجام آن است.

نویسندگان مقاله نتیجه می گیرند که شرکت ها باید از خود چندین س crucialال مهم و در عین حال دردناک آشکار بپرسند: آیا این آزمایش هدف مشخصی دارد؟ آیا آزمایش امکان پذیر است؟ چگونه می توانیم نتایج قابل اطمینان را تضمین کنیم؟ آیا بیشترین ارزش را از آزمایش بدست آورده ایم؟

یک لحظه وقت بگذارید و فکر کنید اگر می توانید به هر یک از این موارد پاسخ دهید.

برنامه ریزی ، عمل ، اندازه گیری ، بهبود
من بازاریابی دیجیتال را ترکیبی از حقایق و قضاوت می دانم. هیچ رویکرد تحلیلی وجود ندارد که بتواند در نهایت به شما بگوید که در مسیر درستی هستید ، به شما پشت بزند و بگوید: "کار بسیار خوبی است ، رفیق! راهی برای رفتن! " به همین دلیل احساس می کنم فضای صنعت بازاریابی دیجیتال مملو از تردید ، عدم اطمینان و تردید است.

سوم

 

  • پیمان حسینی